جامعه آمريكا و باراك اوباما

نوع مطلب: مقاله

 

جامعه آمريكا در حال تجربه شرايطي است كه در اواخر سال 2008 كاملاً غيرقابل انتظار به نظر مي رسيد. نهادهاي حكومتي بالاخص كنگره اين كشور از اعتبار بسيار كمي در ذهن مردم آمريكا برخوردار هستند. كمتر از بيست درصد مردم در نظر سنجيها اعلام كرده اند كه از عملكرد قوه مقننه راضي هستند و آن را مطلوب يافته اند. با توجه به اينكه يك حزب در كنگره از اكثريت مطلق برخوردار است و هيچ مشكلي از لحاظ اجرايي براي قانون گذاري و تصويب قوانين در چارچوب خواست مردم ندارد، متوجه مي شويم كه چرا اين ميزان وسيع ناخرسندي در جامعه رخنه كرده است. به علاوه از نظر مردم نمادهاي غيرحكومتي مانند رسانه ها نيز از ميزان مشروعيت اندكي برخوردار مي باشند. مطلوب نبودن شرايط اقتصادي در بوجود آوردن اين فضاي ياس و سرخوردگي تأثيرگذار است. بيش از 9 درصد بيكاري يعني حدود 15 ميليون نفر فاقد شغل ضربه بزرگي به اعتماد به نفس جامعه وارد مي كند، كسري بودجه بيش از يك تريليون و چهار صد ميليارد دلاري كه در تاريخ آمريكا بي سابقه است هراس فزاينده اي در خصوص سلامت سياستگذاري در مديريت جامعه شكل مي دهد. اينكه كشور براي تامين مالي اداره جامعه بايد به كشورها و نهادهاي بين‌المللي متوسل شود و با فروش اوراق قرضه خرج خود را تامين كند از نظر رواني عرصه مناسبي را براي نقد و ترديد مردم به وجود مي آورد.
 

اين در حالي است كه كشور چين كه در حال تبديل شدن به دومين اقتصاد جهان و رقيب اصلي آمريكا است، بيشترين نقش را در تامين هزينه هاي جاري آمريكا از طريق خريد اوراق و سهام دارد . نزديك به هفتاد درصد مردم آمريكا بر اين باور هستند كه كشور در مسير غلط حركت مي كند كه در تاريخ معاصر كشور اين آمار بي سابقه است . تنها بيش از يك چهارم شهروندان از شرايط موجود رضايت خاطر دارند . از زمان به قدرت رسيدن باراك اوباما به تدريج شاهد وسعت گرفتن اين جريان ناخشنودي و ترديد نسبت به آينده آمريكا مي باشيم. هنگامي كه باراك اوباما با بيش از پنجاه و سه درصد آرا و تفاوت بيش از هفت درصدي نسبت به رقيب خود به كاخ سفيد راه يافت اين ذهنيت وجود داشت كه آمريكا دوران متفاوتي را تجربه خواهد كرد كه از نظر كيفيت با دوران طلايي عمر اين كشور تطابق خواهد داشت.

 

اما در حال حاضر شاهد گسترش يك گسل عظيم در جامعه بين حكومت شوندگان و حكام و از سوي ديگر وسعت گرفتن بي اعتمادي اجتماعي نسبت به آينده كشور و جامعه مي باشيم. با وجود اكثريت بالا در كنگره، دولت باراك اوباما موفق به تصويب قوانين مورد نظر خود شده است و از آنجا كه بعضي از اين قوانين از لحاظ تاريخي بي سابقه هستند به همان نسبت نيز ميزان نارضايتي گسترش مي يابد. اين بدان معناست كه جامعه از مشكلات ساختاري و معضلات رواني عميقي رنج مي برد كه نخبگان توجه كمي به آن مي كنند. به همين دليل است كه با وجود مجوز فعاليت وسيع كنگره در تصويب قوانين مورد توجه كاخ سفيد، محبوبيت باراك اوباما به كمتر از پنجاه درصد، به طور متوسط به چهل و شش درصد رسيده است كه در مقام مقايسه با ديگر روساي جمهور در اين مقطع از رياست جمهوري بسيار پائين است. از لحاظ معادلات اجتماعي آمريكا در مسيري غيرقابل پيش بيني در حال حركت است كه نتايج انتخابات ميان دوره اي سال 2010 مي تواند نشانه اي براي حوادث آتي باشد.

 


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.