دیدگاه های حزبی و خصوصیات شخصیتی کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا

در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا "دیدگاه های حزبی" و "ویژگی های شخصیتی" کاندیداها از عوامل تأثیر گذار در نتایح این انتخابات است. علی رغم اهمیت این موضوع به نظر می رسد که مردم آمریکا تا حد بسیاری تمایل به انتخاب رئیس جمهور حاضر برای دور بعدی بنا به دلایلی همچون آشنایی او با روندها و نیز شناخت مردم از نوع برنامه های او و از همه مهم تر، دادن فرصتی دوباره به رئیس جمهور فعلی برای به سرانجام رساندن اهدافش دارند. 

 

در ساختار سیاسی آمریکا تفاوت چندانی میان رئیس جمهور دمکرات و یا جمهوری خواه وجود ندارد. نقطه عطف ماجرا میثاق مشترکی به نام منافع ملی، میان همه آن ها است. بي‌ترديد ميان دو حزب دموكرات و جمهوري خواه در آمريكا، در مسائل سياسي، نظامي، اجتماعي، فرهنگي و بين‌المللي اختلا‌ف نظر وجود دارد که خاستگاه اين اختلا‌فات تا حدي به فلسفه سياسي و نوع نگرش اين دو حزب به مقوله‌ هاي قدرت، منافع، حقوق شهروندان و اخلا‌ق سياسي باز مي‌گردد. اما در ارتباط با سياست‌هاي رسمي آمريكا در خصوص امنيت و منافع ملي ايالا‌ت متحده، اختلا‌ف بنيادين ميان اين دو حزب دیده نمی شود؛ اختلا‌ف نظر نه در استراتژي، بلكه در روش‌ها و تاكتيك‌ها است.

 

 كاركردهاي حزب جمهوري خواه، در گذشته و حال با گستردگي و صراحت بيشتري همراه بوده و در رابطه با مسائل اجتماعي و فرهنگي، راه و رسمي محافظه‌كارانه داشته است. در مقابل، حزب دموكرات از سياست‌ها و مواضعي پيچيده‌تر و سنجيده‌تر برخوردار است و همواره به حقوق بشر، دموكراسي و آزادي در سياست‌هاي ملي و بين‌المللي تاكيد كرده است. 

 

به عبارت دیگر، در آمریکا به عنوان یک سیستم سیاسی، استراتژی کلان به عنوان یک موضوع مورد توافق همه است ولی تفاوت این دو حزب در راه های رسیدن به آن استراتژی است. در واقع آن ها در تاکتیک ها با هم متفاوتند. جمهوری خواهان بیشتر به راه هایی که زود به جواب می رسد توجه دارند که اولین گزینه اکثرا بکارگیری قدرت و قوه قهریه است. 

 

علاوه بر توجه به دیدگاه های حزبی کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا، ارزیابی دقیق شخصیت ها و افراد کلیدی در انتخابات در تجزیه و تحلیل روند انتخابات مهم بوده و باید در نظر داشت که مبارزات انتخاباتی آمریکا، در واقع جدالی است میان نقاط قوت و ضعف شخصیت ها،  که در همین چارچوب توجه به ویژگی های اوباما و میت رامنی حائز اهمیت است.

 

اوباما به عنوان رئیس جمهور فعلی با شرایط خاصی روبه رو است. کارنامه سه ساله او به عنوان رئیس جمهور همچون شمشیری دو لبه بری او عمل کرده است. چرا که گفته ها و وعده های او در عمل مقابل چشمان مخاطبین قرار دارد. وی در این مدت خود را به عنوان فردی خونسرد، برنامه ریز، منطعف و از نظر اجرایی در مجموع میانه و متوسط، نشان داده است. او ظرفیت و توانایی ارتباط با مردم عادی آمریکا را داشته و برای بسیاری از اقشار فرودست اجتماعی و طبقات متوسط و جمعیت قابل توجه مهاجران و یا افرادی که از نسل های اولیه مهاجرین هستند، شخصیتی قابل درک بوده و بر همین منوال با گرایش های تند و رادیکال نژادگرایانه، نخبه گرا و انحصارگرا در تضاد قرار می گیرد. 

