کشور ناظر غیر عضو؛ جایگاه جدید فلسطین در سازمان ملل

29 نوامبر 2012، سازمان آزادی بخش فلسطین با ۱۳۸ رای موافق در برابر 9 رای مخالف،  از «نهاد ناظر» به «کشور ناظر غیر عضو» تغییر جایگاه داد. این سازمان به طور حساب شده روز ۲۹ نوامبر را برای ارائه درخواستش برگزیده بود. ۶۵ سال پیش در چنین روزی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در عمل با تاسیس کشور اسرائیل موافقت کرد. در ۲۹ نوامبر سال ۱۹۴۷ این مجمع با تصویب قطعنامه ۱۸۱ به تقسیم فلسطین به دو کشور مجزا برای یهودیان و اعراب ساکن آن رای داد، قطعنامه‌ای که کشورهای عرب آن را رد کردند.

 

این تغییر جایگاه، به طور قطع تبعات حقوقی و سیاسی و دیپلماتیک برای طرف فلسطینی و اسرائیلی خواهد داشت. در این نوشتار سعی بر آن است تا نگاهی به این آثار داشته باشیم.

 

تأیید کشور شدن فلسطین از سوی مجمع عمومی می تواند پیامدهای حقوقی مهمی داشته باشد. رسمیت یافتن فلسطین به عنوان یک «کشور» باعث می شود، تمامی حقوقی که یک کشور در حقوق بین الملل به آن استناد می کند و از آن بهره می جوید، شامل فلسطین نیز شود. فلسطینی ها زین پس می توانند با استناد به مفاد مورد بحث که مورد تایید جامعه بین المللی نیز هست، از حقوقی هم چون؛ مصونیت دولتی، امکان استفاده از نیروی نظامی، حق بر دفاع مشروع فردی و جمعی در برابر یک حمله نظامی، صلاحیت مطلق بر سرزمین خود، ممنوعیت مداخله در موضوعات اساسی موجود در صلاحیت داخلی کشور، امکان عضویت در دیگر سازمان های دولتی و آژانس های تخصصی و اهلیت انعقاد معاهده بهره جویند.

 

بر اساس ترتیبات حقوقی مورد تائید جامعه بین المللی، یک موجودیت هنگامی که از سوی جامعه بین المللی به عنوان یک کشور مورد شناسائی و پذیرش قرار می گیرد، می تواند به دادگاه های بین المللی و دیگر سازوکارهای حل و فصل اختلاف مراجعه نماید. این را می دانیم، که کشوری نمی تواند بدون تأیید شورای امنیت به عضویت دیوان بین المللی دادگستری درآید اما می تواند بر اساس بند 2 ماده 35 اساسنامه و مطابق با قطعنامه شماره 9 شورای امنیت مورخ 1946 به دیوان دسترسی داشته باشد که به کشورها اجازه می دهد بدون عضویت در دیوان صلاحیت این دیوان را بپذیرند.به واقع این همان نکته ای است که امروز اسرائیل را درگیر خود ساخته است.

 

این روندی است که فلسطینی ها از پیشترها آن را در ذهن خویش پرورانده بودند، چرا که جنگ در مقابل اسرائیل تنها با سلاح میسر نیست، و باید از دریچه حقوق بین الملل و درگیر ساختن افکار عمومی جهان راه را به گونه ای دیگر و همزمان با نبرد در میدان پیش برد. از این رو تشکیلات خودگردان فلسطین در جریان جنگ اسرائیل و غزه در اواخر سال 2008 و اوایل سال 2009، اعلامیه ای را در دبیرخانه دیوان بین المللی کیفری به ثبت رساند که بر اساس آن «صلاحیت این دیوان برای تحقیق و تعقیب و محاکمه مقامات و همدستان اقدامات ارتکابی در سرزمین فلسطین از اول ژولای 2002» را به رسمیت شناخته شد. بند 3 ماده 12 اساسنامه دیوان، به کشور غیرعضو اجازه می دهد تا صلاحیت دیوان بر جرائم ارتکابی توسط اتباعش و یا درون سرزمینش را به بپذیرد.

