تحلیل عامل روسی در روند احیای توافق هسته‌ای

نوع مطلب: مقاله

 

سید حامد حسینی پژوهشگر مهمان و عضو گروه بررسی مسائل استراتژیک خاورمیانه

 

دولت جو بایدن بازگشت به توافق هسته‌ای موسوم به برجام را به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی سیاست خارجی خود قرار داده است. توافق‌نامه‌ای که بین ایران، ایالات‌متحده، روسیه، بریتانیا، چین، فرانسه و آلمان در ژوئیه 2015 منعقد شد و هدف آن محدود کردن برنامه هسته‌ای به‌طور عام و غنی‌سازی اورانیوم به‌طور خاص است. در تحلیل وضعیت برجام در کنار نگاه اصلی به ایران، توجه به سیاست‌های یک کشور دیگر یعنی روسیه نیز مهم است. مسکو سال‌ها به برنامه هسته‌ای ایران کمک کرده است. شرکت روسی Atomstroyexport - صادرکننده تجهیزات و خدمات مربوط به انرژی اتمی است. این شرکت یک شرکت تابعه متعلق به Rosatom است و فعالیت‌های آن از طرف دولت روسیه پشتیبانی مالی می‌شود - به ایران کمک کرد تا نیروگاه هسته‌ای بوشهر را تکمیل کنند و در سپتامبر 2013، دو سال قبل از دستیابی به برجام، رسماً کنترل تأسیسات را به ایران داد. پس در این زمینه نباید تعجب کرد که حمایت روسیه از برجام برای دولت اوباما بسیار مهم بود. اکنون نیز نقش روسیه حیاتی خواهد بود و درحالی‌که بسیاری از امور بین تهران و واشنگتن نامشخص است به نظر می‌رسد که روسیه باید خود را برای شرایط پیچیده برجام آماده کند.

 

مسکو از مدت‌ها قبل با تحریم‌های بسیار سختی که ایران را به میز مذاکره برجام برساند، مخالفت کرد. مقامات روسی تلاش می‌کردند تحریم‌های ایران را کاهش دهند و تهدید برنامه هسته‌ای ایران را به حداقل برسانند. البته همکاری نهایی مسکو در برجام به نفع واشنگتن نبود و عمدتاً منافع ملی روسیه در درجه اول اهمیت بود و آن را هدایت می‌کرد. این توافق به مسکو اجازه داد روابط خود را با تهران گسترش دهد، امتیازاتی از واشنگتن بگیرد مانند لغو تحریم‌های ایالات‌متحده علیه مجتمع نظامی روسیه و درمجموع موقعیت روسیه را به‌عنوان وزنه تعادل منطقه‌ای تقویت کند. به‌طور گسترده‌تر، این توافق درزمانی صورت گرفت که روابط روسیه و ایران به سطح مطلوبی رسیده بود، زیرا مسکو و تهران اهداف مشترک ژئواستراتژیک کاهش نفوذ غرب در خاورمیانه ازجمله همگرایی متقابل منافع در زمین بازی سوریه را داشتند. این همسویی به مسکو و تهران کمک کرد تا اختلافات تاکتیکی را کنار بگذارند و همکاری‌های خود را گسترش دهند. در همان ماه دستیابی به برجام، سرلشکر قاسم سلیمانی در اولین قدم برنامه‌ریزی برای مداخله نظامی روسیه در سوریه عازم مسکو شد. این همگرایی منافع روسیه و ایران تا امروز ادامه دارد درحالی‌که توافق هسته‌ای اکنون یکی از موضوعات مهم دوجانبه نیز است.

 

اکنون مانند گذشته، مسکو به بازی دوگانه با غرب ادامه می‌دهد. کرملین از تلاش‌های اروپا برای نجات توافق هسته‌ای از زمان خروج یک‌جانبه ایالات‌متحده از توافق در سال 2018 حمایت کرده است. اما این نظرات روسیه ممکن است در عمل پیچیده‌تر باشد. درواقع روسیه در سطح بین‌الملل به‌عنوان یک شریک آماده و در سطح منطقه‌ای به‌عنوان یک بازیگر همراه با ایران عمل می‌کند. پس از خروج ترامپ از برجام، ایران مجبور شد برای تجارت بیشتر به چین و روسیه متوسل شود. در اصل، پکن و مسکو با تهران ابراز همدردی کردند اما هیچ‌یک در عمل به جمهوری اسلامی کمک قابل‌توجه و معناداری نکردند. درواقع، بانک‌های چینی و روسی معاملات خود را با ایران کاهش دادند تا با تحریم و جریمه و خطر از دست دادن تجارت در بازار ایالات‌متحده مواجه نشوند.

 

در همین چارچوب، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اظهار داشت که روسیه آماده همکاری با دولت بایدن است و افزود که امتناع کنونی ایران از پیروی از برجام منافاتی با تعهدات آن در مورد معاهده NPT ندارد. وی همچنین اظهار داشت که فعالیت‌های انجام شده توسط ایران در این سایت‌ها تحت کنترل شدید آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای انجام می‌شود و فراتر از تعهدات تهران تحت NPT نیست. گزارش وزارت امور خارجه ایالات‌متحده در ژوئن 2020 بیان داشت که عدم عزم جدی ایران در اعلام مواد هسته‌ای تحت ضمانت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نقض آشکار توافقنامه پادمان جامع است. در سپتامبر 2020 نیز، وزارت امور خارجه مسکو تهدید ایالات‌متحده برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل را رد کرد (مگر اینکه شورای امنیت ممنوعیت خرید تسلیحاتی متعارف با تهران را تمدید کند) و این روند را به‌عنوان تلاشی برای تبدیل شورا به ابزاری برای دولت ترامپ و کمپین فشار حداکثری وی علیه تهران قلمداد نمود.

