کاندیدا محوری در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برخلاف بسیاری از دیگر کشورهای غربی به شدت کاندیدا محور می-باشد. این بدان معناست که مولفه  های سه گانه حیات بخش نتایج انتخابات یعنی اقتصاد، سیاست خارجی و اخلاق اجتماعی با توجه به توانایی  های شخصیتی، احساسی و توجیهی فرد کاندیدا است که قالب بندی می  شوند. به عبارت دیگر روایتی که از موضوع مطرح و کلیدی هر انتخاباتی به رأی دهندگان بوسیله کاندیداها ارائه می  شوند در واقع جهت رأی را مشخص می  کند.

 

واقعیات بر اساس روایت فرد کاندیدا است که معنا و جهت خاص خود را می  یابند. کاندیداها واقعیات را به وجود نمی آورند و خود نیز مانند رأی دهندگان متأثر و تابع آن ها هستند اما این فرد کاندیدا است که در رابطه با واقعیات به اولویت بندی می  پردازد و چارچوب  های توجیهی را بوجود می  آورد. 
 

در هر انتخاباتی غالباً یکی از سه موضوع کلیدی ذکر شده اهمیت و اعتبار می  یابند و در واقع چارچوب موضوعی انتخابات را معین می کنند. پس کاندیدا کاملاً تابع شرایط محیطی است و موضوعی که اثرگذار است به او تحمیل می شود، همانطور که رأی دهندگان به ضرورت به آن اهمیت و اعتبار می بخشند. 
 

اگر موضوع انتخابات را یک عامل ساختاری در نظر بگیریم باید بگوئیم که رأی دهندگان و کاندیداها بر اساس و در چارچوب مرزهای تعیین شده به وسیله ساختار رفتار می کنند. محور گفتگوها، مباحثات، ارزیابی ها و تحلیل ها را ساختار است که تعیین می کند. 
 

اما کاندیدا اهمیت می یابد چرا که او در صورت توانمندی می تواند قرائتی از موضوع و عوامل ساختاری ارائه دهد که به شکل مطلوب توانمندی های او را در مقابل ضعف های حریف انتخاباتی برجسته سازد. هرچند که هر دو کاندیدا می بایستی در قالب موضوع کلیدی به شکل دادن استراتژی انتخاباتی و تخصیص منابع بپردازند اما این کاندیدا است که تعاریف و تفسیرهای مورد نظر از واقعیت را به صحنه می-آورد.
 

 روایت است که به موضوع هویت و شخصیت می بخشد و از سویی دیگر راه حل ضروری را مطرح می کند. از طریق روایت است که کاندیدا می تواند بعضی از جنبه ها را برجسته سازد، بعضی از ابعاد را کم اهمیت جلوه دهد و به تناسب ظرفیت ها و توانمندی های خود و با در نظر گرفتن ائتلاف های حمایتی و پایگاهی راه حل های مناسب را ارائه دهد. 
 

انتخابات سال 2012 به مانند سال 2008 به محوریت موضوع اقتصاد و شرایط بحرانی اقتصادی کشور بود. البته برخلاف سال 2008 که احساس نیاز فوری به اتخاذ سیاست های بحران ستیز بود، در انتخابات سال 2012 خطر اضمحلال بنیان های اقتصادی مطرح نبود، بلکه چگونگی مبارزه با این مسئله بود. 
 

پس از چهارسال حضور در کاخ سفید آنچه محرز بود این مهم در بین کلیت جامعه بود که کشور درگیر نابسامانی های اقتصادی است و شیوه های مناسب برای رهایی از این مخمصه هنوز بکار گرفته نشده است. برای تیم انتخاباتی باراک اوباما مشخص بود که نمی تواند با تکیه بر عملکرد چهارسال گذشته از مردم بخواهد که به کاندیدای دمکرات رأی دهند، چون او با توجه به تمامی شاخص های اقتصادی کارنامه-ای حزن آور را بوجود آورده بود.
 

حال که نمی توان در باراک اوباما در رابطه با مسائل اقتصادی نقطه مثبتی یافت و او در این مورد قادر نبوده است توانمندی های خاصی را به صحنه آورد، پس باید به شیوه هایی دست زد که توجه را از عملکرد باراک اوباما دور کند و آن را معطوف به ناتوانی ها و ضعف های کاندیدای حزب مخالف نماید.
 

 استراتژی انتخاباتی عمومی معطوف به این گشت که روایتی از شرایط و راه حل های در برابر ارائه شود که کمترین بحثی را برای میت رامنی نگذارد که به عنوان یک گزینه مطلوب برای رأی دهندگان مطرح شود. مشاوران باراک اوباما در مرکز انتخاباتی در شیکاگو به این مهم وقوف داشتند که از این امکان برخوردار نیستند که به دستاوردهای چهارسال گذشته رأی دهندگان حواله دهند و کمترین توجیهی وجود ندارد که بتوان بر اساس آن ناتوانی های کاخ سفید را در حل و فصل مشکلات اقتصادی مطرح کرد.
 

 پس توجه معطوف به این نکته گشت که برای رأی دهندگان روایتی از شرایط کشور ترسیم شود که بر اساس آن با توجه به شخصیت، ظرفیت، پیشینه شغلی، ارزش های سیاسی-اقتصادی میت رامنی، ذهنیت تغییر افراد مستقر در ساختار حکومت اصولاً به هیچ روی عقلانی جلوه نکند. 
 

اینکه باراک اوباما موفق نبوده است غیر قابل انکار است اما اینکه میت رامنی از قابلیت های رهبری و ارزش های مورد نیاز برای حل بحران اقتصادی برخوردار است به شدت جای سؤال دارد. این خطی بود که در طول مبارزات انتخاباتی دنبال شد. هدف تیم انتخاباتی رئیس جمهور این نبود که باراک اوباما خوب جلوه داده شود زیرا با توجه به شرایط اقتصادی امکان پذیر نبود. اما تلاش شد که میت رامنی فردی جلوه داده شود که فاقد شایستگی، قابلیت و توانمندی لازم برای مواجه شدن با بحران می باشد. در نهایت رأی دهندگان روایت باراک اوبامای بد را به میت رامنی بدتر ترجیج دادند و برای چهارسال دیگر تضمین نمودند که کاخ سفید در اختیار دمکرات ها باشد.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.