حمله روسیه به اوکراین و فرصت تاریخی ایران

نوع مطلب: مقاله

 

 

نویسنده: علی عیدی پور، پژوهشگر مهمان و عضو گروه مسائل استراتژیک خاورمیانه

 

حمله نظامی روسیه به اوکراین فصل جدیدی را در نظم بین المللی رقم زده که در آن،سطح تنش بین آمریکا و روسیه به میزان کم سابقه ای بالا رفته است.این تنش کم سابقه برای ایران حکم یک شمشیر دولبه را دارد که هم میتواند موجب پیروزی شود و هم میتواند اسباب شکست باشد،چرا که ایران با هر دو طرف این تنش پیوند دارد،هرچند که جنس این پیوندها یکی نیست.از یک سو ایران به مدت چهار دهه سیاست «آمریکا ستیزی» را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده که تبعات سیاسی،اقتصادی،امنیتی و اجتماعی گوناگونی برای ایران دربر داشته و به همین دلیل تمامی شئون زندگی جامعه ایرانی به این سیاست پیوند خورده است.از طرف دیگر،ایران با برقراری روابط نزدیک با روسیه در قالب سیاست«نگاه به شرق» سعی در جبران آسیب پذیری ناشی از سیاست آمریکا ستیزی را دارد و همواره به روسیه به چشم یار کمکی در برابر آمریکا نگریسته می شود.

 

این پیوند همزمان با روسیه و آمریکا،ایران را در یک مثلث قرار داده است.این مثلث قواعد بازی خاص خود را دارد و موفقیت هر کشور در این مثلث به رعایت این قواعد بستگی دارد.بازی در روابط سه ضلعی، سه قاعده کلی دارد:

1- تلاش یک کشور برای داشتن روابط حسنه با دو کشور دیگر؛

2- اجتناب هر بازیگر از برقراری روابط خصمانه با دو بازیگر دیگر؛

3- تلاش هر بازیگر برای جلوگیری از برقراری روابط نزدیک دوبازیگر دیگر با یکدیگر.

در خصوص قاعده اول می بینیم که جمهوری اسلامی هیچ نوع رابطه ای با آمریکا ندارد چه برسد به روابط حسنه،و فقط با روسیه روابط نزدیک دارد که البته نوع این روابط نزدیک هم جای بحث جدی دارد.در مورد قاعده دوم مشاهده می شود که ایران با ایالات متحده آمریکا روابط خصمانه چهل ساله دارد.در مورد قاعده سوم هم که ایران عملا سیاست انفعالی کامل دارد و هرگز هیچ گونه تلاشی در این زمینه نکرده است. بنابراین مشاهده می شود که جمهوری اسلامی هیچکدام از قواعد بازی در مثلثی که در آن قرار دارد را رعایت نکرده است.

در این میان روسیه تا حدودی طبق قواعد بازی عمل کرده است.طبق قاعده اول،روسیه با وجود داشتن اختلافات جدی با آمریکا همواره سطحی از روابط با این کشور را حفظ کرده و در مواقع ضروری از این روابط به خوبی به نفع خود استفاده کرده است.در مورد ایران هم که روسیه توانسته همواره نظر مساعد مقامات ایرانی را به خود جلب کند.در مورد قاعده دوم،روسیه با ایران حداقل در ظاهر روابط مسالمت آمیز و دوستانه داشته و توانسته نفوذ خود را در ایران گسترش دهد و در رابطه با آمریکا هم اجازه نداده بودکه اختلافات موجود بین دو کشور به تنش های حاد و جدی تبدیل شود.در مورد قاعده سوم، علاوه برسیاستِ آمریکا ستیزی ایران که به نفع روسیه بوده،عملکرد خود روسیه هم فوق العاده بوده که با یک سیاست حساب شده ایران را از آمریکا دور و به خود نزدیک کرده است.اما روسیه با حمله به اکراین قاعده دوم را به طور اساسی زیر پا گذاشته است و خود را وارد یک تنش و بحران اساسی با آمریکا کرده است.اینجاست که فرصت تاریخی بسیار مهمی برای ایران به وجود آمده است.جمهوری اسلامی ایران بدون اینکه کوچکترین تلاشی انجام دهد قاعده سوم برای او عملی شده است.تحت این شرایط ایران حتی اگر قاعده اول را هم رعایت نکند با عمل به قاعده دوم،یعنی اجتناب از روابط خصمانه با آمریکا می تواند منافع حیاتی و اساسی خود را تامین کند.

 

ایران کشوری در حال توسعه است و برای ادامه روند توسعه خود نیاز به رشد اقتصادی و تکنولوژیک دارد.در این مسیر ایران باید از امکانات تمامی کشورهای دارای اقتصاد قوی و تکنولوژی پیشرفته به نفع روند توسعه خود بهره گیرد.در این میان روابط نزدیک با روسیه می تواند برای ایران مفید باشد اما نمی تواند همه نیازهای ایران را برآورده سازد.در خصوص روابط نزدیک با روسیه دو نکته حیاتی و مهم وجود داردکه باید با دیدی واقع بینانه به آن نگریست.

 

اول این که، شرایط روسیه نشان دهنده این است که این کشور در دو زمینه اقتصادی و تکنولوژیک به شدت دچار ضعف است.حتی در زمان اتحاد جماهیر شوروی نیز این کشور به عنوان یک ابرقدرت توسعه‌نیافته شناخته می شد.این در حالی است در جریان حمله نظامی روسیه به اوکراین، روسیه تحت تحریم های همه جانبه کشورهای غربی قرار گرفته که شرایط اقتصادی و تکنولوژیکی این کشور را به مراتب از قبل هم وخیم تر خواهد کرد، در نتیجه روسیه اگر هم بخواهد نمی تواند کمکی به ایران ارائه دهد. دوم این که،ایران و روسیه نه متحد همدیگر هستند، نه هم پیمان هستند و نه حتی شریک استراتژیک یکدیگر می باشند، بلکه ایران فقط شریک تاکتیکی روسیه به حساب می آید.بنابراین از منظر منطق بازی قدرت توجیهی نداردکه ایران بیش از اندازه به یک شریک تاکتیکی نزدیک و وابسته باشد.

 

در نظام بین الملل متحول،کشورها باید همواره با شناخت شرایط موجود و درک قواعد بازی در هر نوع شرایط خاص با اتخاذ جهت گیری مناسب در سیاست خارجی به دنبال تامین حداکثری منافع ملی خود باشند، در غیر این صورت نمی توانند به اهداف سیاست خارجی خود دست یابند،ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.در شرایطی که تحولات نظام بین الملل به گونه ای رقم خورده است که رقابت بین دو قدرت بزرگ جهانی تبدیل به تنش جدی بین آنها شده است، ایران باید از این تنش به وجود آمده برای افزایش توانمندی های اقتصادی و تکنولوژیکی و به تبع آن رسیدن به جایگاه کشوری توسعه یافته و قدرتمند در عرصه بین المللی نهایت استفاده را ببرد.

 

 

جهت ارجاع علمی: علی عیدی پور، « حمله روسیه به اوکراین و فرصت تاریخی ایران»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1400/12/14


نویسنده

علی عیدی پور

علی عیدی پور  دانشجوی مقطع دکتری در رشته روابط بین الملل دانشگاه علوم و تحقیقات تهران می باشد. وی عضو گروه بررسی مسایل استراتژیک خاورمیانه است. حوزه مطالعاتی آقای عیدی پور ایران و مسائل استراتژیک خاورمیانه است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد