باراک اوباما، بحران اقتصادی و اسپانیایی تبارها

بحران مالی که با سقوط بنگاه مالی لمن برادرز در سال 2008 به اوج خود رسید دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، ورود باراک اوباما را به کاخ سفید قطعی نمود. تا قبل از این که این واقعه حادث شود در بسیاری از نظر سنجی ها ورود اولین سیاه پوست به محل سکونت رئیس جمهور از شانس کمتری نسبت به رقیبش برخوردار بود. حال به نظر می رسد همانطور که شرایط اقتصادی در کشور نقش مهمی در تعیین نتایج در سال 2008 بازی کردند، این بار نیز نقش به شدت قاطعی را ایفا کنند تا معلوم شود چه تصویری در اولین سه شنبه ماه نوامبر سال 2012 رقم خواهد خورد .

 

تعدادی از تحلیل گران با عدم توجه به مسائل اقتصادی  صحبت از این می کنند که شاهد شکل گیری ائتلاف نوینی در حزب دمکرات هستیم که متفاوت از ائتلاف حاکم بر حزب از سال 1932 به بعد است. اینان به بیان این نظریه روی آوردند که به قول مشاور ارشد انتخاباتی بیل کلینتون در سال 1992 شاهد نهادینه شدن اکثریت دائمی دمکرات ها برای مدت حداقل 40 سال آینده هستیم. اینان به طرح این نظریه پرداخته اند که ترکیب جمعیتی تعیین کننده نتایج انتخاباتی است و بر این اساس آنها از اکثریت دائمی صحبت نمودند. دمکرات ها در سال 1932به قدرت رسیدند و به دنبال آن ائتلاف جدیدی برای آنان شکل گرفت که متشکل از اقلیت ها، کارگران یقه آبی سفید پوست، کاتولیک ها، اتحادیه های کارگری و سیاه پوستان بود. اما با توجه به تحولات اقتصادی در طول دهه ها و تغییر در پایگاههای مهاجرتی، این ائتلاف در هم فرو ریخت. ائتلافی که بر اساس آن وقتی باراک اوباما به قدرت رسید کارگران یقه آبی سفید پوست را از دست رفته یافت. 
 

اعضای اتحادیه های کارگری به نسبت کاهش یافته اند و کاتولیک ها کمتر از گذشته به عنوان یکی از ستونهای حزب دمکرات قابل اتکا هستند. اما آنچه به شدت مورد توجه است افزایش نقش رأی دهندگان اسپانیایی تبار است. 47% افراد زیر 18 سال در امریکا از اقلیت ها هستند که اکثر آنها اسپانیایی تبار می باشند. امروزه از هر شش نفر آمریکایی یک نفر اسپانیایی تبار است که در چهار ایالت کلیدی کالیفرنیا، تگزاس، نیویورک و فلوریدا در انتخابات ریاست جمهوری مجموعاً 151 رأی الکتورال را دارند. دمکرات ها صحبت از این می کنند که با توجه به این واقعیت که اسپانیایی تبارها اکثراً جزو طبقه متوسط به پایین هستند پرواضح است که خواهان دسترسی به منابع بیشتر در جامعه هستند که بتوانند نیازهای خود را برآورده کنند. این بدان معناست که آنان خواهان کمک بیشتر از طرف دولت باشند تا سطح زندگی خود را ارتقاء دهند و هزینه های زندگی را تأمین کنند.

 

با توجه به این که حزب دمکرات  تأکید بر دخالت حکومت فدرال در تنظیم حیات اقتصادی و نارسایی های بازار می کند واضح است که در این راستا منافع اسپانیایی تبارها بیشتر حفظ و تأمین گردد. با در نظر گرفتن این مهم برای اسپانیایی تبارها از نظر اقتصادی و اجتماعی منطقی است که به کاندیدای حزب دمکرات در تمامی سطوح محلی، ایالتی، و فدرال رأی بدهند تا درصد بیشتری از منابع برای آنان تأمین شود. بر اساس این نظریه دمکرات ها، انسان یک موجود اقتصادی است و با توجه به اینکه اسپانیایی تبارها اگر به دمکرات ها رأی بدهند سهم بیشتری از منابع جامعه را برای خود خواهند داشت مشخص است که آنها به دلایل اقتصادی نفعشان در این باشد که رئیس جمهور دموکرات در کاخ سفید باشد. با توجه به افزایش مداوم اسپانیایی تبارها و تبدیل آنان به بزرگترین اقلیت در آمریکا و در آینده نزدیک تبدیل آنان به جمعیت اکثریت در تگزاس و کالیفرنیا و مهمترین اقلیت در نیویورک و فلوریدا و پررنگ ترین اقلیت در نیومکزیکو، نوادا و کلرادو می توان انتظار داشت که دمکرات ها به یک اکثریت دائمی تبدیل شوند. اما به نظر می رسد که صحبت از این نظریه بیش از اندازه خوشبینانه به نظر آید. ترکیب جمعیت هیچ گاه نباید سرنوشت ساز محسوب شود چرا که رأی دهنده نه بر اساس تبار خود بلکه بر اساس شرایط اقتصادی مملکت تصمیم می گیرد. بالاخص که اسپانیایی تبارها هنوز در آمریکا عادت انتخاباتی سنتی شده ای را نیافته اند و هنوز وفاداری به هیچ یک از دو حزب را برای خود نهادینه نکرده اند.

 

سرنوشت باراک اوباما در انتخابات سال 2012 محققاً بر اساس شرایط اقتصادی مملکت تعیین خواهد شد.رأی دهندگان در درجه اول با توجه به تفاوت جایگاه اقتصادی خود در مقام مقایسه با چهار سال گذشته و با توجه به میزان رضایت از شرایط اقتصادی است که جهت رأی خود را تعیین خواهندکرد.

 

در صورتی که شرایط اقتصادی آمریکا در سال آینده در جهت بهبودی حرکت نکرده باشد و وضعیت کنونی حکمفرما باشد احتمال فزاینده ای وجود خواهد داشت که باراک اوباما به جمله کسانی در بین رهبران آمریکا بپیوندد که جیمی کارتر و هربرت واکر بوش از اعضای آن هستند.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.