افغانستان محور تنش آمریکا و پاکستان

از زمانیکه در آخرین ماههای سال 2001 آمریکا به طور مستقیم و با توسل به قدرت نظامی درگیر مسائل افغانستان شد روابط این کشور با پاکستان نیز به شدت به سیاست های آمریکا در افغانستان وابسته گشته است. از همان آغاز شکل گیری پاکستان در سال 1947 حیات این کشور با افغانستان از تنیدگی ارگانیک (اندام وار) برخوردار است. بزرگترین گروه قومی در جهان یعنی قوم پشتون در دو سوی مرزهای پاکستان و افغانستان  پراکنده هستند. حتی زمانی در دوران نخست ورزیری محمد داودخان صحبت از پشتونستان و ایجاد یک جغرافیای مستقل شد.
 

حضور این قوم در دو سوی مرز منجر به این شد که بدون توجه به خواست و نیت رهبران دو کشور تأثیرپذیری متقابل از کیفیت شرایط داخلی برای پاکستان و افغانستان اجتناب ناپذیر گردد و به دنبال گسترش مخاصمات بین هندوستان و پاکستان، برای رهبران نظامی و غیر نظامی در اسلام آباد شرایط داخلی افغانستان اهمیت ویژه تری یافت. حال از یک سو مباحث قومی بود که برای رهبران پاکستان نگاه متمایز به افغانستان را ضروری می ساخت و از سوی دیگر وجود دشمن خارجی به نام هندوستان بود که اهمیت ویژه ای را برای افغانستان رقم می زد.
 

از همان آغاز شکل گیری برای رهبران پاکستان چه در کسوت نظامی و چه غیر نظامی در چارچوب بقاء و یا درهم فروریختگی،افغانستان مطرح شده است. بدین روی برای رهبران پاکستان بسیار حیاتی است که چه کسانی اهرم های رهبری را در افغانستان بدست بگیرند و اینکه چه رابطه ای با پاکستان دارا باشند. برای پاکستان، شرایط داخلی افغانستان و سیاست های رهبران این کشور یک مسئله و مقوله " موجودیتی" می باشد. این موضوع دقیقاً همان موضوع تعیین کننده ای است که روابط آمریکا و پاکستان را امروزه بدین حد به چالش کشیده است. پاکستان بدون توجه به سیاست های رهبرانش و بدون توجه به اینکه چه حزبی بر سر کار باشد همیشه جغرافیایی به نام افغانستان را در همسایگی خود مشاهده خواهد کرد.
 

در ضمن چون پاکستان دشمنی موجودیتی به نام هندوستان را در برابر خود دارد نیاز فراوان به نزدیکی به قوم پشتون مستقر در جنوب افغانستان دارد تا بتواند تضمین کند که از عمق استراتژیک برخوردار شود. آمریکا بر عکس پاکستان نگاهش به افغانستان بسیار شرطی و موقعیتی است. این بدان معناست که آمریکا هر لحظه ممکن است افغانستان را ترک کند و از رژیمی که به منافع آمریکا لطمه زند دفاع کند.
 

افغانستان یک کشور در حلقه کشورهای دیگر منطقه برای آمریکا است. آمریکا می تواند افغانستان را نادیده بگیرد و این کشور را در حاشیه سیاست های خود قرار دهد بدون اینکه به منافع حیاتی این کشور لطمه بخورد در حالیکه برای پاکستان چنین چیزی امکان پذیر نیست. امروزه روابط آمریکا و پاکستان به شدت بحرانی گشته است، به گونه ای که رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا آدمیرال مولن به صراحت به نقد دولت پاکستان پرداخته است.
 

پاکستان آگاه است که آمریکاییان از افغانستان خارج خواهند شد و محققاً این به معنای آن است که طالبان اگر حتی حکومت را در اختیار نداشته باشند نقش مهمی در حکومت های بعد از خروج آمریکا خواهند داشت. این مهم هم باید توجه شود که بیش از 40درصد مردم افغانستان پشتون هستند و طالبان هم از این قوم می باشند. در طول تاریخ مدرن افغانستان یعنی از 1747 تا کنون تنها دو نفر از رهبران مستقر در کابل غیر پشتون بوده اند. با وقوف به این واقعیت است که رهبران پاکستان در طی این سالها که دولت آمریکا مشغول نبرد با طالبان در افغانستان  بوده است همیشه ارتباط خود را با رهبران طالبان حفظ کرده است. شورای کویته که در بلوچستان پاکستان مستقر است و رهبران طالبان اعضای آن هستند جنگ برعلیه آمریکا را در بخش وسیعی از افغانستان هدایت و برنامه ریزی می نمایند. گروه حقانی که یکی از منظم ترین شبه نظامیان در افغانستان است و خسارت فراوانی را به نیروهای غربی وارد می آورد از روابط بسیار نزدیک و گسترده با دستگاههای امنیتی پاکستان برخوردار است. با وجود فشارهای فراوان آمریکا دولتمردان پاکستانی برای حفظ موقعیت خود و به جهت ترس فراوان از احتمال جنگ با هندوستان ترجیح داده اند که روابط با آمریکا را خدشه دار کنند ولیکن از روابط خود با طالبان و یا گروه حقانی دست نکشند.
 

رهبران پاکستان متوجه هستند که دولتمردان آمریکایی کشور هندوستان را به خاطر واقعیتی به نام چین، متحد استراتژیک قلمداد می کنند در حالیکه پاکستان را تنها در چارچوب مبارزه با تروریسم در جنوب آسیا اهمیت می دهند. اینکه پاکستان تنها یک متحد تاکتیکی است برای رهبران این کشور کاملاً محرز می باشد و چون آگاه به این مسئله هستند که آمریکا روزی اولویت مبارزه با تروریسم را کنار خواهد گذاشت می خواهند مطمئن باشند در آن زمان در افغانستان دوستان فراوان دارند.با توجه به این واقعیت است که دولتمردان پاکستان در طالبان و اصولاً قوم پشتون دوستان و متحدین استراتژیک یافته اند.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.