فرانسه و آمریکا دو جمهوری متفاوت

همان گونه که ژان ژاک روسو در آمریکا به عنوان یک فیلسوف برجسته چندان در مقام مرجع مطرح نمی شود ( در مقام مقایسه با مونتسکیو ) به همان شکل هم سیستم فکری و یا حکومتی مستقر در فرانسه هیچگاه کمترین توجه معطوف به تحسین را حیات داده است .
 

محققاً به نکات فراوان میتوان توجه کرد برای اینکه فهم در چرایی این واقعیت فزونتر گردد . فرانسه هم مانند آمریکا در منظومه فرهنگی غرب قرار دارد و از نظر توسعه سطح سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی اگر هم همتراز نباشند محققاً به شدت به یکدیگر نزدیک هستند.  آمریکا در بطن مبارزه با سیستم پارلمانی انگلستان پابه صحنه حیات گذا شت . طلوع آمریکا به عنوان یک کشور در سال 1776 در فرآیند مبارزات ضد انگلیسی محقق شد . اما آنچه فرانسه را از آمریکا متمایز می کند این ویژگی است که فرانسه و جمهوری این کشور از بطن مبارزه با استبداد پابه صحنه گذاشتند . دشمن آمریکاییان ، انگلستان که سمبل آن پادشاه و پارلمان بودند تصویر گشته بودند . عدم پذیرش منطق نمایندگی آمریکاییان در پارلمان بوسیله پادشاه انگلستان مخالفت شدید را برانگیخت . آمریکاییان نگاه به شدت مثبت به پدیده پارلمان و فرایند تصمیم گیری در آن و تمایز قوا بود .
 

آنچه نخبگان را در مستعمرات به شورش واداشت عدم توجه  پارلمان به خواست آنان بود . آنان خواستار حضور در نهادی بودند که از چشم انداز تئوریک و ارزشی هر یک به شدت اعتبار داشت . نهاد پارلمان و ویژگی های مرتبط به آن ورای مقطع تاریخی پدیده ای حسرت بر انگیز و واقعیتی تحسین برانگیز برای بسیاری از نخبگان و مردم اصلاح طلب و پیشرو در سرزمین های دیگر بود . عدم برخورداری از افتخار و اعتبار حضور در پارلمان انگلستان در رابطه با سهیم شدن در تصمیم گیری ها و بالاخص مسائل مربوط به مستعمرات سیزده گانه شورش و مبارزه را شکل داد. پارلمان و کیفیت حیات سیاسی در جمع و بطور کلی الگویی مطلوب برای آمریکاییان محسوب می شد . پس هنگامی که آمریکا تشکیل شد تصمیم گیری برای  شکل دادن به کیفیت حیات سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی آغاز شد . با توجه به تفکرات ، ارزشها ، نهادهای مستقر در انگلستان به شدت در حیات دادن به استدلالها و منطق مطرح شده بوسیله بنیانگذاران تعیین کننده بود ، پس بنیانگذاران آمریکا با وجود اینکه بر علیه انگلستان به شورش و قیام پرداخته اند اما درعین حال  به شدت متاثر از ارزشها و نهادهای مستقر در سرزمین خصم شدند . به همین روی بود که الگوی مستقر در آن جامعه را بررسی کردند و جنبه هایی را که متناسب با نیازها و خواسته ها بود مورد استفاده قرار دادند . در عین حال از ضعف ها و مشکلاتی که ارزشها و نهادهای مستقر در انگلستان داشتند نیز متاثر شدند و در چارچوب توجه به این نکات ، ترتیبات قانونی و ارزشی را گستردند اما در فرانسه شاهد فرآیند و نگرشی به شدت متفاوت هستیم . در این کشور،  بر علیه نظم حاکم قیام شد چرا که شورشیان و مخاصمان از بیخ و بن با ارزشها این نظم و نهادهای موجود در  بطن این نظم مخالف بودند . هدف ، در هم فروریزی نظم کمن و بنیان گذاری بود که در تمامی زمینه ها داشته باشد . انقلابیون در فرانسه مفاهیم ارزشی غیر متعارف و سنتی را به صحنه آوردند . آنان نهادهایی را مستقر کردند که برخاسته از حیات فکری نوینی بود که در جامعه مشروعیت خواسته بود . انقلابیون در فرانسه بر علیه نظم کمن قیام کردند . اما در هنگامی که در حال شکل دادن نظم نوین بودند به ضرورت تاثیر پذیری جنبه هایی از آن نظم، هر چند به شکلی متفاوت ولیکن در کلیت ارزشی آن به را صحنه آوردند . 

آمریکاییان هر چند سیستم فدرالسیم را پیاده ساختند و لیکن به جهت تاثیر پذیری از ماهیت رابطه قوا با یکدیگر در انگلستان و کیفیت قدرت در سیستم پارلمانی به سوی تفکیک قوا پیش رفتند و در عین حال به عدم تمرکز قدرت روی آوردند . قدرت به جهت تاثیر پذیری از نکات مثبت و منفی در جامعه خصم یعنی انگلستان ، به شدت غیر متمرکز هویت یافت و در طول جامعه و در بطن سیستم سیاسی تقسیم شد . اما در فرانسه هویتی کاملاً متفاوت شکل گرفت . انقلابیون به شدت متاثر از ویژگی های تمرکز قدرت در دستان استبداد سلطنتی شدند و به همین دلیل ساختار سیاسی به گونه ای پیاده شد تا این خصیصه را در معرض نمایش بگذارد . احترام خاص برای پادشاه مستبد که هویت فرانسه دوران نظم کمن بود به دوران جمهوری منتقل شد و شخص رئیس جمهور تنها به صرف داشتن قدرت از یک حرمت خاص برخوردار شد . در حالیکه در آمریکا کمترین برجستگی تشریفاتی برای رئیس جمهور وجود دارد . در هر دو سوی آتلانتیک ، قیام بر علیه سلطنت به پا خاست اما پی آمدهای متفاوتی را به صحنه آورد . 


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.