افق تیره مذاکرات میان دولت افغانستان و طالبان

از ماهها پیش مساله گفتگوی میان دولت افغانستان و طالبان برای پایان دادن به مساله خشونت در این كشور، چه از سوی دولت افغانستان و چه شبكه های رسانه ای داخل و خارج با نوعی حساسیت خبری مواجه بوده است. از این رو، موضوع میان طالبان و دولت كرزای در دو هفته اخیر به یكی از مهمترین مسایل خبری مربوط به افغانستان تبدیل شده است. اینكه اصولا چنین مذاكراتی موفق خواهد شد یا نه، خود در گروی بررسی نكاتی است كه همچنان پیرامون این مذاكرات و درستی و نادرستی آن مطرح است. می توان گفت اهداف و سیاستهای دولت افغانستان و ایالات متحده آمریكا و متحدان آن در ناتو نیز كه سالهاست در این كشور به ماموریت نظامی مشغول هستند سهم مهمی در پیروزی یا شكست چنین مذاكراتی دارد.

 

گرچه در رابطه با درستی مذاكره میان دولت افغانستان و طالبان دیدگاه های گوناگون وجود دارد و برخی از محافل وابسته به طالبان و یا پاكستان وجود چنین مذاكراتی را انكار كرده اند، اما در خارج از حوزه كار دولت كرزای سازمان ملل متحد از مدتها پیش در پی یافتن راهی برای وارد شدن به گفتگو با طالبان بوده است. چنین گفتگوهایی به گفته سفیر پیشین سازمان ملل در افغانستان، در سال های گذشته در خارج از این كشور در دوبی و مناطق دیگر صورت می گرفت. در آغاز سال 2010 به دلیل اقدامات پاكستان در دستگیری بعضی از سران طالبان سازمان اطلاعات آمریكا (سیا) این مذاکرات بدون نتیجه به بن بست رسید. ظاهرا دستگیری «ملا عبدالغنی برادر» مرد شماره دو طالبان افغانستان از سوی پاكستان و سیا در فوریه 2010، قطع این گفتگوها را بدنبال آورد.

 

ادعای دولت كرزای در رابطه با شروع گفتگو میان دولت و نمایندگان آن با رهبران طالبان نیز از سوی طالبان و مقامات پاكستانی تكذیب شده است. در حالی كه دولت و منابع نزدیك به آن مدعی هستند كه نمایندگان كرزای با برخی رهبران طالبان و یا شورای رهبری طالبان وارد مذاكره و گفتگو شده اند. اما مشخص نیست این گفتگوها تا چه حد جدی بوده و یا اصولا صورت گرفته است یا خیر. روزنامه نیویورك تایمز در اوایل ماه جاری میلادی نوشته بود كه سه عضو شورای رهبری طالبان معروف به «شورای كویته» در این گفتگوها شركت داشته اند. با این امر حكیم الله مجاهد نماینده پیشین طالبان در سازمان ملل متحد اینگونه گزارشات را نوعی مبارزه تبلیغاتی توصیف كرده است. به گفته وی چنانچه چنین مذاكراتی در جریان بوده باشد باید محرمانه صورت بگیرد نه اینکه به صورت جنجال تبلیغاتی درآید. او تاكید كرده است چنانچه دولت افغانستان تمایل جدی به اینگونه مذاكرات داشت، می بایست محرمانه با اعضای رهبری طالبان در گوشه ای خارج از خاك افغانستان و در كشورهای دوستی چون عربستان سعودی، تركیه، قطر، امارات متحده عربی و یا آلمان صورت می گرفت.

 

به همین گونه موضوع گفتگوهای دولت افغانستان با شبكه جلالالدین حقانی در پاكستان كه با القاعده نیز رابطه نزدیك دارد، مورد تایید منابع موثق قرار نگرفته است. وكیل احمد متوسل وزیر خارجه پیشین طالبان پس از این اخبار رسانه ای، آشكارا اعلام كرده است كه رهبری طالبان پیشنهاد مذاكرات را نپذیرفته است و اصولا رهبری طالبان به مقاصد ایالات متحده آمریكا از طرح این گفتگوها مشكوك است. متوكل وجود اسرای طالبان در زندان گوانتاناموی آمریكا و وجود نام رهبران طالبان در لیست تحریمات آمریكا را نشانه بی صداقتی واشنگتن دانسته است.

 

از سوی دیگر روز سه شنبه 27 مهر 1389، طالبان با انتشار یك بیانیه رسمی اعلام كرد كه هیچ یك از رهبران امارت اسلامی افغانستان در مذاكراه با دولت كرزای شركت نداشته اند. ملا عبدالكبیر عضو شورای رهبری طالبان كه خود در زمره افراد متمایل به صلح می باشد، گفته است كه «دشمن هیچ مدركی را دال بر شركت مقامات امارت اسلامی افغانستان در گفتگوها ارایه نداده است.»