 

اما مسکو چنین نقض تعهداتی را نمی‌بیند. در عوض، به نظر می‌رسد که روسیه، بیش از اینکه با ایران هسته‌ای مواجه باشد، نگران یک ایران غرب‌گرا است. از طرفی، روسیه از نگاهی متفاوت به رژیم‌ها، قوانین و نهادهای بین‌المللی نگاه می‌کند که مفاهیم وسیع‌تری مانند دموکراسی و حقوق بشر را حذف می‌کند و برداشتش این است که این مفاهیم بیشتر غربی هستند و نه جهانی. ذیل همین نگاه، مسکو اصطلاح غربی کشورهای سرکش و یاغی را رد می‌کند و درواقع ایران را به‌عنوان قربانی تروریسم نیز توصیف می‌کند. مدعای این توصیف، سخنان ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه در ژانویه 2021 هست که ادعاهای ایالات‌متحده در مورد ارتباط ایران با القاعده را رد کرد و گفت ایران خود قربانی جدی تروریسم و پیشگام مبارزه با تروریسم است.

 

نماینده دائمی روسیه در سازمان ملل، واسیلی نبنزیا در ماه جاری میلادی اظهار داشت که شرایط ایالات‌متحده برای بازگشت به برجام منحصربه‌فرد و پیچیده است. همچنین، میخائیل اولیانوف، نماینده دائمی روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در اظهاراتی بیان داشت که ایالات‌متحده و ایران مایل به بازگرداندن و احیای کامل برجام هستند اما در مورد اینکه چه کسی باید اولین قدم را بردارد درگیر یک اختلاف بی‌نتیجه می‌شوند. بدیهی است که تنها راه پیش رو همگام‌سازی مراحل مربوطه است. دور از انتظار نیست که مسکو احتمالاً در ماه‌های آینده نقشی جدید در این موقعیت همگام‌سازی طرفین را ایفا خواهد کرد. بدیهی است که این تلاش‌های مسکو را باید در چارچوب منافع راهبردی این بازیگر در نظر گرفت.

 

متعاقب رفع تحریم‌های تسلیحاتی علیه تهران، احیای برجام و فروش تسلیحات به ایران گو اینکه ممکن است بر همکاری‌های امنیتی مسکو با کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس تأثیر منفی بگذارد ، اما می‌تواند به‌طور هم‌زمان اهرم فشار بیشتری را برای روسیه علیه پادشاهی‌های عرب خلیج‌فارس در بازار نفت و گاز قرار دهد. علاوه بر فروش تسلیحات، مسکو می‌تواند صادرات تجهیزات هسته‌ای به تهران را افزایش دهد و قراردادهای بیشتری برای ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای در ایران به دست آورد. علاوه بر پیامدهای دیپلماتیک و امنیتی اجرای مجدد برجام توجه به عوامل دیگر نیز باید مطمح نظر قرار گیرد. عامل انرژی بر قدرت مادی روسیه تأثیر می‌گذارد. نفت و گاز تقریباً 60 درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه را بر عهده دارند. در پشت سر ونزوئلا ، عربستان سعودی و کانادا، ایران چهارمین ذخایر بزرگ نفت و گاز جهان را در اختیار دارد. در کنار روسیه، ایران دومین ذخایر بزرگ گاز جهان را در اختیار دارد. بنابراین، با احیای کامل برجام و بازگشت ایران به بازارهای جهانی انرژی، این بازیگر می‌تواند چالشی جدی برای اقتصاد وابسته به نفت و گاز روسیه باشد.

 

ازآنجاکه دولت بایدن به دنبال احیای توافق هسته‌ای با ایران است، بااین‌وجود، گذشته درس‌های ارزشمندی ارائه می‌دهد. بایدن و تیمش مطابق با برنامه‌های انتخاباتی و ترجیحات سیاست خارجی خود روشن کردند که آن‌ها می‌خواهند در مورد روسیه بر سر برخی موضوعات تنش‌آفرین، به شکل سخت‌گیرانه برخورد کنند؛ از دخالت در انتخابات ایالات‌متحده و هک Solar Wind تا زندانی کردن الکسی ناوالنی رهبر مخالف پوتین و همچنین چالش‌های ژئوپلیتیکی بر سر خط لوله Nord Stream 2. تمام این چالش‌ها، گویای یک خوشامدگویی تلخ است. پس هنوز هم، واشنگتن با مسکو به‌عنوان یک قدرت خصمانه در اروپا رفتار می‌کند. ایالات‌متحده دوران بایدن بر ایجاد یک استراتژی کلان و واحد که بتواند موقعیت مذاکره ایالات‌متحده در کنار متحدین خود را تقویت کند تمرکز می‌کند. انسداد کرملین هم محدود به اروپا نیست. بایدن و تیمش روشن کردند که می‌خواهند روی رقابت معنادار با قدرت‌های بزرگ مانند چین و روسیه تمرکز کنند. پس اگر آن‌ها می‌خواهند این کار را انجام دهند، دیگر هیچ استراتژی همراهی جانبی همچون مسئله ایران و برجام با مسکو وجود ندارد و این قضیه را نیز باید ذیل استراتژی کلان ایالات‌متحده تفسیر نمود. در نهایت باید بیان نمود که اگر بر طبق برجام یا هر توافق جامع دیگری، درک تهدیدات ایالات‌متحده و اروپا از ایران کاهش یابد، به‌طورقطع استفاده از کارت ایران از سوی مسکو اهمیت خود را نیز کاهش خواهد داد.

 

 

 


نویسنده

سید حامد حسینی

سید حامد حسینی، پژوهشگر مهمان سابق مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه گیلان است. حوزه مطالعاتی آقای حسینی  ایران و مسایل استراتژیک خاورمیانه است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد