چالشهاي پيش روي تركيه در باز گشت به خاورمیانه

ترکیه در میان کشورهای اسلامی یک کشور ویژه به شمار می‌رود. زیرا از میان 50 کشور جهان که اکثریت مسلمان دارند ترکیه تنها کشوری است که عضو ناتو و در حال انجام گفتگوهای رسمی الحاق با اتحادیه اروپا است. اين كشور یک دموکراسی لیبرال می باشد که با اسرائیل روابط عادی دارد. اما منتقدان حزب عدالت و توسعه در ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان می‌گویند که سیاست خارجی کنونی ترکیه در خصوص کشمکش فلسطین و اسرائیل و به ویژه انتقادهاي شديد اخير اردوغان از اسرائيل پس از حمله به ناوگان حامل كمكهاي بشردوستانه به مردم غزه موجب شده است که ویژگیهای یاد شده در معرض خطر قرار بگیرد و از همه مهمتر دیگر ترکیه کشور اسلامی محبوب رئیس جمهور آمریکا اوباما، نباشد. این منتقدان بر این باور هستند که حتی ترکیه نسبت به عربستان سعودی هم موضع تندتری در قبال کشمکش اعراب و اسرائیل در پیش گرفته است که به سود آینده روابط ترکیه با غرب نخواهد بود و بختهای ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا را نیز به طور جدی تضعیف می‌کند.
 

واقعیت این است که بسیاری از نخبگان عرب از دوره جنگ سرد با نگرانی ترکیه را به سرسپردگی در برابر یک بلوک بین‌المللی متهم می‌کردند که بیش از همه به خاطر ورود ترکیه به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بوده است. اما هم اکنون در زمان حزب عدالت و توسعه علاقه به ترکیه در جهان عرب افزایش یافته است. ترکیه در حال به دست آوردن جایگاهی در افکار عمومی اعراب می‌باشد که هیچ گاه پیش از این دیده نشده است. پیوندهای حزب حاکم ترکیه با جهان اسلام و عرب، عامل تجدید فعال‌گرایی در سیاست خارجی ترکیه در منطقه می‌باشد. رهبری جدید ترکیه سیاستی چندبعدی را برگزیده است که به آنها اجازه گشایشی نو در روابط ترکیه با جهان عرب را می‌دهد. کلید موفقیت این رهیافت نیز بیطرفی آنکارا در برابر کشمکشهای میان دولتهای عرب است. جالب اینجاست که حتی برخی دیپلماتهای آمریکایی بر این باورند که روابط نزدیک ترکیه با ایران، سوریه و حماس فرصتی است که نباید آن را به آسانی از دست داد و این پیوندها به یافتن راه حل برای کشمکش کنونی یاری می‌رساند.
 

سیاست فعالانه ترکیه در منطقه به معنی قطع روابطش با یک طرف دیگر نیست، بلکه به این معنی است که ترکیه از سنت کمال آتاتورک در سیاست خارجی تا حد زیادی فاصله گرفته است. آتاتورک بر این باور بود که ترکیه باید تا سر حد امکان خود را از خاورمیانه و درگیریها و کشمکشهای درون آن دور نگه دارد. بدین ترتیب نزدیکی به غرب به اولویت اصلی و شاید تنها اولویت آتاتورک در سیاست خارجی تبدیل شده بود که تا 60 سال پس از مرگ وی در سال 1938 نیز به گونه‌ای تداوم یافت. اما حزب عدالت و توسعه تلاش کرده است که از این سیاست تک‌بعدی دوری گزیند و با رعایت موازنه قوا و درگیر ساختن خود در مسائل منطقه خاورمیانه، نقشی فعال را در یافتن راه حل برای معضلات منطقه‌ای که شامل کشمکش فلسطین و اسرائیل و برقراری صلح میان سوریه و اسرائیل بر عهده بگیرد.
 