 

در این میان آنچه باعث شگفتی است بی خبری دولت پاكستان و مقامات آن از اینگونه گفتگوها بوده است. مقامات اطلاعاتی پاكستان كه گمان می رود بیش از همه در جریان رویدادهای افغانستان باشند، بر آن هستند كه مذاكراتی میان طالبان و نمایندگان دولت كرزای صورت گرفته است. با این همه به نظر می آید كه بی خبری پاكستان از موضوع مذاكرات نوعی سیاست سنجیده از سوی این كشور برای گرفتن امتیازات مناسب از ایالات متحده آمریكا باشد. در حالی كه دولت آمریكا اعلام كرده است كه مشوق پاكستان در حمایت از گفتگوهاست و آمریكا نقش مهمی برای اسلام آباد در هرگونه حل مساله افغانستان در نظر گرفته است. بر این اساس آمریکا از دولت پاكستان خواسته است بر فشارهای نظامی خود برای از میان بردن نیروهای طالبان در مرزهای افغانستان و پاكستان بیافزاید.

 

نشانه های تمایل پاكستان به بهره گیری از مساله مذاكرات و به عهده گرفتن هرگرنه نقش در این گفتگوهای احتمالی زمانی آشكار شد كه شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاكستان در جریان دیدار خود با مقامات آمریكایی در واشنگتن با رد كمكهای مالی به پاكستان خواستار این شد كه آمریكا بازارهای خود را به روی محصولات پاكستانی باز كند و به امضای یك توافق تجارت آزاد با اسلام آباد دست بزند.

 

گرچه تمایل این نشانه ها، احتمال وجود مذاكرات در آینده را افزایش می دهد، اما چندان نمی توان به موفقیت آن خوشبین بود. این بدبینی را می توان در دوگانگی سیاستها و مواضع آمریكا جستجو کرد زیرا از یك سو بر حمایت از این گفتگوها و ضرورت درگیر شدن پاكستان در آن سخن می گوید و از سوی دیگر بر حملات گسترده نظامی خود علیه طالبان در مناطق جنوبی افغانستان دامن زده است. گرچه دولت آمریكا از هرگونه فرصت در رابطه با احتمال گفتگو میان طالبان و دولت افغانستان بهره می گیرد و به تازگی    نیز از طریق فرماندهی ناتو در افغانستان موافقت خود را با حفظ امنیت و آزادی ورود رهبران طالبان برای ورود به افغانستان به منظور شركت در گفتگوهای مورد بحث اعلام كرده است، اما همچنان بر سیاست همیشگی خود در مورد مذاكرات احتمالی طالبان پافشاری می كند.آمریكایی ها بر آن بوده اند كه مذاكره زمانی موثر واقع می شود كه طالبان در اثر حملات نظامی ناتو دچار ضعف مالی شده به گفتگوها تن بدهد. زلمای خلیل زاد سفیر سابق آمریكا در افغانستان نیز به همین نكته اشاره كرده و ضمن اعلام بی خبری از هرگونه مذاكره میان دولت كرزای و رهبری طالبان، شرایط كنونی را برای آغاز گفتگوها مناسب و مساعد ندانسته است. به گفته او گفتگوها زمانی موثر خواهد بود كه شورشیان طالبان صدمات بزرگ ببینند و برای جلوگیری از بدتر شدن موقعیت خود به مذاكره تن بدهند.

 

اگر این سیاست آمریكا در رابطه با طالبان و مذاكره آن جدی باشد، سخن خلیل زاد چندان بی ربط به نظر نمی رسد. حملات نظامی دو هفته اخیر طالبان به اهداف ناتو، از جمله واحدهای سوخت رسانی آن در افغانستان، نشانه اقتدار نسبی طالبان می باشد. گفتگوی دولت افغانستان با طالبان، چنانچه رسما نیز صورت بگیرد، در واقع گفتگو با برخی جناحهای طالبان خواهد بود و رهبری اصلی طالبان با آن مخالفت خواهد كرد. این مخالفت از یك سو و تردید آمریكا به موفقیت چنین گفتگوهایی از سوی دیگر ، همگی نشان از این واقعیت دارد كه به موفقیت گفتگو میان طالبان و دولت افغانستان چندان امید نیست.


نویسنده

حمید احمدی (ناظر علمی)

حمید احمدی پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر احمدی سياست خارجی ايران‌، سياست‌ و حكومت‌ در خاورميانه، جامعه‌شناسی سياسی ايران‌ و نظريه‌های روابط بين‌الملل‌ است.