باراک اوباما و نادیده انگاری واقعیات اجتماعی

رهبران سیاسی در راستای تحقق اهداف خود باید توجه بيشتري به محیط پیرامونی و شرایط حاکم بر جامعه بنماید. سیاست ها در خلاء، ماهیت اجرایی نمی یابند. رهبران سیاسی در کنار ایده ها، ارزش ها و معیارها، بايد توانایی خواندن و فهم محیط را نیز به صحنه آورند. ماهیت سیاست ها از نظر منطق تاريخي ممکن است مثبت و یا منفی ارزیابی شوند و لیکن آنچه سیاست ها را در نظر شهروندان مطلوب نظر و موفق می سازد، تطابق آنها با نیازهای مطرح شده در آن مقطع زمانی است. به عبارت دیگر سیاستی ممکن است از نظر تئوریک و تاریخی به شدت مترقی و انسان محور باشد ولیکن این به معنای آن نمی باشد که مطلوبیت اجتماعی هم پیدا کند. خواست و ایده های رهبران سیاسی بدون توجه به عصاره و جوهره آن، تنها در صورتی کارآمدی و مطلوبیت اجتماعی می یابد که جوابگوي نیازهای مطرح شده در جامعه باشد. البته ممکن است خواستهای اجتماعی متنوع و فزاینده باشد که در اینجا اولویت بندی آنها مطرح می شود که از وظایف رهبران سیاسی است که خود تا حدود بسیاری معیار ارزیابی کیفیت رهبری آنان است.هنگامی که باراك اوباما پا به صحنه سیاست ملی آمریکا گذاشت بزرگترین و مطرح ترین دغدغه ای که اجتماع با آن روبرو بود، معضل مالی و بحران اقتصادی برخاسته از آن بود. دلیل عمده و اصلی که رای دهندگان به سوی او گرایش یافتند مولفه های اقتصادی بود. البته جنگ عراق، فساد سیاسی متمرکز شده در کنگره ، حجم وسیع بدهكاري ملی و کسری بودجه در حال افزایش در ذهن رای دهندگان در انتخاب بین باراک اوباما و جان مک کین مؤثر بود. اما آنچه سیاست های مطرح شده بوسیله کاخ سفید را جهت داد واقعیات حاکم اجتماعی نبودند بلكه ذهنیت باراک اوباما و الگوهای ارزشی او بودند.وي به عنوان یک سیاستمدار مترقی و پیشرو جناح حزب دمکرات ، برنامه های مستقر در جامعه را مطابق و متناسب با دوران پسا صنعتی نمی دانست. به همین روی او پیاده سازی برنامه بیمه درمان همگانی را که در کشورهای اروپای غربی و همسایه شمالی آمریکا از سالهای پیش برقرار شده است را یک ضرورت برای جامعه آمریکا و سمبل جامعه مترقی و پیشرو فرض كرد. هنگامی که او به قدرت رسید با وجود اینکه التهاب در رابطه با گستردگی بیکاری بود، تمامی انرژی و ظرفیت های کاخ سفید معطوف به تصویب لایحه بیمه درمان همگانی شد. از نظر او آنچه سالها نیاز مطلق جامعه بود ولیکن به دلیل فقدان قدرت سیاسی متمرکز، امکان تحقق آن نبوده است حالا با توجه به معادله قدرت در آمریکا امکان پذیر جلوه نمود. دمکرات ها برای اولین بار بعد از چندین دهه از آن میزان قدرت سیاسی برخوردار بودند که بتوانند خواست ارزشی و ایده مکتب مترقی حزب دمکرات را پیاده سازند. 

کنگره آمریکا کاملاً در اختیار دمکرات ها بود. این حزب اکثریت مطلق را در سنای آمریکا دارا بود و به این معناست که حزب جمهوریخواه با توجه به دارا بودن چهل کرسی فاقد ظرفیت برای «فیلی باسته» و به عبارتی جلوگیری از مطرح شدن لایحه در صحن سنا بود. دمکرات ها در مجلس نمایندگان نیز از اکثریت مطلق برخوردار بودند که به راحتی می توانستند مخالفت بیش از سی نفر از اعضای حزب خود را نادیده بگیرند و همچنان قادر به بدست آوردن 118 رای موافق باشند. پس باراک اوباما با درک این فرصت طلایی و با هماهنگی با لیبرال های حزب در کنگره آمریکا اقدام به پيش بردن هدف خود کرد. با وجود مخالفت گسترده در اجتماع و با وجود اینکه برای شهروندان معضل و مشکل اصلی گستردگی بیکاری بود، باراک اوباما با همکاری کنگره به تصویب لایحه بیمه درمان همگانی اقدام کرد و قانونی که همواره، پیشروهای حزب دمکرات خواهان آن بودند را به یک واقعیت تبدیل نمود.   


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.