لیبی بعد از قزافی

سرهنگ قذافي كه 40 سال قدرت را در ليبي در اختيار داشت، طي شش ماه، با فشار نيروهاي مختلف داخلي و خارجي مجبور به ترك قدرت در اين كشور شد و نيروهايي كه مسلحانه عمل مي كنند، توانستند با تصرف پايتخت به حكومت او پايان دهند. بعد از تونس و مصر، مي توان اين مورد را سومين مورد از يك حركت اجتماعي و سياسي دانست كه يك رييس كشور را وادار به خروج از جايگاه خويش مي كند. اگرچه در جريان مبارزاتي كه طي شش ماه صورت گرفت، نيروهاي مخالف از سوي شوراي امنيت و نيروهاي ناتو مورد حمايت قرار گرفتند و بتدريج توان ناچيز آنها به يك عنصر قدرتمند در تغيير رژيم منجر شد، اما همواره مي توان به اين مورد انديشيد كه قذافي را چه كساني از قدرت بركنار كردند. آيا تحركات مردم و حركت اجتماعي آنها موجب سرنگوني حكومت او شد؟ آيا نيروهاي ناتو با حملات سنگين هوايي و همچنين حمايت از حركت مخالفان سرنگوني او را رقم زدند؟ يا عوامل ديگري توانستند در اين مورد دخالت اساسي داشته باشند؟ همچنين آيا نمي توان در اين مورد موقعيت حكومت قذافي را در بي توجهي به خواست هاي مردم و ناديده گرفتن قواعد بازي داخلي مدنظر قرار داد؟ طي 40 سال، قذافي همواره بر مدار كتاب سبز خود كه كتاب قانون يا به عبارتي قانون اساسي اين كشور محسوب مي شد، حكومت كرد، بنابراين در يك فرآيند حركتي، جنبشي را كه در سال 1969 با انجام كودتا آن را رهبري كرده بود و مردم به آن اميدها بسته بودند، بتدريج به سمت يك چرخش دوري از خواست هاي مردم كشاند.
 

بي شك در سال هاي اوليه حكومت قذافي، مخالفت او با كشورهاي غربي و ايالات متحده امريكا و همچنين كمك هاي او به مخالفان ايالات متحده كه آن را امپرياليستي زورگو مي خواند، موجب كمك قذافي به مبارزان كشورهاي مختلف، از جمله فلسطين، ايرلند و... شد اما بتدريج با فاصله گرفتن از آرمان ها و تمايل به كنار آمدن با غرب، بدون در نظر گرفتن موقعيت داخلي و خارجي و رها كردن اهداف توسعه داخلي موجبات عدم رضايت در درون اقشار مختلف و جوانان فراهم آمد. البته مسلما بايد گسترش ارتباطات و پيدايش شيوه هاي جديد ارتباطي را كه در سطح گسترده و فراملي عمل مي كنند در جريان شكل گيري افكار عمومي در ميان جوانان بي تاثير ندانست، چراكه شيوه جديدي از ارتباط از طريق شبكه هاي ارتباطي توانستند تمركز افكار عمومي بر نارسايي هاي حكومت قذافي و همچنين شروع مخالفت ها با حكومت 40 ساله قذافي را فراهم آورد.
 

در عين حال بايد افزود كه در فرآيند اين حركت ها، نبايد اثرات انقلاب اسلامي ايران را كه در طي 30 سال گذشته به عنوان يك واقعيت در مقابله با قدرت طلبي غرب را از نظر دور داشت. بي شك غرب خواهد كوشيد تا از خلا قدرت موجود در ليبي حداكثر استفاده را بكند و دولتي را كه اتكاي زيادي به غرب خواهد داشت روي كار آورد، اما در عين حال بايد تاكيد كرد همانگونه كه جوانان با استفاده از شبكه هاي ارتباطي و ساختارهاي ارتباطي موجود توانستند موجبات از هم پاشي حكومت قذافي را فراهم آورند، به همان ميزان توان آن را خواهند داشت كه نگذارند جز مردم ليبي كساني ديگر بويژه غرب و ناتو كه در ويران سازي بخش هايي از اين كشور نقش داشته اند، قدرت را قبضه كنند.
 

منبع: روزنامه اعتماد


نویسنده

علی رستمی (ناظر علمی)

علی رستمی پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه مطالعاتی رسانه و شبکه های اجتماعی در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی وی مسائل خاورمیانه و مطالعات روابط بین الملل می باشد.