موانع مذاکرات هسته‌ای

مسئله مهم در شرایط فعلی، اعتماد‌سازی‌ متقابل و ابتکار عمل در ارائه راه‌حل‌های مورد رضایت نسبی دوطرف است. دوطرف همچنین باید دستورالعمل مشخصی را تدوین کنند تا براساس آن بتوانند به توافق برسند.البته باید از مذاکرات قبلی درس‌هایی گرفت و با واقع‌بینی و درک درست، مشاهده کرد که محدودیت‌های مذاکرات قبلی چه بوده است که منجر به موفقیت نشده است.یکی از دلایل اصلی عدم‌موفقیت مذاکرات این بوده است که دو طرف به خواسته‌ها و محدودیت‌های یکدیگر توجه جدی نکرده‌اند.
 

برای اینکه مذاکرات موفقیت‌آمیز باشد دوطرف نیاز به اعتماد‌سازی‌ متقابل برای پیشبرد مذاکرات دارند و باید دستورالعمل مشخصی را تدوین کنند تا براساس آن بتوانند به توافق برسند.طی مذاکرات قبلی، این اتفاق نیفتاد زیرا دو طرف یا در این تصور بودند که در موضعی برتر قرار دارند و یا اینکه اگر مذاکرات را تا مرحله‌ای پیش ببرند احتمالا در مذاکرات می‌بازند. چون موضوع در سطح ملی و بین‌المللی بسیار حساس است و همچنین بازیگران در‌گیر در این مسئله، همچنان استراتژی واحدی ندارند و هر طرف به‌دنبال منافع خود بوده است. علاوه بر این نکات، یکسری تضاد‌های سیاسی دوجانبه و چندجانبه و تحولات منطقه‌ای نیز تاثیر‌گذار بوده‌اند.
 

در ژانویه 2011 آخرین دور مذاکرات ایران با گروه 1+5 برگزار شد و از آن تاریخ تا‌کنون شرایط تا حدودی دچار تغییر شده است و در حال حاضر دوطرف دارای ابزارهایی هستند.آمریکا و اتحادیه اروپا در گروه 1+5 بیشتر متکی به ابزار تحریم‌ها با رویکرد حرکت به سمت تحریم‌های سخت‌تر است و جمهوری اسلامی ایران هم دارای ابزار غنی‌سازی‌ اورانیوم است و در این راستا تلاش برای افزایش این توان را دارد.
 

اما مسئله اصلی این است که این دو طرف چگونه توان متعادل‌سازی‌ یکدیگر را پیدا می‌کنند. هر کدام از طرف‌های درگیر در گروه 1+5 (5 عضو دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان) سیاست‌های خود را دنبال می‌کنند.
 

آمریکا در این جهت سیاستی دوگانه را در دستور کار دارد که از یک طرف در برنامه هسته‌ای ایران اخلال ایجاد کند مثل قضیه ویروس استاکس‌نت تا سرعت غنی‌سازی‌ اورانیوم را کاهش دهد و از طرف دیگر تحریم‌های سخت‌تر را دنبال می‌کند و در حاشیه این مسائل هم طرح اتهاماتی مانند ترور سفیر عربستان سعودی را مطرح می‌کند تا از این رهگذر بتواند اجماع سریع‌تری را در سطح بین‌الملل علیه ایران شکل دهد و شاید هم آمریکایی‌ها در این اندیشه هستند که از این طریق می‌توانند به اهداف خود دست یابند.اما در مقابل، اتحادیه اروپا وجود دارد که این اتحادیه به چند علت علاقه دارد که مذاکرات غرب با ایران از سر گرفته شود.
 

اولا آنها شدیدا نگران این هستند که تنش موجود میان ایران و آمریکا تبدیل به یک بحران شود چراکه در طول یک‌سال گذشته درجه تقابل میان آنها افزایش یافته و این موضوع برای اتحادیه اروپا نگران‌کننده است زیرا ممکن است مذاکرات به بن‌بست برسد و هم از این لحاظ که نقش این اتحادیه کمرنگ شود.مسئله بعدی برای اتحادیه اروپا این است که آنها به‌دنبال طولانی شدن تحریم‌ها نیستند زیرا تحریم سبب کاهش منافع اقتصادی اتحادیه اروپا می‌شود و تداوم و نیز افزایش تحریم می‌تواند بی‌اعتمادی میان ایران و غرب را افزایش دهد.گروه سوم بازیگران چین و روسیه هستند که در بحث تحریم‌های سخت، کاملا مشخص کردند که تا حدی حاضرند با شورای امنیت همراهی داشته باشند بنابراین دنبال راه حل خود هستند از جمله طرح گام به گام که از سوی روس‌ها مطرح شده است و اینکه نباید تحریم‌های سخت شدت پیدا کند.
 

آنها همچنین مخالف یکجانبه گرایی غرب در این مسئله هستند.به مجموعه این مسائل اگر یک مسئله دیگر را هم بتوان اضافه کرد این است که گروه 1+5 در آستانه گزارش آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای که ماه آینده است فکر می‌کنند ایران در حال حاضر در موقعیت فشار و سختی قرار دارد که راحت‌تر می‌توان با آن مذاکره کرد. خبرها حاکی از این است که در این گزارش برجنبه نظامی برنامه هسته‌ای ایران تاکید می‌شود.
 

با این اوصاف مسئله اصلی این است که غرب علاقه دارد برنامه هسته‌ای ایران بومی نشود و طرف ایرانی نیز خواهان این است که یک برنامه مستقل هسته‌ای مبتنی بر نیازهای انرژی صلح‌آمیز خود داشته باشد.؛ اگر دو‌طرف به اصل خواسته یکدیگر اعتقاد داشته باشند می‌توانند در این مذاکرات به نتایج مفیدی برسند.اهمیت دیپلماسی بر این اساس استوار است که راه‌های مذاکره همچنان باز بماند و اینکه یک‌سال راه مذاکره بسته باشد اصلا به‌نفع دوطرف نیست.


نویسنده

کیهان برزگر

کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بین‌الملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هسته‌ای ایران است.