گروه مطالعاتی روندهای فکری

تأملی غیر غربی در افراطی گری و خشونت ورزی به نام دین(با حضور دکتر فرید العطاس، استاد دانشگاه ملی سنگاپور)

مقدمه
فرید العطاس، مانند پدر و عموی خود، یک دغدغه کلیدی دارد و آن عبارت است از تفحص در سنت های بومی و تردید در تقلید از غرب، به ویژه در سه حوزه علوم اجتماعی، جنبش های اسلامی و بررسی پسااستعماری. گروه روندهای فکری با دعوت از این استاد بین المللی و صاحب نظر در تأملات شرقی و غیر غربی ، این پرسش را به بحث نهاده است که افراطی گری چیست و چرا خاورمیانه، سرزمینی حاصلخیز برای رشد افراط و خشونت شده است. آنچه در پی می خوانید روایتی از مباحث این نشست  در 13 دی ماه 1393 در مرکز مطالعات خاورمیانه است.


افراطی گری یعنی ناتوانی در تنظیم تعادل بین دو سر یک طیف


العطاس پس از ذکر مقدمه ای در باب شیعه هراسی، اسلام ستیزی و خشونت ورزی در خاورمیانه تصریح نمود که مفاهیم ، برخاسته از شرایط هستند و استفاده از هر مفهومی باید منطبق با محیط آن باشد. به عقیده العطاس، مفاهیمی مانند جنگ صلیبی یا بنیادگرایی، بومی خاورمیانه نیستند. اولین بار در قرون وسطی و در تمدن مسیحی بود که از مفهوم بنیادگرایی استفاده شد و مقصود از آن کاربست مذهب مسیح در امور عرفی و لغو تمام تشخیص های غیر دینی در مسائل دنیوی بود. یا مفهوم جنگ صلیبی که برساخته خود غربیان برای ورود به سرزمین های شرقی ها با توسل به مذهب مسیح بود. به روایت العطاس، طی جنگهای صلیبی، اساساً صلیب و مسیحیت یک بهانه بود و این احتیاج اروپا به مواد و مایحتاج مادی بود که زیر لوای مذهب مسیح صورت گرفت و کشتار مسیحیان شرقی یا یهودیان در بیت المقدس یا اورشلیم، شاهدی است بر این مدعا که دلیل بروز جنگ، دین مسیح نبود.


العطاس برای تحلیل معنای افراطی گری با ذکر مثالهایی در مورد ظاهر - باطن، رها بودن - مقید به قانون بودن، سنت – مدرنیته، انحصارگرایی – شمول گرایی، این نکته نسبتاً بدیع را تشریح نمود که افراطی گری به معنای انحراف و عدول از نقطه وسط و گرایش به دو انتهای یک طیف است. از این منظر، سکولاریزم بیش از حد دولت ترکیه در قرن 20 یا انهدام قبور اهل بیت در عربستان سعودی توسط حکام سعودی، خود نوعی افراطی-گری است یا اقدام مأموران عربستان سعودی به بستن در مغازه ها به هنگام اذان و نمازهای پنجگانه، خود نوعی افراطی گری است.


العطاس، پس از تبیین مفهوم افراطی گری، به کاربست الگوهای بومی – مانند الگوی عمران ابن خلدون – اشاره کرد و تصریح نمود که در استفاده از چهارچوب نظری، ابندا باید این مفاهیم را تعریف کرد یعنی جنس، فصل و نوع آن را معین کرد و سپس با کاربست آن روی موضوع مورد مطالعه، از کار کلیشه ای و کلی اجتناب نمود. العطاس، اشاره ای هم به مفهوم پسااستعماری داشت و ضمن تشریح این مفهوم، محققان را توجه داد به این که در زمینه ریشه ،  اشکال و  عوارض پسااستعماری،  نباید صرفاً به لغت سازی و سخنان انتزاعی و شعاری اکتفا کرد  و شایسته است همچون ابن خلدون الگویی برای فهم درد و راه برون رفت عرضه نمود.


واپسین فراز از سخنان العطاس، دلایل رشد خشونت در عراق بود که او ضمن تشریح بافتار اجتماعی عراق به تدابیر مسئله انگیز نوری مالکی اشاره نمود و با معرفی داعش به عنوان گروهی زیان بار، آن را محصول و نیز مسبب بدفهمی در اسلام برشمرد و گفت: جهان خاورمیانه آبستن حوادثی خشونت بار است و خواهد بود و اصلی ترین راه رهایی از آن فعالیت روشنفکران برای تولید الگویی بومی – جهانی است.