 

اما میت رامنی از نظر شخصیتی تقریبا در نقطه مقابل اوباما است. او از خانواده ای برجسته و نخبه برآمده؛ پدرش مانند خود او فرماندار ایالت ماساچوست بوده؛ از نظر تحصیلی در بهترین دانشگاه های آمریکا درس خوانده و از زندگی ممتازی برخوردار بوده است؛ به علاوه او در زندگی اقتصادی موفق بوده و سرمایه های هنگفتی را گردآوری کرده و توانسته به عنوان یک شخصیت ثروتمند در جامعه آمریکا بدرخشد. لحن صحبت میت رامنی بر خلاف اوباما از خونسردی کافی و ظرفیت ارتباطی با همه اقشار جامعه آمریکا برخوردار نیست. به علاوه میت رامنی از خانواده ای عمیقا مذهبی با گرایش به فرقه مورمون برآمده و در عین این که مردم آمریکا به مسائل مذهبی توجه دارند، اما درجه و شدت مسائل مذهبی در خانواده و شخص رامنی بیشتر از اوباما به نظر می رسد. میت رامنی در مقایسه با اوباما با بخش خاصی از جامعه آمریکا امکان ارتباط دارد. از این جهت انعکاس نحوه شخصیت هر دوی آن ها در ارتباطات سیاسی و اجتماعی واپسین روزهای پیش از انتخابات حائز اهمیت است. 

 

در این راستا  برنامه ها و مواضع هر دو کاندیدا در خصوص  سیاست داخلی و سیاست خارجی آمریکا قابل توجه است. میت رامنی در حوزه سیاست خارجی با طرح گفتمان آمریکای قوی و لزوم قدرت یابی آمریکا تلاش دارد تا از نگرانی اقشاری از جامعه آمریکا که احساس می کنند وضعیت داخلی آن ها و وضع بین المللی ایالات متحده مورد تهدید قرار گرفته استفاده کرده و آرای آن ها را جلب کند. در سیاست داخلی نیز سعی دارد تا از نگرانی اقشاری از جامعه امریکا که موافق بزرگ شدن دولت نستند، استفاده کند و با تأکید بر سیاست های دولت اوباما مبنی بر اینکه سیاست هایی دولت گرا و متمایل به ارزش های غیرمتعارف امریکایی است، به جذب آرای آن ها بپردازد. 

 

در مقابل ، اوباما نیز در مباحث سیاست خارجی خطر جنگ افروزی جمهوری خواهان و در بحث سیاست داخلی خطر نخبه گرایی و عدم توجه به تمامی اقشار اجتماعی، مخصوصا اقشار فرودست و طبقه متوسط و همین طور زنان را در کانون توجه قرار داده است. 

 

باید توجه داشت، تا ماه نوامبر و موعد انتخابات نقش حوادث مخصوصا در خاورمیانه می تواند مسیر این انتخابات را به گونه ای خاص تغییر دهد. در این میان نقش و تاثیر اسرائیل را نباید از نظر دور داشت. مسئله اسرائیل فقط یک موضوع مربوط به سیاست خارجی آمریکا نیست بلکه موضوعی مربوط به سیاست داخلی این کشور نیز می باشد و نحوه مدیریت آن بسیار حائز اهمیت است، چرا که می تواند نتایج دامنه داری را برای امریکا در پی داشته باشد. 

 

در مجموع، در کنار تأثیر دیدگاه های حزبی و خصوصیات شخصیتی کاندیداها بر نتایح انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، آنچه از اهمیت بالائی برخوردار است رفتار انتخاباتی مردم آمریکا در دوره های پیشین است. شواهد امر حاکی از این است که اقبال عمومی به انتخاب کاندیدائی است که در دور قبلی بر مسند کار بوده است. بر این مبنا به نظر می رسد که مردم آمریکا بر انتخاب مجدد باراک اوباما به ریاست جمهوری در انتخابات نوامبر 2012 مصمم باشند.


نویسنده

سمیه مروتی

سمیه مروتی عضو گروه مطالعات افپاک در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی ایشان مطالعات افغانستان و پاکستان است.