بازی باخته امارات در سوریه

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: امین پرتو، مدیر گروه مطالعات سوریه

 

مدت‏ها است که امارات متحده عربی تلاش می‏کند تا روابط خود را با دولت سوریه گرم‏ تر کند. امارات در شروع جنگ داخلی سوریه، به حمایت از مخالفین بشار اسد پرداخت و اگرچه در خط دوم و پس از ترکیه، قطر و عربستان سعودی قرار داشت، اما به سهم خود اقدام به ارسال اسلحه و مهمات برای مخالفین کرد. اما پس از مدتی موضع امارات نسبت به جنگ داخلی سوریه به کلی دگرگون شد. ضدیت و دشمنی امارات با اخوان المسلمین سبب تیرگی روابط آن با ترکیه و قطر شد. از سوی دیگر، جریان‏ های اخوان المسملین سوریه و سایر جریان‏ های اسلامی این کشور هم که در حال جنگ با دولت مرکزی بودند، دشمن ابوظبی به حساب آمدند. از این دوران که می ‏توان آن را مقارن آغاز مداخله نظامی روسیه در سوریه دانست، امارات از آنچه که می‏ توانست برای یاری روسیه و بشار اسد فروگذار نکرد. امارات همکاری اطلاعاتی وسیعی با سوریه انجام داد تا برخی چهره‏های سرشناس اپوزسیون سوریه در گروه‏های اسلام‏گرا و سلفی در حملات هوایی کشته شوند. از آن جمله لپ تاپ‏ ها، گوشی‏ ها و ساعت ‏های هوشمندی که امارات به اپوزیسیون سوریه هدیه کرده بود، وسیله ‏ای مناسب برای یافتن و شکار آنان شد. از آن جمله زهران علوش رهبر جیش الاسلام و برخی رهبران گروه احرارالشام به این شیوه کشف مکان شدند و نیروی هوایی روسیه آنان را به هلاکت رساند.

 

امارات همزمان روابط گرمی هم با تجار نزدیک به حکومت سوریه و نیز اعضای خانواده کاستِ نظامی و امنیتی حاکم بر دمشق برقرار کرد. برخی افراد خاندان اسد در امارات زندگی می‏کردند و از طریق دُبی و ابوظبی، دریچه‏ای برای نقل و انتقال مالی حکومت سوریه فراهم شد. امارات در زمره نخستین کشورهای عربی بود که کوشش کرد سفارتش را در دمشق بازگشایی کند و البته به طرق مختلف کوشید با دور زدن تحریم‎‏ها، برخی کمک‏ های مالی را به دولت سوریه عرضه کند. دیپلماسی امارات همزمان پیوند با مصر و روسیه را هم برای بهبود رابطه با سوریه برقرار کرده بود و می‏ کوشید هم‏افزایی مناسبی به این منظور پدید آورد.

 

علت این رفتار امارات روشن بود: مشخص شده بود که نظام جهانی و البته آمریکا با باقی ماندن بشار اسد بر سریر قدرت مشکلی ندارد. همین طور، ترکیه، دشمن امارات، صاحب نفوذی در سوریه شده که باید از آنجا بیرون رانده شود. دشمنی هیستریک امارات با اسلام ‏گرایان هم موجبه دیگر این تحول بود. امارات تلقی دیگری هم از کاهش اهمیت خاورمیانه برای آمریکا داشت که بر رفتارش در سوریه موثر بود: اگر برای آمریکا تفاوتی ندارد که در سوریه بشار اسد بماند یا برود، پس بهتر که امارات روی اسب برنده یعنی روسیه و متحدش در سوریه یعنی بشار اسد شرط ببندد. یکه ‏تازی روسیه در خاورمیانه که ابتدا از سوریه شروع شد و بعد به لیبی رسید با همراهی امارات و همکاری صمیمانه ابوظبی پیوند خورد.

 

برنامه کنونی امارات برای سوریه آن است که در مذاکره با آمریکا از شدت فشار قانون تحریمی سزار علیه دمشق بکاهد. امارات مشوقی برای اجرای طرح سرمایه‏گذاری انتقال گاز از مصر به لبنان است که از سوریه عبور می‏کند و دمشق را منتفع می‏ سازد. همین طور ابوظبی کوشش زیادی برای بازگشت سوریه به اتحادیه عرب صورت می‏دهد. بازی امارات شاید به نوعی تکرار بازی باشد که قطر در لبنان در پیش و پس از جنگ 33 روزه سال 2006 بازی کرد. قطر کوشید به حزب الله نزدیک شود؛ از ابزار رسانه‏ای خود (الجزیره) به نفع مقاومت در جنگ 33 روزه استفاده کند؛ خطوط هوایی قطر، محاصره بیروت در روند جنگ را بشکند؛ در بازسازی لبنان مشارکت کند و میلیاردها دلار سرمایه ‏گذاری کند و از تحت فشار قرار گرفتن لبنان به واسطه فعالیت حزب الله جلوگیری کند. اما نقشه قطر برای کسب نفوذ در حزب الله شکست خورد. حزب الله وفاداری خود به جمهوری اسلامی ایران را با کس دیگری تقسیم نکرد و کماکان به آرمان مقاومت وفادار ماند.

 

اکنون امارات کوشش می‏ کند همان بازی را این بار در مورد بشار اسد صورت دهد. هدف امارات آن است که با مشوق‏ های مالی و نفوذ سیاسی به منظور تخفیف تحریم‏ها، کاری کند که بشار اسد از حضور ایران در سوریه بکاهد. امیدواری امارات برای توفیق در تحقق این هدف با خودداری آمریکا از مخالفت با آن بیشتر شده است. اسرائیل هم که امارات در گرم کردن روابط خود با آن می‏کوشد فعلاً راه سکوت در برابر اقدامات امارات در پیش گرفته است. این سکوت شاید به خوبی بتواند منتهی به شکست شدن اقدامات امارات را توضیح دهد. امارات هم به همان راهی خواهد رفت که قطر یک دهه پیش رفته بود. اسد تا مدتی از مواهب دوستی امارات بهره برداری می‏کند اما بعد از مدتی امارات به این نتیجه می‏رسد که به نتیجه مورد نظرش نخواهد رسید. آمریکا و اسرائیل هم این را می‏ دانند و منتظر هستند تا امارات خود امر تجربه شده در گذشته را تجربه کند. اسد انتخاب و دوستی جز جمهوری اسلامی ایران ندارد. این واقعیت استراتژیک بر جا خواهد ماند و هیچ تحول تاکتیکی از سوی اسد، آن را تغییر نخواهد داد. در استراتژی گفته ‏ای از آن بیسمارک، صدراعظم پروس بارها نقل می‏شود؛ اینکه «آن قدر نادان نیستم که از تجربه خودم چیزی بیاموزم؛ بلکه می‏کوشم از تجربه دیگران درس بگیرم.» ظاهراً امارات قصدی برای آموختن از تجربه قطر در گذشته ندارد و به ادامه بازی قطری باخته خود در مورد سوریه مصمم است.

 

جهت ارجاع علمی: امین پرتو، « بازی باخته امارات در سوریه»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1400/8/11


نویسنده

امین پرتو

دکتر امین پرتو پژوهشگر مهمان پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دکترای رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران می باشد. حوزه مطالعاتی آقای پرتو مسائل خاورمیانه و اندیشه های سیاسی می باشد.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد