اوباما و خرده روشنفکران در خاورمیانه

نوع مطلب: مقاله

اوباما با اسمی غیرمتعارف برای بسیاری در خاورمیانه عربی و در غرب این فرضیه را شکل داد که دورانی متفاوت برای سیاست خارجی آمریکا به طور اعم و سیاست خارجی خاورمیانه ای این کشور به طور اخص رقم خورده است. این تفکر در خاورمیانه به صحنه آمد زیرا فهم تک بعدی و به شدت ریشه یافته در دوران جنگ سرد مبنای نظریه پردازی گذشته بود . در غرب این فرضیه به این دلیل مورد توجه قرار گرفت که آگاهانه و متأثر شده از درک ایدئولوژیک و سیاسی محور آنان بود . این قرائت مشروعیت و اعتبار یافت که به قدرت رسیدن فردی با ارزشهای مبتنی بر یک چارچوب نظری و تئوریک خاص و داشتن یک سابقه زیست و حیاتی متفاوت از دیگر روسای جمهور آمریکا، محیطی به شدت متفاوت را برای خاورمیانه رقم خواهد زد .

بسیاری در غرب در چارچوب یک تحریف تئوریک و درک مبتنی بر ارزشهای مشخص بر روی طیف سیاسی برای خاورمیانه تجربه ای متفاوت را در فراروی خود ترسیم ساختند. بسیاری نیز به لحاظ ضعف تئوریک ، شیفتگی روشنفکرانه، خامی تجربی و دنباله روی برخاسته از حقارت تاریخی طوطی واری که  در خاورمیانه وجود دارد به اشاعه تفکرات مطرح شده در غرب در خصوص آینده خاورمیانه پرداختند . سخنرانی باراک اوباما در قاهره در همان آغاز دوران ریاست جمهوری بوسیله رسانه های معتبر در غرب در چارچوب این روایت ترسیم شد که عملکرد متفاوتی را در خاورمیانه از سوی باراک اوباما باید انتظار داشته باشیم  . 

اقدامات دولت آمریکا تحت رهبری دمکرات ها در کاخ سفید پس از هشت سال حضور جمهوریخواهان روشنگر این نکته است که تا چه حد نارسایی ادراکی در خاورمیانه در بین بسیاری از گروهها وجود داشته است . در مواردی که آمریکا دارای منافع استراتژیک بوده است خط مشی دنبال شده ضرورتی برای تغییر را به صحنه نیاورده است. در مواردی که چارچوبهای ادراکی مطرح نبوده و شیوه ها و روشها حائز اهمیت است هر زمان ضرورت ایجاب کرده تغییر به صحنه آمده است و لحن سیاست خارجی آمریکا به تناسب تفاوت یافته است . اما آنچه از وضوح فراوان برخوردار است تداوم ماهیت و جوهره سیاست های آمریکا و استراتژی این کشور در منطقه می باشد.

 

سیاست های دنبال شده در واشنگتن و در منطقه اثر چندانی از تغییر رهبری در ساختار تصمیم گیری را از جمهوریخواهان به دمکرات ها به نمایش نمی گذارد. باراک اوباما بر خلاف بیانات مطرح شده در طول مبارزات انتخاباتی زندان گوانتانامو را بهترین و مناسب ترین محل برای اسکان و در بند نگه داشتن افرادی یافته است که دشمن موجودیتی آمریکا در منطقه هستند. رسانه هایی که در طول سالها این زندان را سمبل دشمنی و خصومت آمریکا با منطقه خاورمیانه ترسیم کردند اکنون نیز که " آدم " آنها بر سر کار است چندان موضوع را مشکل آفرین نمی یابند . به دنبال دستگیری افراد متعدد تحت پوشش مبارزه با تروریسم، دولت آمریکا تصمیم گرفت که به محاکمه اینان در دادگاههای نظامی بپردازد. باراک اوباما به بیان این اعتقاد پرداخت که اینان از همان حقوقی برخوردار هستند که شهروندان آمریکایی دارا می باشند و باید در دادگاههای غیر نظامی محاکمه شوند . حال اقدامات اولیه ای در حال شکل گیری است تا به جای محاکمه در نیویورک در زندان گوانتانامو محاکمات برای متهمین آغاز شود. کمتر توجهی از سوی رسانه های عمومی در غرب و خام فکران در خاورمیانه در این رابطه به چشم می آید . 

باراک اوباما که حمله به عراق را یک " جنگ احمقانه " می دانست و خواهان خروج هر چه سریعتر نیروهای نظامی آمریکا بود پس از رسیدن به قدرت بر اساس قرارداد با دولت مستقر در بغداد مدت اقامت نزدیک به 50 هزار سرباز رزمی آمریکائی مستقر در پادگانهای نظامی عراق را تمدید ساخت . باراک اوباما که جنگ را شایسته رهبر جهان غرب نمی دانست و همفکران رسانه ای نیز آن را یک عقیده معتبر جلوه می دادند پس ازحدود یک سال تعداد نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان را از 30 هزار نفر به 100 هزار نفر افزایش داد  و حمله هواپیماهای بدون سرنشین " درون " را به مناطق کوهستانی و قبیله ای پاکستان چند برابر نمود که تاکنون به کشتار کثیری از غیر نظامیان انجامیده است . جنگ داخلی در لیبی که تا حد فراوانی حکایت از درگیریهای قبیله ای در لیبی است این بهانه را به دست دولت های غربی به رهبری آمریکا داده است که حمله به یک کشور مسلمان را توجیه پذیر جلوه دهند . حال آمریکا برای خود ضروری یافته است که به اعمال سیاستهای خود با توسل به خشونت بپردازد که باراک اوباما آن را شایسته آمریکا نمی یافت . فردی که تصور می شد خواهان خاورمیانه جدیدی است سومین کشور مسلمان را جولانگاه حضور نظامی خود چه در زمین و چه در هوا ساخته است . در رابطه با " بازاریابی " برای باراک اوباما بوسیله رسانه ها و رهبران غربی نباید چندان به بحث نشست و دنبال دلایل بود زیرا به دلیل وضوح نیاز به دلیل نمی باشد. آنچه مطرح است این که حال خرده روشنفکران در خاورمیانه چه توجیه و استدلالی برای واقعیات به صحنه آمده در طی چند سال اخیر خاورمیانه دارند . 


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.