به بهانه ی زیست در بحران: بحران چیست؟

نوع مطلب: مقاله

 

نویسنده: عارف مسعودی، مدیر گروه مطالعات سیاست خارجی و تمدن ایرانی

 

نوشتار حاضر درآمدی است بر سلسله نشست های بحران اندیشی و گفتگوهای ملی که به همت دو گروه مطالعات سیاست و تمدن ایرانی و روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار خواهد شد. گرچه هر یک از نشست ها به یک بحران عمده پیش روی جامعه ی ایران در آستانه ی ورود به سده ی جدید شمسی می پردازد اما پیش از هر چیز تامل در «بحران» به مثابه یک مفهوم است که به ضرورت بحران اندیشی و گفتگو درباره ی آن یاری می رساند.

 

در زمانه ی طاعون سیاه پزشکی ونیزی در نامه ای به دوست فرانسوی خود نوشت:

برای شما از این روزهای وحشتناک می نویسم فقط از این جهت که معتقدم، بدون حافظه، تاریخ وجود نخواهد داشت و حتی اگر تلخ و غم انگیز، این حقیقت است که میراث مشترک ما خواهد بود.

حقیقتی که پزشک ونیزی در نامه ی خود در پی ثبت آن در تاریخ بود استعاره از بحرانی داشت که دهه ها اروپا را بی رحمانه در نوردید تا آن جا که در سده ی چهاردهم میلادی حدود بیست و پنج میلیون اروپایی را به کام مرگ کشاند. اما بلای طاعون در اروپا و جهان تاثیرات ژرفی در حوزه های گوناگون زندگی بشر مانند پزشکی، هنر، سیاست و مذهب به جایی گذاشت. گرچه بنابر روایتی ونیزیان کلیسای «سانتا ماریا دلا سلوته» را در یاد بود آن بحران عظیم بنا نهادند، اما از جانبی دیگر به دلیل ناتوانی کلیسا در پاسخ مناسب به رنج انسان و بحران های جهان سوز زمانه، در آستانه ی ورود اروپا به دوران جدید، شکی وجود انسان اروپایی را فرا گرفت ، آن چنان که این «بحران درآگاهی» مقدمات نوزایی فرهنگی در اروپا را فراهم آورد.

اما بحران هایی مانند بیماری های عالم گیر، جنگ های ویرانگر و رکودهای بزرگ اقتصادی در طول تاریخ مجالی بوده اند برای انسان ها به ویژه نخبگان فکری و فرهنگی جوامع تا به تامل در باب ضعف ها ، کاستی ها و امکان های پیش روی بشر بپردازند. به واقع همان گونه که آنتوان آرتو نویسنده ی فرانسوی با اشاره به تاثیرات مشابه طاعون و تئاتر به آن اشاره دارد بحران هایی مانند طاعون مانند تئاتر افشا کننده ی «عمق بی رحمی نهفته» در انسان است اگرچه هیچ کدام علت آن نیستند. اما کم نبودند نویسندگانی که از خلاف آمد عادت بحران های زمانه خود را نیروی سازنده در جهت رستگاری جمعی جوامع و شکوفا شدن استعدادهای بشری می دانستند.

با این همه فارغ از این که بحران از چه نوعی می تواند باشد و یا با کدام وجه تسمیه برای ما قابل فهم است، در این جا قصد داریم با رجوع به تاریخ مفاهیم به تاملی در باب بحران به مثابه یک مفهوم بپردازیم . مفهوم بحران به عنوان مفهومی بنیادی در برساختن جامعه ، کنش و کنشگر، نقش اساسی را ایفا می کند و جامعه و عرصه های سیاسی کنش با درک صحیح از آن است که در اذهان کنش گران معنای مُحَصّلی خواهند داشت. همچنین کاربرد چنین مفهومی در حوزه های مختلف نشان از آن دارد که این مفهوم تقریبا تمامی وجوه زندگی بشری را تحت شعاع خود قرار داده است، حوزه هایی مانند سیاست داخلی وخارجی، فرهنگ ، اقتصاد، الهیات و تمامی علوم اجتماعی ، انسانی و تجربی. پس بی راه نیست اگر بگوییم «بحران» است که در طول تاریخ امکان های تازه ای را برای اندیشیدن انسان ایجاد کرده است ، تا آن جا که برخی از نویسندگان هر فلسفه ای را پاسخی به بحران موجود در دوره ای از تاریخ دانسته اند. حال اگر تراکم تاریخی در کاربرد این واژه را نشانه ی مناسبی برای حقیقت وجود یک بحران واقعی بدانیم پس باید بپذیریم که همگی ما همواره در یک بحران فراگیر در حال زیستنیم.

