بحران سوریه و مسئله آوارگان فلسطینی
بحران انسانی در اردوگاههای فلسطینی یکی از تبعات مهم تداوم بحران سوریه است. چه عواملی موجب به وجود آمدن این وضعیت شده است؟ به نظر میرسد، معادلات منطقهای در خاورمیانه و استفاده جریانات خاورمیانه از فلسطینیان در جهت اهداف خود موجب کشیده شدن جنگ به داخل اردوگاهها شده است.
نقش معادلات منطقه ای در بحران سوریه یکی از عوامل اصلی بحران این کشور می باشد. زیرا نظام موازنه قوایی که ما امروز در روابط بین دو جریان اصلی خاورمیانه یعنی جریان مقاومت و جریان محافظه کار شاهد هستیم، موازنه تهدید میباشد. بنا به نظر استفان والت در تبیین "موازنه تهدید" کشورها وقتی که نسبت به یک قدرت در نظام بین الملل احساس تهدید جدی کنند، اقدام به موازنه از طریق ائتلاف و اتحاد و بیشینه سازی قدرت در جهت توازن میکنند.
جریان محافظه کار، جریان مقاومت را به عنوان تهدید کننده خود تعریف و تلقی کرده و به موازنه با این تهدید اقدام نموده است. جریان محافظه کار قصد تغییر جهت سیاست خارجی سوریه به عنوان یکی از محورهای جریان مقاومت را دارد و در این راه از همه روشها از جمله بخشی از آوارگان فلسطینی مقیم در این کشور استفاده میکند.
موضوع آوارگان فلسطینی یکی از مباحث مهم موضوع فلسطین است که تاکنون حل نشده است. این امر با تحولات ارضی مربوط به دو جنگ 1948 و 1967 رقم می خورد که بخش هایی از سرزمین فلسطین اشغال شد. در پی این تجاوزات تعدادی از مردم فلسطین کشته و تعداد زیادی از مردم نیز از ترس تکرار چنین فجایعی آواره شدند. بیشتر آوارگان فلسطینی تا امروز نیز در اردوگاه های تحت حاکمیت گروههای فلسطینی همچون فتح و حماس در شرایط اسفناکی در حال گذران زندگی هستند.
موضع گیری گروههای فلسطینی از یک سو و فعال بودن گروههای سلفی فلسطینی در برابر نظام سوریه موجب کشیده شدن بحران به اردوگاههای فلسطینی شده است. برخی گروههای فلسطینی هر چند به شکل اعلامی، بی طرفی خود را اعلام کردهاند، ولی هر از گاهی موضع گیری هایی بر علیه نظام سوریه میکنند.
اما مشکل اصلی، گروههای سلفی فلسطینی است که دارای روابط پیچیده با برخی کشورها همچون قطر هستند. در مورد دلایل نفوذ سلفیان در میان فلسطینی باید گفت که فقر فرهنگی و اقتصادی بستر مناسب گسترش افکار سلفی میباشد. زیرا این گروههای سلفی با توجه به داشتن حامیان مالی قدرتمند، ضمن ارائه کمکهای مالی افکار خود را نیز در میان آن ها ترویج میکنند و این گروهها همراه با دیگر گروه های سلفی اصلی ترین نقش را در مبارزه مسلحانه با نظام سوریه دارند.
در کنار مباحث فوق دولتهای میزبان آوارگان به طور معمول از ورود و دخالت نظامی در امور اردوگاهها به دلیل پر هزینه بودن تبعات سیاسی آن اجتناب میکنند. به همین دلیل ستیزه جویان یکی از مقرهای فعالیت خود بر علیه نظام سوریه را در این اردوگاه ها قرار دادهاند. برای مثال اردوگاه یرموک در شش کیلومتری دمشق که در حدود دویست هزار ساکن دارد از مقرهای اصلی ستیزه جویان محسوب میشود.
