چین : خطر در فرایند انتقال سیاسی

محققاً ‌برای همگان این سوال مطرح است كه چه دور نمایی در حیطه های مختلف برای پر جمعیت ترین كشور جهان قابل ترسیم است . این دورنما مورد نظر است . واقعیت این است كه حیطه های مورد نظر به هم تنیدگی ماهوی و ساختاری دارند و جدا از یكدیگر نمی توانند مطرح شوند . چین در حیطه اقتصادی توانسته است با بهره برداری از الگوهای توسعه كه كشور ژاپن پایه ریز آن شد و بعداً كره جنوبی به آن تكیه كرد به جایگاهی رفیع دست یابد و پس مشخص است كه با توجه به موقعیت و شرایط امروزی ‍ژاپن و كره جنوبی چنین انتظاری هم برای چین داشته باشیم . اما مشكل این است كه شاید به راحتی نتوان برای چین آینده ای همانند همسایه های شرقی خود ترسیم کرد.ژاپن به دنبال شكست در جنگ جهانی دوم و تغییر قانون اساسی در یك چارچوب سیاسی رقابتی نخبه محور برنامه های اقتصادی صادرات محور خود را حیات بخشید . هرچند كه غالباً قدرت سیاسی در اختیار یکی از احزاب بود و همواره پیروز مبارزات انتخاباتی می گشت، اما این فرصت برای مردم وجود داشت كه تغییرات را رقم بزنند و به جابجایی رهبران سیاسی از طریق رای بپردازند . كشور كره جنوبی به مانند ژاپن سیستم سیاسی نخبه محور را با تاكید فزونتر به هدایت از بالا برخوردار بوده است . با توجه به تقسیم كره و بحران نظامی در شبه جزیره تاكید فزونتری بر اقتدار گرایی در بدنه سیاسی این كشور در طول دهه ها منجر به توسعه و رشد وسیع اقتصادی گردیده است . اما همیشه تلاش بر این بوده است كه فرایند اقتدارگر به كناری گذاشته شود .

 همزمان با رشد اقتصادی ، تحولات سیاسی هم به صحنه می آمد. این تحولات گاه به علت شورش های خیابانی و گاه نیز به علت جریانات بین نخبه ای و دعواهای رهبران بود . اما همیشه بستر برای چالش ساختار مستقر سیاسی به شكلی برقرار بود تا اینكه در مسیر توسعه اقتصادی خلاء غیر قابل جبرانی ایجاد نشود . اما به نظر می رسد كه كشور چین را باید به گونه ای متفاوت مورد بررسی قرار داد ، برخلاف ژاپن ،‌چین دارای دغدغه های نظامی است و پیمان دفاعی با كشور بزرگ جهانی را ندارد و از چتر اتمی بهره مند نیست و به همین روی دركار خود ملاحظات نظامی را نیز به شدت مورد توجه قرار می دهد.
 

 چین برخلاف كره جنوبی هراسی از حمله نظامی و درگیری در یك جنگ مهلك را ندارد. این كشور از یك سو دارای جایگاهی جهانی است كه ژاپن و كره جنوبی فاقد آن هستند و از سوی دیگر كشور چین از امكانات و منابعی برخوردار است كه دوكشور ژاپن و كره حنوبی از آن بی بهره هستند . ساختار سیاسی در چین به شدت متفاوت از همسایگان پر قدرت اقتصادی یعنی ژاپن و كره جنوبی است . برخلاف دو كشور ذكر شده در چین فضای سیاسی به شدت محدود و اقتدار گرایانه به معنای وسیع كلمه است . قدرت سیاسی متمركز و تمام فعالیت سیاسی تنها باید از كانال حزب كمونیست انجام شود . این حزب از طریق كنترل دستگاههای نظامی و بوروكراتیك و هدایت برنامه های اقتصادی از طریق تخصیص منابع در جایگاه رفیع برنامه ریزی در تمامی حیطه های حیات در جامعه قرار گرفته است.حیات سیاسی نخبه محور و نخبه گرا است و بر خلاف كره جنوبی و ژاپن رقابتی وجود ندارد .این نخبه گان با كنترل اهرم های حزب كمونیست به هدایت كشور مشغول هستند و همه چیز از بالا به پائین در جریان است . البته بحث بر سر این نیست كه این نخبگان مصلح هستند و یا اینكه در جهت انباشت قدرت گام بر می دارند چرا كه در كلیت موضوع تغییری به وجود نمی آورد .
 

 فضای رقابتی حاكم در دو كشور ژاپن و كره جنوبی از نقطه نظر سیاسی هر چند كه قابل مقایسه از نقطه نظر كیفی با قدرت بزرگ اقتصادی اروپایی آلمان نیست اما این امكان را بوجود آورد كه اختلافات سیاسی و مباحثات سیاسی فرصت بیان پیدا كنند و این سبب شد كه فضای سیاسی و معادلات حاكم بر آن جدا از فرایند تحولات اقتصادی به ‌فعالیت های خود را بپردازند . پس اگر اختلافات سیاسی بروز كرد ، در محدوده سیاسی باقی ماند و مانع از فعالیت های اقتصادی نگشت چرا كه دو دسته نخبه متفاوت بر دو حیطه حكومت می كرد . نخبه گان اقتصادی محدود بوده و تنها چند خانواده مهم در قلمرو اقتصادی حاكم و دارای نفوذ در حیطه سیاسی هستند . نخبگان سیاسی در قلمرو سیاسی حاكمیت داشتند هرچند كه متاثر از حیطه اقتصادی و در عین حال تاثیر گذار بر فرایند آن بودند . در كشور چین مشكل این است كه نخبگان سیاسی كنترل حوزه اقتصادی را نیز در دست دارند . مزیت این كار از نظر رهبران سیاسی چین این است كه تمامی منابع متمركز است و تصمیمات قاطعانه گرفته می شود و قدرت ها در اختیار ساختار سیاسی است . آنها هر زمان نیاز باشد برای كمك به توسعه اقتصادی بسیج می شوند . اما مشكل این است كه اگر زمانی منازعات در قلمرو سیاسی به هر دلیلی رخ دهد و یا اینكه توده ها و طبقه در حال رشد متوسط خواهان حضور وسیع تر در قلمرو سیاسی بشوند ‌قلمرو اقتصادی به سرعت و به شدت فراوان متاثر خواهد شد و در فرایند توسعه اقتصادی وقفه خواهد افتاد . كشورهای ژاپن و كره جنوبی با مشكل انتقالی از یك ساختار تك حزبی به سیستم سیاسی رقابتی نبودند و به همین روی در فرایند توسعه اقتصادی آنان وقفه ایجاد نشد اما رهبران چین باید به آن آینده نگر تر باشند.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.