در همین حال، رفتار اردوغان در جریان بحران اخير كه روابط تركيه را با اسرائيل به تيره‌ترين حالت در دو دهه اخير رساند موجب می‌شود که لائیکهای افراط‌گرای ترکیه که نتوانسته‌اند از راههاي قانوني به تعطیل کردن حزب حاکم و بركنار كردن حكومت اردوغان دست بیابند، از یک کودتای نظامی در این کشور پشتیبانی کنند. به نظر مي‌رسيد كه تحركات لائيكها و نظاميان تركيه در طي دو سال اخير حكومت اردوغان را وادار ساخت تا در سیاست بازگشت به خاورمیانه و همکاری نزدیک‌تر با جهان اسلام اندکی محتاط‌‌تر عمل کند. اما جنایات اسرائیل در جریان حمله به ناوگان آزادي بار دیگر حزب حاکم ترکیه را به کنار گذاردن هر گونه احتیاط و انتقاد شدید از اسرائیل وادار ساخت. اینکه اسرائیل از کودتا در ترکیه جانبداری کند بسیار محل بحث است، اما اسرائیل این را سودمند می‌داند که لابی یهودی فشارها بر اردوغان را افزایش بدهد تا بدین ترتیب از سرسختی وی در برابر اسرائیل بکاهد.
 

به رغم همه ستایشی که از رفتار تركيه در جريان بحران ناوگان آزادي از سوی کشورهای عربی و اسلامی به همراه داشته است، باید این را در نظر داشت که نخست وزير تركيه در اين ميان اظهارات و اقدامات خود را با دقت بسیار زیادی برگزیده بود تا ترکیه را به دور از تندروی و افراط‌گرایی نشان بدهد. اردوغان انتقاد از اقدامات اسرائیل در کشتار فعالان صلح‌طلب ترك را با مخالفت با اعلام از قطع كامل روابط تركيه و اسرائيل همراه ساخت تا علاوه بر نشان دادن دوری خود از جریانهای افراط گرا همچنان بتواند از اهرم داشتن روابط با اسرائيل براي حل و فصل كشمكش اعراب و اسرائيل بهره‌برداري كند.
 

در واقع، اين نوع رفتار تركيه در خصوص پشتيباني از مردم بي‌دفاع فلسطين به ويژه ساكنان نوار غزه پيش از اين هم سابقه داشته است. با آغاز حمله اسرائیل به غزه در پايان سال 2008، اردوغان با انتقاد شدید از حملات اسرائیل به مردم بیگناه غزه سفرهایی به سوریه، اردن، عربستان و مصر صورت داد تا برای آتش‌بس فوری پشتیبانی این کشورها را جلب کند. دیپلماسی فعال ترکیه در بحران غزه نشانگر بینش نوین سیاست خارجی ترکیه و اعتماد به نفس این کشور بود که به خاطر تقویت روابط با قدرتهای منطقه‌ای تحکیم شده است.همین بازگشت به خاورمیانه به معنی شکستن یک تابوی بزرگ در سیاست خارجی ترکیه است. البته پیش از این حزب عدالت و توسعه در مساله کردها، ارامنه و قبرس نيز به گونه‌ای رفتار کرده است که تنها می‌توان نام آن را تابوشکنی گذارد.این چرخشها در سیاست خارجی سنتی ترکیه انتقادات شدید ملی‌گرایان افراطی ترکیه را نیز به دنبال داشته است. اما موفقیتهای انتخاباتی پیاپی اين حزب نشان می‌دهد که اکثریت جمعیت ترکیه از این سیاستها پشتیبانی می‌کنند.با توجه به اینکه حزب عدالت و توسعه از ویژگی برجسته میانه‌روی برخوردار است، باز هم اردوغان تلاش خواهد کرد که بحران ناوگان آزادي نيز به مانعي در آینده روابط این کشور با مجموعه غرب و به ویژه اتحادیه اروپا تبدیل نشود. به سخن دیگر، اردوغان با اقدامات خود در جریان این بحران توانسته است کشورهای عربی و اسلامی را کاملا خشنود سازد، اما مطمئنا اردوغان نمی‌تواند از این پیشتر برود و پيوندهاي نزدیک ترکیه با غرب را كنار بگذارد. همه اینها دشواریها و حساسیت نقش ترکیه را به عنوان پل ارتباطی میان خاورمیانه و جهان اسلام با جهان غرب نشان می‌دهد. تنها سیاستی سخت ماهرانه می تواند جایگاه آینده ترکیه را در معادلات منطقه‌ای تضمین کند و منتقدان داخلی و خارجی را خلع سلاح سازد.


نویسنده

محمد حسین حافظیان

محمد حسین حافظیان پژوهشگر ارشد در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر حافظیان مسائل خاورمیانه و مطالعات زنان است.