قوای سه گانه و انتخابات ریاست جمهوری

در جامعه سرمایه داری آمریکا که ظهور و سقوط افراد در قالب معیارهای اقتصادی محاسبه می شود این باور وجود دارد که اقتصاد" شاه"  است. در مقوله سیاست انتخاباتی  هم این موضوع کاملاً باورمند و جا افتاده  است. آن رؤسای جمهوری برای بار دوم به کاخ سفید راه یافته اند که در دوران حضور آنان وضع اقتصادی خوب بوده و رضایت شهروندان حاصل شده است و یا اینکه حداقل" گرایش" و مسیر اقتصاد به سوی بهتر شدن بوده است. با درک این واقعیت است که متوجه می شویم چرا این ذهنیت در مقطع زمانی کنونی در بین کثیری از نخبگان و فعالین حزب دمکرات وجود دارد که این امکان فراوان وجود دارد که در انتخابات آتی سکان قدرت در کاخ سفید از دست برود. آنچه احتمال شکست در انتخابات ریاست جمهوری را به شدت خطرناک تر می کند این واقعیت است که به احتمال بسیار با توجه به اینکه جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان دارای اکثریت مطلق هستند مجدداً اکثریت را در انتخابات بدست بیاورند. اما موضوع مهمتر این است که در انتخابات سنای آمریکا در سال آینده دمکرات ها از 23 کرسی و جمهوریخواهان فقط از 10 کرسی باید دفاع کنند. با توجه به این نکته که در حال حاضر از یکصد نفر عضو سنای آمریکا 47 نفر جمهوریخواه و 53 نفر دمکرات هستند این احتمال قوی وجود دارد که جمهوریخواهان بیش از 3 کرسی مورد نیاز را بدست آورند تا به اکثریت در سنای آمریکا هم دست یابند. اگر این اتفاق حادث شود که بسیار محتمل است باید کنگره را کاملاً در اختیار جمهوریخواهان دانست.
 

اگر کنترل کامل قوه مقننه یعنی سنا و مجلس نمایندگان بدست جمهوریخواهان بیفتد که کاملاً محتمل است باید انتظار داشت که قوانین تصویب شده بوسیله کنگره کاملاً ماهیت محافظه کارانه بیابند و تمامی سیاست ها و خط مشی های لیبرال که تصویب شده است گرفتار چالش شوند. در این جاست که متوجه می شویم چرا انتخابات ریاست جمهوری در سال 2012 اینچنین اهمیتی برای دمکرت ها و بالاخص جناح لیبرال حزب دارد.
 

اگر جمهوریخواهان بتوانند برای رسیدن به کاخ سفید به پیروزی دست یابند و به پیروزی محتمل در کنگره هم برسند عملاً تمامی اهرم های قدرت سیاسی در دست آنان خواهد بود. در یک چنین صورتی کاملاً واضح است قوانینی از سوی کنگره تصویب و فوراً بوسیله کاخ سفید امضا خواهد شد که تمامی ویژگی های مورد نظر محافظه کاران را خواهد داشت و بسیاری از برنامه های تصویب شده در دوران دمکرت ها به چالش جدی گرفته خواهند شد و یا اینکه به شدت تضعیف و ناکارامد خواهند گشت.
 

موضوع هنگامی اهمیت بیشتری می یابد که به این نکته توجه شود که دیوان عالی آمریکا هم در اختیار محافظه کاران است. از 9 نفر قاضی دیوان عالی 4 نفر لیبرال محسوب می شوند و پنج نفر دیگر محافظه کار و یا راست میانه قلمداد می گردند. هر زمان که کنگره آمریکا قانونی وضع کند که از نظر گروههای سیاسی و یا گروههای ذی نفوذ در چارچوب قانون اساسی آمریکا قرار ندارد آنان می توانند به دیوان عالی مراجعه کنند و خواستار لغو قانون شوند. این همان مسیری است که اینک گروههای ذی نفوذ محافظه کار دنبال می کنند سیاست بیمه درمان همگانی که سال گذشته کنگره تصویب کرد از نظر اینان در چارچوب قانون اساسی آمریکا نیست و به همین دلیل از دیوان عالی آمریکا خواسته شده است که در این مورد اظهار نظر کند. زمانیکه این قانون تصویب شد سنای آمریکا، مجلس نمایندگان و مقام ریاست جمهوری در اختیار دمکرات ها بود. پس آنان با وجود مخالفت شدید محافظه کاران آن را به تصویب رساندند. بنابراین محافظه کاران به دیوان عالی آمریکا متوسل شده اند چرا که در آنجا اکثریت با طرفداران فکری آنان است.
 

در تابستان سال 2012 دیوان عالی نظر خود را  اعلام خواهد کرد حال اگر دمکرات ها در سال آینده مقام ریاست جمهوری را به جمهوریخواهان ببازند عملاً حداقل برای مدت دو سال یعنی تا انتخابات میان دوره ای کنگره در سال 2014 کاملاً در حاشیه حیات سیاسی قرار خواهند داشت و کمترین شانس برای چالش قوانین تصویب شده بوسیله قوه مقننه که به شدت ضد لیبرال خواهد بود نخواهند داشت. پس پرواضح است که تنها شانس دمکرات ها برای اینکه جلوی قلع و قمع سیاسی خود توسط محافظه کاران را بگیرند این می باشد که باراک اوباما برای بار دوم انتخاب شود. کاخ سفید تنها سنگر برای آنان است که برای حفظ آن همچنان می توان امید داشت. با توجه به شرایط اقتصادی کنونی البته این نیز بسیار سخت به نظر می رسد. اما در هر حال چاره ای جز امید برای حزب دمکرات وجود ندارد.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.