اخوان مصر به‌دنبال كدام الگو است؟

نوع مطلب: گفتگو

بي‌شك اخوان المسلمين را مي‌توان يكي از تاثير‌گذار‌ترين بازيگران در عرصه سياسي مصر دانست. با شكل گيري انقلاب 25 ژانويه رفتار اين گروه وارد رويكرد جديدي شده است به گونه‌اي كه اين جمعيت مي‌كوشد تا از شركت در اغلب تجمعات و راهپيمايي‌ها خود‌داري كند و همچنين از معرفي كانديداي مشخص براي رياست‌جمهوري امتناع ورزد. 
 

روزنامه تهران امروز در مصاحبه ای با دکتر نبوی پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات خاورمیانه در رابطه  با تحولات سياسي مصر گفتگویی انجام داده است که در زیر می آید: 
 

ما در هفته‌هاي اخير در قاهره شاهد تظاهرات مختلفي بوده ايم اما ديدیم كه اخواني‌ها در اين تظاهرات حضور نداشته‌اند و حتي رسما نيز اعلام مي‌كنند كه ما در تظاهرات شركت نمي‌كنيم. به نظر شما دليل اين رويكرد اخوان‌المسلمين چيست؟ 

ابتدا بايد گفت اخوان با دو رشته مشكل يا آسيب يا مسائل خاص دست به گريبان است. برخي از اين مشكلات حالت دروني دارد كه مهم‌ترين آنها اختلافات ميان نسل‌هاي مختلف اخواني و شكل گيري شكاف ميان نسل قديمي‌تر و نسل‌هاي جديد آن است. نسل قديم خواهان حفظ نقش اجتماعي اخوان و دخالت محتاطانه در سياست بوده و مي‌خواهد به عنوان يك گروه عقيدتي، مذهبي و اجتماعي باقي بماند اما نسل‌هاي جديد اخوان خواهان حضور جدي‌تر در حوزه‌هاي سياست و تن دادن به تمامي الزامات يك بازي سياسي و دموكراتيك هستند.اگر در اواخر دهه 1990 ميلادي اين اختلاف منجر به ظهور يك انشعاب مهم و پيدايي حزب الوسط شد  (و البته بعد از انقلاب 25 ژانويه مجوز فعاليت رسمي را كسب كرد) الان حضور كساني مانند عبدالمنعم ابوالفتوح يا حازم صلاح اسماعيل كه سابقه حضور يا گرايش به اخوان را دارند و همچنين محمد سليم العوا سبب تشديد اختلافات دروني اخوان شده است. به عنوان نمونه مي‌بينيم كه اخوان اعلام كرده است در انتخابات رئيس‌جمهوري شركت نمي‌كند و نامزد نيز معرفي نمي‌كند و ممكن است از نامزدهاي موجود هم حمايت نكند. همچنين تمامي اعضايش را فراخوانده به اينكه در ستاد هيچ كانديدايي حاضر نشوند وگرنه با آنها برخورد مي‌شود. 
 

درعين حال مي‌بينيم كه برخي از اعضاي اخوان در ستادهاي محمد سليم العوا، حازم صلاح اسماعيل و مشخصا ابوالفتوح مشغول به فعاليتند. در كنار اين مسئله، اخوان با برخي مشكلات بيروني هم مواجه است كه توان آن را براي بازيگري كاهش مي‌دهد. در چند ماه اخير ما شاهد شكل گيري گروه‌هاي جديد اسلامگرايي هستيم كه خواهان به كرسي نشاندن يا به‌رسميت شناختن احكام شرعي در حوزه‌هاي اجتماعي و سياسي هستند، ضمن اينكه در اخوان هم عضويت ندارند كه مي‌توان به طور مثال به النهضه (مشابه با النهضه تونس)، اشاره كرد.مشكل ديگري كه در فعاليت‌هاي اخوان وجود دارد مسئله مرز بندي شفاف با گروه‌هاي چپ، سكولار و ملي‌گراست. اخوان طي چند ماه در تلاش است كه مرزبندي خود را با آنها حفظ كند در عين حال كه اختلافات با آنها به اوج نرسد.يكي ديگر از دغدغه‌هاي اخوان به مسائل قومي مذهبي مربوط مي‌شود.
 

شكاف مسلمانان و مسيحيان قبطي ( كه بين 8 تا 10 درصد جامعه مصر هستند)؛ اينكه اخوان بالاخره بايد در برابر اين اختلافات و درگيري‌ها موضعگيري روشني داشته باشد، مسئله مهمي است. اخوان اعلام كرده است كه خواستار حفظ حقوق اقليت و خواهان حقوق بيشتر براي آنان است اما بررسي همه جانبه اين مسئله را بايستي به فرآيند انتخابات واگذار كرد، درحالي كه گروه‌هاي اقليت خواستار آن هستند كه پيش از آغاز فعاليت كميته تدوين قانون اساسي مواضع گروه‌ها و احزاب شفاف شود و بخصوص سهم قبطي‌ها از كرسي‌هاي پارلماني روشن شود.
 

مسئله ديگر اخوان اين است كه با نقش آفريني شوراي عالي مسلح چه بكند. هم اينك كنترل اوضاع مصر در دست اين شوراست و اين شورا يك بازيگر جدي در صحنه مصر محسوب مي‌شود. طبيعتا اخوان هم به عنوان يك بازيگر نمي‌تواند اين شورا را ناديده بگيرد. ضمن اينكه بايد گفت ارتش از يك سابقه و خوشنامي در ميان توده مردم برخوردار است. 
 

