آفات خاورمیانه شناسی در ایران

یادداشت اختصاصی دکتر محمود سریع القلم برای افتتاحیه پژوهشگران مهمان در سال 1400

نوع مطلب: مقاله

 

 

با سلام

پیرو مکاتبه استاد محترم جناب آقای دکتر نصری، چند کلمه ای را با همکاران محترم به اشتراک می گذارم؛

محمود سریع القلم           25/08/1400

 

آفات خاورمیانه شناسی در ایران

 

1. اولین آفت خاورمیانه شناسی، قلَت قابل توجه Fact در تحلیل های رسمی و رسانه ای است. به عنوان مثال، وجود دو تریلیون دلار صندوق ملی کشورهای عرب خلیج فارس و اثرات این صندوق در حکمرانی، سیاست خارجی، امنیت ملی و رشد اقتصادی این کشورها. مثالی دیگر اینکه صنعت پتروشیمی عربستان، رتبه هشتم جهانی را دارد و طیف وسیعی از مهندس و کارشناسان زبده عربستانی را در خود جای داده و باعث اعتبار جهانی عربستان شده است. مثال سوم می تواند به این Fact مربوط شود که هم اکنون 9 میلیون نفر از مردم افغانستان در معرض گرسنگی هستند و این کشور از قربانیان جدی تغییرات آب و هوایی جهانی است. مثال چهارم به جایگاه رو به افول مصر در تحولات عربی ارتباط پیدا می کند. مصر نیمی از نیازهای غذایی 86 میلیون جمعیت خود را با کمک های آمریکا و کشورهای عربی وارد می کند و با معضلات جدی حکمرانی مطلوب و کارآمدی روبروست. صدها Fact دیگر به طور بالقوه می تواند در تحلیل، اولویت بندی و تنظیم سیاست خارجی و ارتباطات منطقه ای ایران اثرگذار باشد. ذهن تحلیلی در ایران عموما از چارچوب از پیش تعیین شده(Predispositions) سر و کار دارد و قیاسی است. تحلیل قاعدتا باید بر رهیافت استقرایی استوار باشد؛

 

2. دومین آفت خاورمیانه شناسی، آغاز تحلیل از منظر جهانی، امپریالیستی، برون منطقه ای و استعماری است و واقعیت های تاریخی و جامعه شناختی این منطقه را نادیده می گیرد. در خاورمیانه، Nation-State وجود ندارد و کشورها در دوران اولیه این پدیده بنیادی در دوران پس از وستفالی جهانی هستند. ترکیه اگر خاورمیانه ای محسوب شود در موقعیت بهتری «نسبت» به دیگران وجود دارد هر چند با مقیاس های جهانی، راه طولانی پیش رو دارد. اگر غرب و یا روسیه و هم اکنون به صورت فزاینده چین در این منطقه حضور و نفوذ قابل توجهی دارد به دلیل، «شرایط مستعد نفوذ» است. چرا نفوذی که غرب در خاورمیانه دارد در هند ندارد؟ چون هند علی رغم ضعف های بنیادی، در وضعیت Nation-State است. مادامی که مجموعه جریان های سیاسی، فکری، اجتماعی و قومی به درکی مشترک ( و نه واحد) از هویت و اهداف و اولویت های ملی نرسند و جهت یک کشور را مشخص نکنند، آن کشور نمی تواند کارویژه های Nation-State را ایفا نماید. در فقدان یا ضعف چنین شرایطی، خارجی به راحتی می تواند به اصطلاح کشورها را در اختیار بگیرد چه مستقیم و چه با remote control آنها را مدیریت کند. الیت ها در خاورمیانه، انسجام و اشتراک نظری ندارند. بنابراین، تقصیر غرب و شرق نیست و اگر قرار باشد خاورمیانه ای ها و یا مسلمانان، مقدرات را به خود گیرند باید درون و انسجام فکری و تشکیلات حکومتی خود را سامان بخشند. چارچوب مسلط نظری مبتنی بر نقش استعمار در خاورمیانه، اجازه نگاه از درون را در ایران به تحلیل گران رسمی و عموما رسانه ای نمی دهد؛

 

3. آفت سوم خاورمیانه شناسی در یک فرض بنیادی است: چون درصد بالایی از مردم خاورمیانه مسلمان هستند، بنابراین به حکومت دینی و تمدن دینی باور دارند. هر چند در تمامی 55 کشور مسلمان، گروهی چنین اعتقاداتی دارند ولی دغدغه اکثریت مطلق آنها، دغدغه معاش است. وحدت عربی هم اکنون یک امر تاریخی است و جهانی شدن و افزایش جمعیت در این منطقه، کشورها را متوجه خانه اول هرم مازلو (اولویت های معیشتی انسان ها) کرده است. به عنوان مثال، اردن در ابتدای سال میلادی جاری طی قرادادی با آمریکا، در ازای دریافت نیم میلیارد دلار در سال عملا عموم امکانات نظامی و امنیتی خود را در اختیار آمریکا گذاشت و واشنگتن سکوی عملیاتی خود را از عراق به اردن منتقل کرد. علی رغم جمعیت محدود اردن، فقر و محرومیت در این کشور بسیار جدی است و این قرارداد نظامی، حاکی از نوعی نیاز و ضرورت حیاتی منعقد شده است. با اینکه آفریقا، بحران های بسیار جدی طی 70 سال پیش پشت سر گذاشته، امروز بحران یمن به عنوان تراژدی 150 سال اخیر کشورهای جنوب خطاب می شود به طوریکه کود.ان به موجب فقدان آب می میرند. از این رو، استقلال سیاسی، هویت دینی و عزت ملی در سایه تأمین نیازهای اولیه خانه اول هرم مازلو است. مادامی که اقتصاد یک جامعه، ثبات نداشته باشد، اهداف فرهنگی، معنوی و تمدنی. صرفا رؤیای خواهند بود؛

 

4. آفت چهارم خاورمیانه شناسی، ضعف در طراحی های تئوریک است. اگر ابتدا روابط علت و معلولی پدیده ها مشخص نباشند و به صورت هرمی ترسیم نشوند، چگونه می توان راهبرد و استراتژی طراحی کرد؟ موفقیت نسبی یک استراتژی نیازمند تئوری است. کشورهای این منطقه را در چند دسته می توان خلاصه کرد؟ هر کدام چه مسائلی دارند؟ ریشه های آن بحران ها کدامند؟ چه ارتباط مشترکی میان این چند گروه اط کشورها وجود دارد؟ اگر قرار باشد EU خاورمیانه ای شکل گیرد از کجا باید شروع کرد؟ کدام تسلسل و مراحل را در بر می گیرند؟ آیا مثال آسه آن(ASEAN) با ده کشور عضو در جنوب و شرق آسیا می تواند مساعدت نظری کند؟ اصلا حکمرانی با منطق و تجربه جهانی چه کمکی به رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی خاورمیانه می تواند ارائه دهد؟ نظریه کمک می کند وضع موجود بهتر شناخته شود و برای آینده بهتر طراحی شود. مطالعه تاریخ خاورمیانه و فهم دقیق وضعیت مردم این منطقه از یک طرف و مطالعه تاریخ اروپا و مکانیسم های مالی، تولیدی و سیاسی جهانی شدن از طرف دیگر، به تنظیم تئوری خاورمیانه شناسی بسیار مساعدت می بخشد.


نویسنده

محمود سریع القلم

محمود سریع القلم رئیس اسبق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی عضو هیئت علمی دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر سریع القلم سیاست خارجی ایران، مسائل خاورمیانه و روابط بین الملل است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد