معضل بنیادی آمریکا در خاورمیانه عربی

اختلافاتی که امروزه بین ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی حادث می شود جدا از اینکه چه مدت بحث و جدلها طول بکشد، در نهایت طرفین به یک مصالحه که از سوی دو طرف مشروعیت دارد دست می یابند. هر زمان که مبنای اختلافات و منازعات ماهیت اقتصادی داشته باشند استعداد فزاینده ای برای دستیابی به یک راه حل مطلوب طرفین منازعه وجود دارد.دعواهای اقتصادی مبتنی بر سهم خواهی و بهره وری بیشتر است. طرفین خواهان این هستند که بیشترین منفعت را برای خود بدست آورند. هر یک از طرفین دارای وزن خاص خود هستند . جایگاه بازیگر، حجم ظرفیت، میزان اعتبار داخلی، ماهیت ساختار سیاسی و غیره در فرایند چانه زنی تأثیرگذار است. بحران هایی که ماهیت اقتصادی دارند ذاتاً قابل حل و فصل هستند. بحران ماهیت مزمن ندارد و طرفین منازعه با توجه به ظرفیت های در اختیار سعی بر این می کنند که نهایت و غایت را به گونه ای شکل دهند که بیشترین سطح از خواستهای آنان تأمین شود.
 

 بحران هایی که ماهیت اقتصادی دارند در نهایت حل و فصل می شوند، هر چند که طرفین درگیری به یک میزان به خشنودی نمی رسند و میزان بهره وری طرفین با توجه به ظرفیت های چانه زنی و توانایی در بکارگیری تکنیک های در اختیار، تعیین می شود. اما در مورد منازعاتی که ماهیت ارزشی دارند شرایط به شدت متفاوت است. هر زمان که منازعه ها بر اساس تفاوت های ارزشی باشند مشخص است که امکان دست یابی به راه حل حاصل جمع جبری مثبت امکان پذیر نمی باشد. بر خلاف منازعات اقتصاد محور که امکان برد برای هر دو طرف منازعه هر چند به حجم های متفاوت امکان پذیر است در منازعات ارزش محور همیشه مواجه با پایانی خواهیم شد که حاصل جمع جبری صفر مطرح است. در منازعات ارزشی اصولاً وزن بازیگر تعیین کننده پی آمدها و نتایج نمی تواند باشد. در مقوله های ارزشی دعوا بین خیر و شر و به عبارت صحیح تر بین دو مطلق است.
 

حقیقت ماهیتی دارد که به شدت یکپارچه و غیر قابل مصالحه است. در حیطه های ارزشی مصالحه امکان پذیر نیست. چون هویت بازیگران که طرفین منازعه هستند مطرح می باشد. البته توجه شود که این امکان وجود دارد ماهیت ارزشی بازیگر دچار تحول شود اما این تنها از بستر فرآیندهای اجتماعی و از درون میسر است و بازیگران خارجی موفق نخواهند شد که با توسل به زور این را به طور دائمی و نهادینه امکان پذیر سازند. مشکلی که آمریکا در خاورمیانه عربی با آن مواجه است این واقعیت محرز و واضح است که مبنای تعارض با آمریکا در این منطقه ماهیت ارزشی دارد.
 

کشورهای شرق اروپا به راحتی ارزش های غرب اروپا را بعد از خروج از یوغ شوروی پذیرا شدند چرا که مبنای تمدنی هر دو سوی اروپا از ریشه و چارچوب همسو و تجارب تاریخی یکسان در سطح قاره برخوردار بوده است. آمریکا تجلی گر ارزش هایی است که بطور بنیادی با مبانی حیات بخش ارزش ها در خاورمیانه عربی در تعارض است. آمریکا برای اینکه بتواند در بسط حوزه نفوذ خود توفیق حاصل کند و بیشترین تأثیرگذاری را در فرایند تصمیم گیری سیاسی در کشورهای خاورمیانه عربی داشته باشد و همچنین برای اینکه بتواند به شکل گیری بورژوازی به عنوان یک طبقه در این منطقه کمک کند، نیاز دارد که همسویی فرهنگی را حیات دهد. این بدان معناست که آمریکا می بایستی تطابق ارزشی بوجود آورد و اینجاست که هسته اصلی مشکل برای آمریکا شکل می گیرد . ارزش های مستقر در خاورمیانه عربی مانع اصلی برای بسط و تداوم نفوذ آمریکا در منطقه هستند و به همین روی آمریکا تلاش خود را در طول دهه ها بر این قرار داده است که این ارزش ها را مضمحل کند و آنها را با ارزش های مطلوب نظر خود که ماهیتاً غربی هستند جایگزین کنند. در خاورمیانه عربی شاهد یک مبارزه بین ارزشی هستیم. از یک سو ارزش های برخاسته از تجارب تاریخی اروپا را شاهد هستیم که امریکا مبشر آن است و از سوی دیگر ارزش های برخاسته از حیات تاریخی در خاورمیانه عربی را ملاحظه گر هستیم که اساساً به شدت ضد غربی است. با توجه به این واقعیات است که متوجه معضل اساسی آمریکا در خاورمیانه عربی می باشیم. امکان مصالحه بین ارزشی وجود ندارد چرا که هر ارزشی دارای شناسنامه تاریخی خاص خود است و امکان حذف و نادیده انگاشتن آن وجود ندارد . این بدان معناست که در هر دو جبهه به شدت متفاوت، شاهد دو هویت تاریخی کاملاً متعارض هستیم. با توجه به این واقعیت است که آمریکا به هر وسیله ای متوسل خواهد شد که ارزش های حاکم در خاورمیانه عربی را به سستی دچار کند و در نهایت آن را محو سازد. به همین دلیل است که شاهد بی ثباتی فزاینده و دائمی در منطقه خواهیم بود چرا که منازعه و بحران ارزشی همه گیر و گسترده است . همیشه تعاملات ارزشی از طریق بده بستان و تأثیرپذیری متقابل ایجاد می شود اما آمریکا در صدد این نیست که تأثیر بپذیرد بلکه خواهان حضور و نهادینه کردن ارزش های خاص خود است که این به معنای شکل گرفتن بحران مزمن می باشد. منازعات ارزشی تقابل خیر و شر را به ذهن بازیگران متبادر می کند و در نهایت تنها حضور یک طرف باید شکل بگیرد و گریزی جز حاصل جمع جبری صفر نیست.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.