اخوان براي مقابله با اين مشكلات چه تدابيري را اتخاذ كرده است؟ 

اخوان براي كنترل اين اوضاع و اينكه اختلافات دروني خود را بپوشاند، دست به تشكيل حزب « عدالت و آزادي» زده است تا بتواند از سويي به نياز‌هاي دروني گروه و از سوي ديگر به نيازها در عرصه سياست پاسخ دهد. در عين حال دو اتفاق مهم رخ داده كه توانسته است به اخوان در عرصه سياسي مصر مدد برساند: نخست فعاليت‌هاي موفقيت آميز حزب عدالت و توسعه در تركيه است كه توانسته مدلي از اسلامگرايي دموكراتيك را در منطقه ارائه دهد و در بين اهل سنت هواداران بسياري پيدا كند. دوم، پيروزي اسلامگرايان تونس به رهبري راشد الغنوشي است كه اكثريت آرا را در مجلس موسسان به‌دست آورده‌اند. اين امر مي‌تواند به اخوان در صحنه سياسي مصر كمك كند. 
 

از نظر شما عدالت و توسعه تركيه در زمره گروه‌هاي اخواني  است ؟ 

حزب عدالت و توسعه تركيه گرايش‌هاي سياسي مشابه با اخوان دارد، اما نماينده آن نيست. در واقع، اين حزب ريشه در اسلامگرايي تركيه دارد يعني بايستي به انديشه‌هاي فتح الله گولن و برخي فرقه‌هاي صوفي تركيه برگشت. حزب عدالت و توسعه را حتي نمي‌توان شاخه‌اي از اخوان المسلمين دانست، اما مشابهت شيوه فعاليت باعث شده است كه نوعي همسويي بين آنچه اخوان مي‌خواهد و آنچه عدالت و توسعه پيگيري كرده است ايجاد شود. 
 

با اين توضيحات دورنماي آينده و وضعيت مطلوب سياسي اخوان را در چه مولفه‌اي ارزيابي مي‌كنيد؟ 

به نظر مي‌رسد مهم‌ترين هدف اخوان اثر گذاري بر انتخابات پارلماني مصر و از آن طريق اثر گذاري بر فرآيند تدوين قانون اساسي جديد مصر است. اخوان به طور شفاف گفته است كه نامزدي براي انتخابات رياست‌جمهوري معرفي نمي‌كند و سعي دارد تا اجراي شريعت ولزوم استناد به آن را در قانون‌اساسي جديد بگنجاند. البته بايد گفت كه اين نكته هدف جديدي براي اخواني‌ها نيست. آنان از ابتداي تاسيس به دنبال تحقق حكومت اسلامي، البته در چارچوب انديشه سياسي اهل سنت، بوده‌اند و الان هم راه آن را از طريق تدوين قانون اساسي جديد مصر مي‌دانند. 
 

به تعبير ديگر به دنبال به‌دست گرفتن زير ساخت‌هاي قدرت و مشروعيت بخشي به حضورش است؟ 

بله، طبيعتا اگر حزب عدالت و آزادي بتواند يك فراكسيون قوي در پارلمان ايجاد كند، هم مي‌تواند در تدوين قانون اساسي جديد نقش ايفا كند و هم مي‌تواند كنترل دولت بعدي مصر را از طريق نظارت پارلماني به‌دست بگيرد، حال هر دولتي مي‌خواهد باشد. 
 

آينده مصر را چگونه پيش‌بيني مي‌كنيد؟ 

شرايط سياسي مصر تا حدودي مبهم است. اين امر از يك طرف به خاطر شوراي عالي نيروهاي مسلح است، و از طرف ديگر به دليل نقش قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي مانند آمريكا، تركيه، عربستان و اتحاديه اروپاست. شوراي عالي نيروهاي مسلح اعلام كرده است كه به مسئوليت‌ها و تعهدات داخلي و خارجي خود آگاه و پايبند است و انتخابات را در موعد مقرر برقرار مي‌كند، و البته مي‌دانيم كه ارتش مقبول عامه مردم است و هر موقع وضعيت به سمت هرج و مرج برود به عنوان يك ملجا براي مردم شناخته مي‌شود و مردم از آن امنيت را مطالبه مي‌كنند. لذا اين طور نيست كه هر مخالفتي و هر خواسته‌اي كه از جانب احزاب و گروه‌هاي سياسي مطرح مي‌شود مورد حمايت توده‌ها باشد. در عين حال، ارتش نگران نحوه فعاليت برخي احزاب و گروه‌هاي سياسي و وعده‌هاي آنان است. به عبارت ديگر، ارتش نيز به بازتعريف نقش و جايگاه سياسي و اقتصادي خود در مصر جديد مي‌انديشد، و به ويژه مسئله كمك‌هاي سالانه ايالات متحده برايش مهم است. جالب اينجاست كه اخوان بيش از هر گروه ديگري، سعي كرده است كه حساسيت‌هاي ارتش را درك و مراعات كند، به همين دليل برخي احزاب و گروه‌هاي سياسي اخوانيها را به همسويي و هم پيماني با ارتش متهم كرده‌اند. 


نویسنده

سید عبدالامیر نبوی (ناظر علمی)

سید عبدالامیر نبوی پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه مطالعات مصر و شمال آفريقا در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر نبوی مسائل خاورمیانه و جنبش های اسلامی است.