سزایی کاراکوچ متفکر رستاخیز

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: محمد ریگی درخشان عضو گروه ترکیه شناسی

 

 

از چشمه خودت سرريز شو "

از تمدن خودت طلوع كن

همچون درخت از خاك

همچون گل از درخت

" همچون آبى كه از كوه برون مى ريزد

 

 

سزایی کاراکوچ در سال ۱۹۳۳ در دیاربکر چشم بدنیا گشود. ایشان تحصیلات عالی را در آنکارا به اتمام رساند. در ابتدا در مجله بویوک دوئو که از جمله مجله های اسلام گرا به شمار می آمد، با چاپ اولین شعر خود به سر زبان ها افتاد. بعدها مجلات ینی استانبول، باب عالیده صباح و ملی گازته هم قلم زنی کرد. از سال ۱۹۶۰ با نشر دیریلیش و صاحب امتیازی آن فقط در آن مجله شروع به نوشتن کرد. مجله (دیریلیش) رستاخیز نه تنها در زمینه هنر و ادبیات بلکه مرکزی برای چاپ و نشر اندیشه ها و افکار اسلام گراها تبدیل شد. کاراکوچ در زمینه شعر و ادبیات آثار زیادی از جمله؛ قبل از طلوع آفتاب، خلیج، شاهرگ، صداها، چهل ساعت با خضر، کتاب طاها، مژدگانی گل، سخنانی که به زمان معطوف شده اند، آیین ها، لیلی و مجنون، رقص آتش، ساعت سرنوشت و مونا روزا را به چاپ رساند. کاراکوچ در اکثر شعرهایش با توجه به جهان بینی اسلامی اش از تمدن و مدنیت اسلامی حرف می زند و به همین دلیل با مدرنیته و سبک زندگی مدرن به سردی برخورد می کند. در شعرهایش به تاریخ عثمانی و چگونگی زنده نگه داشتن تمدن اسلامی می پردازد. و همچنین از شخصیت های تاریخی و دینی در اثرهایش استفاده می کند.

 

کاراکوچ بدنبال تلفیق مفاهیم سنتی است و با توجه به حساسیت های اسلامی اش از معنویات و مادیات و متافیزیک در آثارش به تفسیر بحث می کند. سزای کاراکوچ متفکر و شاعری است که با نظریه تمدن اش شناخته شده است. همه جغرافیای خاورمیانه و جهان اسلام با توجه به وضعیت آشفته خود باید به پیام تمدن محور سزای کاراکوچ مجددا گوش فرا دهند. امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز است تا به عنوان متفکری فراتر از عصر و جغرافیای خود، تفسیر تاریخ و تمدن و آینده نگری او را به اشتراک و به بحث بگذاریم. کاراکوچ شاعر و متفکری همه فن حریف است که مکاتب فکری شرق و غرب را به خوبی می شناسد و همچنین درباره حال، گذشته و آینده اندیشه های اسلامی ارزیابی می کند. ایشان همه اندیشه های خود را با تفکری نظام مند توضیح می دهند و آن را «رستاخیز» می نامد. رستاخیز مجموعه‌ای از ایده‌هاست که حوزه‌های بسیاری از ادبیات تا هنر، از سیاست تا اقتصاد، از تمدن تا فرهنگ را در بر می‌گیرد. از نظر کاراکوچ، رستاخیز استعاره ای برگرفته از وجود انسان و تراژدی تاریخی و اجتماعی جهان اسلام را توضیح می دهد. همچنین رستاخیز به تداوم وجود انسان و ارتباط انسان با پروردگار اشاره می کند. بهار، نشانه ای برای رستاخیز و قیامت است. در این نوع نگاه به بهار، شخص از زنده شدن دوباره طبیعت در فصل بهار، پس از ماهها مرگ و فسردگی، رستاخیز خویش را به یاد می‌آورد و زنده شدن خویش پس از مرگ را در چهره بهار می بیند.

 

خداوند در قرآن کریم در مثالی محسوس، فصل بهار را که حیات دوباره طبیعت است، برهانی بر وجود رستاخیر دانسته و فرموده است: و زمین را خشکیده می بینی و چون آب بر آن فرود آوریم، به جنبش در می آید و نمو می کند و از هر نوع [رستنی های] نیکو می‌رویاند. این [قدرت نمایی ها] بدان سبب است که خدا خود حق است و اوست که مردگان را زنده می کند و [هم] اوست که بر هر چیزی تواناست.

 

از نظر سزای کاراکوچ؛ ایده رستاخیز سه هدف اصلی و به هم پیوسته دارد. این سه هدف اصلی شامل روح، اسلام و انسانیت است. روح مفهومی متافیزیکی است و هنگام مرگ، جسم به خاک باز می گردد و روح به ترقی خود در عالم معنوی الهی ادامه می دهد. آنچه روح را زنده نگه می دارد جستجوی خدا در آن است. رستاخیز روح؛ قدمی برای شناخت زمینه وجودی انسان و ماهیت گوهر وجود می باشد.

مرحله بعد از رستاخیز روح؛ رستاخیز اسلام می باشد. یکی از مهم ترین دلایل عقب ماندن جهان اسلام و مسلمانان از تمدن غرب این است که تمدن اسلامی توانایی خود را برای بازتولید از دست داده است. یکی از دلایل عقب افتادگی تمدن اسلامی از تمدن غربی سعی در شبیه شدن به آن می باشد. وجود این بیگانگی در تمدن اسلامی محصول روشنفکران و سیاستمداران متقلد غرب می باشد. از نظر کاراکوچ، راه غلبه بر این بیگانگی تجربه شده در تمدن اسلامی، این است که ابتدا تمهید کردن شرایط رستاخیز روح و همچنین فراهم کردن رستاخیز حقیقت اسلامی در جوامع اسلامی می باشد. برای این منظور، جوامع اسلامی باید تقلید را کنار بگذارند و به بازگشت خویشتن و اصل خود رجوع کنند. اصیل ترین جنبه ایده تمدنی که از فرد به جامعه و دولت ادامه می یابد این است که زمینه خود پیشرفتی را فراهم کنند. از نظر سزای کاراکوچ، تمدن اسلامی که با رستاخیز روح و اسلام ساخته ‌شود، می تواند خیر و آرامش را برای بشریت به ارمغان ‌آورد، همانطور که در گذشته چنین بوده است. بنابراین، رستاخیز تلاشی برای یافتن راه حلی برای بحران بیگانگی است که بشریت امروز با آن مواجه است.

 

کاراکوچ قصد دارد تمدن اسلامی را که به عنوان ریشه دارترین تمدن جهان شناخته شده است ، را دوباره به مرکز ثقل جهان تبدیل کند و در همه ابعاد زندگی به عنوان معیار پذیرفته شود. ایده رستاخیز کاراکوچ بیانگر موضعی انتقادی به ویژه برای مفهوم دولت-ملت است. یکی از مهمترین موانع رستاخیز؛ متفرق بودن وعدم اتحاد مسلمانان است. به همین دلیل، سزای کاراکوچ از ناسیونالیسمی که به اندیشه دولت ملت پایبند باشد، فاصله می گیرد وبا تمام وجود از دیدگاه امت گرایی دفاع می کند. به گفته کاراکوچ، ایجاد وحدت اسلامی با هدف رستاخیز اسلام در اندیشه و عمل ضروری است. تز تمدن سزای کاراکوچ از رستاخیز انسانی شروع می شود. به گفته کاراکوچ، «انسان رستاخیز» درد و دعوای او مسلمانیت هست. از زنجیر رها یافته و آزاده است. «انسان رستاخیز» از شهرت و ثروت و مادیات دوری می جوید. به اعتقاد کاراکوچ، ایمان و اسلام که نسل رستاخیز به آن باور دارد، مرکز و بذر تمدن اوست. لذا برای شکوفایی ایمان و اسلام؛ نیاز به شرایط خاصی هستیم.

تمدن در اندیشه رستاخیزکاراکوچ یک مفهوم آرمانی است. لذا جهان اسلام از نظر تمدنی از آرمان خود جدا شده است. در نتیجه در چنین وضعیتی جوامع اسلامی بدلیل تقلید از تمدن غرب؛ از یکدیگر فاصله گرفته اند. این بحران تمدنی مشکلات اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بسیاری را در جهان اسلام به وجود آورده است.

در ارزیابی های کاراکوچ وی ضمن دفاع از دین مبین اسلام، گاه به انتقاد از جوامع اسلامی می پردازد که به اسلام توجه کافی ندارد.

برای رسیدن به غرب و شبیه غربی ها شدن بطور مستمر در تلاش هستیم و در این راستا همه نهادها را با توجه به معیارهای غربی به آنها شکل داده ایم که این کار باعث فاصله گرفتن ما از تمدن مان شده است. آرمان کاراکوچ از اندیشه رستاخیز ایجاد یک جنبش متمرکز برای غلبه بر این بحران می باشد

 

به گفته کاراکوچ، اگر می‌خواهیم تمدنی ایجاد کنیم که عصر حاضر را هدایت کند، اصول اساسی آن باید توسط اسلام تعیین شود. نظمی که اصول اساسی آن با اسلام منطبق است و در آن علم و تکنولوژی باز تعریف شوند. از تمدن های دیگر می توان بهره برد، اما دین اسلام باید بر اساس اصول باشد. زیرا تمدن اسلامی نمی تواند به صورت هرس شده به حیات خود ادامه دهد.

 

یکی از بزرگترین آرمان های کاراکوچ این است که جوامع مسلمان باهم متحد شوند و با همدیگر همکاری کنند. این همکاری را برای احیای تمدن اسلامی که همه جوامع اسلامی در آن سهیم خواهند بود، مهم می داند.از نظر او مسلمانان نژادهای جدا نیستند، بلکه یک ملت هستند. باید زمینه اجتماعی و سیاسی مسلمانان برای اقدام مشترک فراهم شود.

 

 

(سزایی کاراکوچ در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۰ در استانبول چشم از جهان بر گشود... روحش شاد و یادش گرامی)

 

 

  • Sezai Karakoç, Diriliş Neslinin Amentüsü, Diriliş Yayınları, 1976.
  • Sezai Karakoç, İslâm, Diriliş Yayınları, 1997.
  • Sezai Karakoç, Çıkış Yolu l, Diriliş Yayınları, 2002.
  • Sezai Karakoç, Fizikötesi Açısından Ufuklar ve Daha Ötesi I-ll, Diriliş Yayınları, 1995.
  • Sezai Karakoç, Diriliş Muştusu, Diriliş Yayınları, 1985.
  • Sezai Karakoç, İslam Toplumunun Ekonomik Strüktürü, Diriliş Yayınları, 1985.

 

جهت ارجاع علمی: محمد ریگی درخشان، « سزایی کاراکوچ متفکر رستاخیز»، تاریخ انتشار در سایت: 1400/8/30

 

 


نویسنده

محمد ریگی درخشان

محمد ریگی درخشان، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه جامعه و سیاست در ترکیه می باشد. وی فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل از دانشگاه دولتی مدنیت استانبول می باشد. حوزه مطالعاتی آقای ریگی درخشان مسایل ترکیه می باشد.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد