انتخابات ميان دوره ای

نوع مطلب: مقاله

طراحان قانون اساسي آمريكا بيش از آنكه دغدغه هاي دمكراتيك را به صحنه آورند متوجه ظرفيت هاي وسيع انسان براي تمركز توانمنديها بودند. با توجه به مطالعات گسترده و آگاهي به تاريخ اروپا اين باور به شدت در بين آنان وجود داشت كه سياستمداران همواره و به ضرورت طبيعت در صدد حضور مداوم در قدرت هستند و به همين روي اين امكان وجود دارد كه به سوي سوء استفاده از حساسيت هاي   توده ها حركت نمايند. با در نظر گرفتن اين واقعيت كه آنان توجه و اهميت بيشتري را متوجه قوه مقننه كردند پس روشن است كه تمامي تلاش را انجام دادند كه فرصت هاي كمتري براي حضور در صحنه سياسي براي مدت طولاني بوجود آيد. انتخابات مجلس نمايندگان هر دوسال يكبار در نظر گرفته شد و يك سوم اعضاي سنا هم هر دوسال يكبار مي بايستي مورد ارزيابي قرار گيرند.

 

هر چهار سال يكبار انتخابات رياست جمهوري است كه همزمان با انتخابات قوه مقننه است. با توجه به اينكه انتخابات قوه مقننه هر دو سال يكبار است به همين روي پس از دو سال از انتخابات رياست جمهوري مواجه با انتخابات قوه مقننه هستيم. در مواقعي كه انتخابات قوه مقننه همزمان با انتخابات رياست جمهوري است شاهد تاثيرپذيري فزاينده انتخابات قوه مقننه از انتخاب مقام رياست جمهوري هستيم. قاعدتاً در دوران همزماني انتخابات اين دو قوه، كيفيت ارزيابي مردم از كانديداهاي رياست جمهوري كه در طول تاريخ كوتاه كشور آمريكا از دو حزب بيشتر نبوده اند جهت راي آنها را در رابطه با انتخابات قوه مقننه به شدت تحت الشعاع قرار مي دهند. قاعدتاً راي دهندگان به كانديداهايي در قوه مقننه يعني سنا و مجلس راي مي دهند كه از همان حزبي هستند كه كانديداي رياست جمهوري مورد نظر آنها را در برگرفته است . بايد به اين نكته توجه كرد كه انتخابات رياست جمهوري ماهيت ملي دارد در حاليكه انتخابات قوه مقننه ماهيت غيرملي دارد و به گونه اي وسيع متاثر از موضوعات محلي و ايالتي است. پس اين امكان وجود دارد كه راي دهنده هنگام انتخابات راي خود را نصف كند. اين بدان معنا است كه در انتخابات رياست جمهوري به يك حزب خاص و در انتخابات كنگره به كانديداهاي حزب ديگر راي بدهد چرا كه هر يك از اين دو قوه مسئوليت مختص به خود را دارند كه در برگيرنده ويژگي هاي به شدت متمايز است كه يك كانديدا بايد از آن برخوردار باشد. اما شواهد تاريخي بيانگر اين نكته است كه غالباً انتخابات قوه مقننه در دوران انتخابات رياست جمهوري از آن متاثر مي شود. البته با توجه به شرايط و كيفيت كانديداها بايد پذيرفت كه ميزان اين تاثيرگذاري متفاوت و غير يكسان است. اما در انتخاباتي كه بعد از دو سال رياست جمهوري برگزار مي شود و موسوم به انتخابات ميان دوره اي است موضوع كاملاً  فرق مي كند.



 هم زماني انتخابات رياست جمهوري و كنگره به اين معنا است كه تأثيرگذاري اجتناب ناپذير باشد. اين اثرگذاري طبيعي و خارج از كنترل بازيگران صحنه سياسي است. راي دهندگان بطور اتوماتيك در ارزيابيهاي خود كانديداي رياست جمهوري و كانديداهاي كنگره را در ارتباط با يكديگر به سنجش مي گيرند كه در اين ارزيابي غالباً تأثيرگذاري از رياست جمهوري به پائين است. اما در انتخابات ميان دوره اي شرايط كاملاً متفاوت است و معادله كاملاً حساب شده و طراحي گشته ترسيم مي گردد. كانديداهاي دو حزب دمكرات و جمهوري خواه با توجه به واقعيات حاكم بر فضاي سياسي، رئيس جمهور را به صحنه رقابت هاي انتخاباتي وارد مي كنند. دو نوع معادله با توجه به ميزان محبوبيت فرد رئيس جمهور شكل مي گيرد. در معادله اول رئيس جمهور از محبوبيت فراوان در بين مردم برخوردار است و در معادله ديگر رئيس جمهور از محبوبيت كمتر از پنجاه درصد در ميان راي دهندگان به طور خاص و مردم به طور عام بهره مند است.اگر رئيس جمهور از محبوبيت بالاي پنجاه درصد برخوردار باشد كانديداهاي قوه مقننه كه از حزب او هستند سعي مي كنند انتخابات را در چارچوب عملكرد رئيس جمهور شكل دهند. اين بدان معنا است كه آنان همواره صحبت از موفقيت هاي رئيس جمهور مي كنند و اينكه آنان در اين موفقيت ها نقش داشته اند و اگر هم كانديدا براي اولين بار باشند، بيان مي كنند كه تمام سعي خود را در صورت انتخاب شدن خواهند نمود كه رئيس جمهور در فعاليت هاي آتي خود موفق شود. در اين معادله كانديداهاي حزب مخالف سعي خود را مي كنند كه انتخابات در چارچوب موضوعات ايالتي و محلي بحث و گفتگو شود و كمترين صحبتي از رئيس جمهور و كارهاي او شود.

 

در اين معادله كانديداهاي حزب مخالف رئيس جمهور به صورت مداوم صحبت از موضوعاتي خواهند نمود كه كمتر جنبه ملي دارد و به شدت رنگ و بوي محلي و ايالتي دارد. هدف اين است كه رئيس جمهور كمترين اثر را داشته باشد تا بر نتايج انتخابات تأثير نگذارد. در صورتيكه محبوبيت رئيس جمهور كمتر از پنجاه درصد باشد، اوضاع كاملاً متفاوت خواهد بود. كانديداهاي حزب مخالف رئيس جمهور در تمامي تبليغات و صحبت هاي خود در خصوص موضوعات همواره از بي لياقتي و نقش منفي رئيس جمهور و غلط بودن سياست هاي او صحبت مي كنند و سعي مي كنند كه رقيب خود را به رئيس جمهور متصل كنند و رابطه آنها را خيلي نزديك ترسيم كنند. در اين شرايط هدف آنان ملي كردن انتخابات قوه مقننه است. اما كانديداهاي حزب رئيس جمهور با آگاهي به ناخرسندي مردم از رئيس جمهور بر موضوعات و مسائل محلي و ايالتي تاكيد مي كنند و كمترين ذكري از رئيس جمهور نمي كنند و حتي اگر ضروري بيابند به انتقاد از سياست هاي رئيس جمهور كه از حزب آنان است مي پردازند. پس در انتخابات ميان دوره اي نقشي كه رئيس جمهور بازي مي كند كاملاً بسته به شرايط و وضعيت كشور است و كانديداهاي هر دو حزب در چارچوب اين واقعيت است كه به برنامه ريزي انتخاباتي مي پردازند.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.