پیروزی مجدد اوباما: رأی منفی به توانگر سالاری

در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 آمریکا در مقایسه با انتخابات سال 2008 باراک اوباما در شرایطی پیروز شد که هم آرای کمتری آورد و هم اینکه ایالات کمتری را در ستون های پیروزی خود قرار داد. در واقع پیروزی اوباما به معنی رأی مثبت رأی دهندگان به اوباما نبود بلکه رأی منفی به توانگر سالاری بود که نماد و سمبل آن میت رامنی کاندیدای حزب جمهوریخواه می باشد.
 

بعد از چهار سال که افزایش شدید بودجه همراه با کسری فزونتر، بدهی ملی وسیع   تر را نیز در پی داشت، به وضوح محرز بود که آسیب پذیری فراوان برای شخص رئیس جمهور وجود دارد. با وجود این واقعیات و این حجم از آسیب پذیری او مجدداً برای چهارسال دیگر انتخاب شد و فقر بیشتر اقتصادی، رشد اقتصادی کمتر، سطح پائین رفاه در جامعه و کاهش سطح درآمد در کشور مانع انتخابات مجدد اوباما نشد. حال سؤال اساسی این است که چگونه می شود به درک این تناقض ساختاری نایل آمد.
 

 در یکصد و ده سال اخیر به استثنای دوران فرانکلین روزولت که شرایط فوق العاده محسوب می شود یعنی اگر نرخ بیکاری بالای هفت و نیم درصد بوده ، هیچگاه فردی برای بار دوم انتخاب نشده است. شرایط بد اقتصادی همیشه در طی این دهه ها علامت شکست بوده و نتایج منفی را رقم زده است. حال باراک اوباما چگونه برخلاف تمامی شواهد و ملاحظات تاریخی و اجتماعی و با وجود آسیب پذیری فراوان در قلمرو اقتصادی که معیار تعیین کننده و اصلی برای رأی دهندگان می باشد، دوباره به کاخ سفید راه یافت.
 

 اولین رئیس جمهور سیاه پوست برای بار دوم پیروز شد. نتایج انتخابات را نه اقتدار و ظرفیت های مدیریتی و رهبری باراک اوباما بلکه ضعف ساختاری و بنیادی کاندیدای جمهوریخواه رقم زد. توانمندی ها و منابع در اختیار باراک اوباما که از نظر انتخاباتی قابل توجه بودند مردم را برای بار دوم به سوی او سوق نداد. شرایط نامطلوب اقتصادی، وسیع تر شدن شکاف های سیاسی، گسترده تر شدن تفاوت های فرهنگی و تقسیم معنادارتر جغرافیایی ایالات متحده آمریکا مانع مردم آمریکا در رأی دادن دوباره برای باراک اوباما نشد.
 

این تعرضات کاملاً واضح بودند ولیکن شهروندان کاملاً آگاهانه و هدفمند رفتار کردند. آنان هر چند باراک اوباما را ناموفق تشخیص دادند، اما شایستگی ارزشی و اقتدار رهبری و اعتبار شخصیتی را در میت رامنی نیافتند تا در شرایط  موجود بحرانی، او را مسئول هدایت کشور قرار دهند. رأی به باراک اوباما در واقع رأی منفی به کاندیدای جمهوریخواه بود.
 

شرایط بد اقتصادی محققاً نیازمند انتخاب کسی است که درک وسیع و اجرایی در این زمینه دارد. میت رامنی به عنوان فرماندار سابق ایالات ماساچوست به عنوان فردی فعال خارج از محیط سیاسی در زمینه سرمایه گذاری در شرکت های ورشکسته و یا در حال ورشکستگی و سودآور ساختن مجدد آن ها به شدت موفق بوده است. به همین روی خیلی طبیعی بود که اگر مردم آمریکا به سوی چنین فردی بروند و از او بخواهند که کشور در حال ورشکستگی آنان را که بیش از 16تریلیون بدهکاری ملی در برابر بیش از 15 تریلیون تولید ناخالص ملی دارد نجات دهد. اما مردم آمریکا چنین کاری را نکردند اگر چه آنان اعتقاد کامل به توانایی های مدیریتی و اجرایی میت رامنی داشتند و حتی مخالفان او در رابطه با توانایی های او در قلمرو اقتصادی کمتر به بحث و جدل می پرداختند.
 

 آنچه مردم آمریکا را از میت رامنی دور کرد این تصور بود که او به عنوان فردی که از جمله اشراف این کشور از نظر مالی است و به شدت وابسته به وال استریت می باشد، قادر نیست که مشکلات و معضلات اقتصادی مردم عادی و عوام آمریکا را درک کند. او از این ظرفیت برخوردار نیست که به عمق یأس و ناامیدی مردم فقیر و ناامید به جهت سابقه کاری، خانوادگی و شخصی پی ببرد. او یک توانگر است که به جهت فعالیت در وال استریت موفق شده است و سرمایه داری برآمده از کار تولیدی نیست. او ثروتمندی است که ثروت خود را از بورس بازی و واسطه گری کسب کرده است.
 

در فرایند کسب ثروت در وال استریت، تعامل با مردم عادی و تولیدکننده معمول وجود ندارد، بلکه روابط مبتنی بر روابط بانکی و واسطه گری است. مردم آمریکا در روز انتخابات ریاست جمهوری 2012 به باراک اوباما رأی مثبت ندادند چرا که او شایستگی کسب این رأی را نداشت بلکه به توانگر سالاری میت رامنی رأی منفی دادند.


نویسنده

حسین دهشیار (ناظر علمی)

حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی  دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.