با توجه به موارد مطرح شده به تدریج بحران سوریه به اردوگاههای فلسطینی در این کشور کشیده شد و موجب مشکلات زیادی برای حدود نیم میلیون فلسطینی در سیزده اردوگاه در سوریه ایجاد کرده است. این امر موجب آوارگی مجدد فلسطینیان شده است. وارد شدن آوارگان فلسطینی به کرانه باختری به دلیل مانع شدن اسرائیل از ورود این آوارگان غیر ممکن است. دولت اردن نیز به دلیل ترس از افزایش تعدادفلسطینیان در این کشور به کنترل و ایجاد کمپهایی در مناطق مرزی کرده و تا حد ممکن از ورود آوارگان فلسطینی و سوری به داخل این کشور جلوگیری میکند.
اما لبنان به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح و شرایط سیاسی خاص، پائین بودن قیمت مسکن در این کشور و وابستگی فامیلی میان مردم فلسطین و لبنان به مقصد اصلی آوارگان فلسطینی تبدیل شده است. اگر چه آوارگان فلسطینی در لبنان از بدترین وضعیت کاری و اقامتی به دلیل محدودیت اشتغال نسبت به دیگر کشورهای عربی برخوردارند. این امر را در کنار مشکل کمبود برق و خدمات عمومی در لبنان باید قرار داد.
قبل از بحران سوریه کشورهای عربی و اسلامی و همین طور مؤسسات خیریه کمکهایی را به این اردوگاهها ارسال میکردند، اما این کمکها به دلایلی چند همچون تقسیم بین آوارگان سوری و فلسطینی و صرف شدن در تامین هزینه تسلیحاتی و معیشتی ستیزه جویان به شدت کاهش پیدا کرده است. بر این اساس وضعیت آوارگان فلسطینی در اردن و لبنان از لحاظ افزایش فقر، گسترش بیماری، ایجاد مشکلات امنیتی و رشد آمار خودکشی به بحران انسانی تبدیل شده است.
برای جلوگیری از عمیق تر شدن این بحران، تلاش طرفهای درگیر داخلی و بین المللی برای حل بحران سوریه، تصمیم جدی برای آینده آوارگان فلسطینی توسط اعراب و جهان اسلام و اقدام جدی مجامع بین المللی و سازمانهای حقوق بشری برای فشار بر اسرائیل در بازگشت آوارگان فلسطین ضروری به نظر می رسد. علاوه براین چند راه کاری که بایستی در کوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد عبارتند از: نخست، بی طرفی اعلامی و اعمالی فلسطینیان در بحران سوریه و عدم همکاری و کمک به خروج ستیزه جویان از اردوگاههای فلسطینی؛ دوم، کمک به انتقال آوارگان فلسطینی و اسکان موقت در کشورهای دیگر عربی برای تقسیم و کاهش حجم ورودی به کشورهای همسایه؛ سوم، افزایش تحرکات نهادهای بینالمللی در امداد رسانی فوری در زمینه غذایی، بهداشتی و خدماتی به آوارگان فلسطینی؛ چهارم، کمک به کشورهای میزبان برای رسیدگی بهتر به امور آوارگان.
به طور کلی باید گفت که با گذشت حدود شش دهه از موضوع فلسطین، مسئله آوارگان نه تنها حل نشده بلکه با توجه به شرایط جدید منطقه ای بر مشکلات آن ها افزوده شده است. این موضوع نیازمند اقدام جدی همه کشورهای منطقه و جهان میباشد، زیرا آوارگان فلسطین بیشتر از راه حل موقتی و کمکهای مالی مقطعی به راه حل دائمی موضوع احتیاج دارند.جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان پرچم دار قضیه فلسطین میبایست با گسترش تعامل با طرف های درگیر سوری و کشورهای دیگر برای حل سریع تر بحران سوریه اقدام کند.
نویسنده
حسین آجورلو
حسین آجورلو پژوهشگر ارشد مهمان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانش آموخته دکتری رشته روابط بین الملل و دیپلماسی در دانشگاه اسلامی لبنان می باشد. حوزه مطالعاتی آقای آجورلو مطالعات اعراب و اسراییل و مسائل خاورمیانه است.