 

حال امروز، دیوان نگاهش به فلسطین به عنوان یک کشور است، پس صلاحیت خود بر جرائم این سرزمین حتی اگر توسط اتباع دیگر کشورهایی که عضو دیوان نیستند صورت گرفته باشد را می تواند اعمال نماید.

 

این تغییر جایگاه باعث شد، در گام نخست کشور مستقل فلسطینی، در مرزهای مورد شناسائی قرار گرفته در سال 1967 شامل کرانه باختری رود اردن و منطقه غزه به پایتختی قدس شرقی دوباره مود تائید قرار گیرد. در این شرایط فلسطین می تواند عضو سازمان ها، آژانس ها و نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد از جمله دادگاه بین المللی جنایی شود. فلسطین در این دادگاه می تواند اسرائیل را به اتهام جرایم جنایی تحت پیگرد قرار دهد.

 

یکی از مهمترین نکات از دید من این است که؛ زین پس مقامات فلسطینی در مذاکرات بین المللی از جمله مذاکرات با اسرائیل به عنوان مقامات کشور مستقل فلسطین و نه منطقه خودگردان فلسطین حاضر خواهند شد. این موضوع همانگونه که ذکر آن رفت علاوه بر تبعات حقوقی بار سیاسی قابل توجهی نیز به همراه دارد.

 

مناطق فلسطین در مرزهای 1967 از این پس از نگاه سازمان ملل متحد «مناطق تحت اشغال یک کشور مستقل» شناخته می شوند این در حالی است که اسرائیل این مناطق را «مناطق مورد اختلاف» می نامد.هزینه شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری نیز افزایش یافته و به عنوان اشغال و ساخت و ساز در خاک کشور دیگری خواهد بود. همچنین ادعای مستمر اسرائیل درباره شناخته شدن شهر یکپارچه قدس (بیت المقدس) به عنوان پایتخت این رژیم از طرف سازمان ملل متحد رد خواهد شد.

 

و از سوی دیگر باید در نظر داشت که، این تغییر جایگاه تبعات سیاسی درخور توجهی نیز به همراه خواهد داشت، بسیاری این حرکت محمود عباس را، بسیار هوشمندانه و در عین حال سلاحی مخربتر از راکت های اصابت شده به اسرائیل می پندارند. وی در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل به نکات مورد توجه خود به وضوح اشاره داشت، وی در گوشه ای از صحبت های خود گفت:

 

"باید اینجا بار دیگر هشدارمان را تکرار کنیم؛ فرصت درحال از دست رفتن و مهلت به سرعت به سرمی آید. کاسه صبر پرتر می شود و امیدها کمرنگ. آدم های بی گناهی که جانشان را در بمباران های اسرائیل از دست داده اند...این اشغالِ نژادی و استعماری یک راه حل مبتنی بر پیدایش دو کشور و چشم انداز تحقق صلح را به گزینه ای بسیار دشوار، اگر نه غیرممکن، بدل می کند. اکنون وقت عمل و حرکت است. برای همین است که به اینجا آمده ایم."

 

عکس العمل هایی که از مقامات و تحلیلگران ارائیلی پس از اعلام نتایج رای گیری به دست آمدف نشان از تائید تاثیر این تغییر جایگاه از سوی آنهاست. برای مثال، دنی روبینشتاین، نویسنده و روزنامه نگار اسرائیلی می‌گوید: «‌بیم آن می‌رود که محمود عباس در آینده از اسرائیل به دادگاه‌های بین المللی شکایت کند. به طور مثال، شهرک نشینان، افسران ارشد یا رهبران سیاسی اسرائیل را به عنوان جنایتکار جنگی به دادگاه بکشد.»

 

این تغییر باعث نمی شود که آنها حق استفاده از رای را در مجمع عمومی دارا باشند، جایگاهی همتراز واتیکان و سوئیس (پیش از سال 2002) در این سازمان را بدست آورده اند.


منبع: خرد، 16 آذر ماه 1391


نویسنده

سمیه مروتی

سمیه مروتی عضو گروه مطالعات افپاک در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی ایشان مطالعات افغانستان و پاکستان است.