نویسندگان تاریخ مفهوم ها بر این نظر اند که برای یونانیان حدود و ثغور واژه ی «Krisis» یا «Crisis» در حوزه های قانون، پزشکی و الهیات تعین یافت. تا اوایل دوران مدرن معنای پزشکی این مفهوم به نسبت دیگر معانی آن دست بالا را داشت. اما از سده ی هفدهم میلادی بود که این مفهوم، به گونه ای استعاری ، به درون حوزه هایی همچون سیاست ، اقتصاد، تاریخ و روانشناسی وارد شد و در سال های پایانی سده هجدهم مضامین الهیاتی و مذهبی خود را باز یافت. اما با کاربرد آن برای حوادث مرتبط با انقلاب های فرانسه و آمریکا ، وجه آخر الزمانی و پیش گویانه ی آن در باب رستاخیز و داوری نهایی معنایی سکولار یافت. به واقع کاربردهای استعاری متنوع این مفهوم اهمیت آن را دو چندان کرد و سبب نفوذ آن به زبان روزمره جوامع شد. برهمین اساس شاید بتوان گفت که تقریبا هیچ حوزه ای از زندگی وجود ندارد که به واسطه ی حضور چنین مفهومی و براساس نیاز ذاتی آن به انتخاب و تصمیم گیری ، آزموده یا تفسیر نشده باشد. از وجه تاریخی نیز «Krisis» از 1780میلادی بدل به بیان درک جدیدی از زمان شد که هم اشاره به پایان یک دوران[1] داشت و هم به تسریع در گذار از آن یاری می رساند.

مفهوم «Krisis» درمیان مفاهیم بنیادین زبان یونانی نیز قرار دارد. این مفهوم از ریشه ی واژه ی krino در یونانی است که معنایی معادل جدا شدن، انتخاب کردن، تصمیم گرفتن و داوری کردن دارد و نیز شیوه ای برای آزمودن خود برای ستیز کردن و جنگیدن است. این واژه در مرکز سیاست یونان باستان قرار می گرفت و نه تنها به معنای جدایی و نزاع بود بلکه به تصمیم در لحظه ای حساس اشاره داشت که به گونه ای بازگشت ناپذیر تعادل شرایط موجود را برهم می زند؛ تصمیمی قطعی و بازگشت ناپذیر. بنابراین، این مفهوم دلالت بر انتخاب های دقیق دارد که فرصتی برای اصلاح مجدد آن ها وجود نخواهد داشت. تصمیماتی که درمرز میان موفقیت یا شکست ، مرگ و زندگی و رستگاری و سقوط قرار دارند. پس چنین مفهومی از دامنه ی معنایی نسبتا گسترده ای برخوردار است.

همان گونه که گفتیم یکی از معانی مفهوم «Krisis» تصمیم است، به ویژه تصمیمی برای صدور یک حکم و داوری نهایی. در واقع در پیوند معنایی مفهوم بحران با مفاهیمی مانند «داوری» ، « آزمودن»، «تصمیمات قانونی» و نهایتا « دادگاه» است که این مفهوم شان قانونی والایی پیدا کرد که از طریق آن شهروندان و اجتماع در پیوند با یکدیگر قرار گرفتند. ارسطو نیز واژه ی «krisis » را با چنین مضمونی به کار می برد. او این مفهوم را به مثابه کد قانونی در نظر دارد که نظم اجتماع را تعیین می کند و در ارتباط با اِعمال قانون و احکام قانونی قرار می گیرد که همه ی شهروندان به رعایت آن فراخوانده شده اند. به واقع از منظر چنین معنای قانونی ویژه ای بود که واژه بحران اهمیت سیاسی یافت و به اموری مانند انتخاب ها و احکام حکومتی، تصمیمات درباره ی جنگ و صلح، احکام مرگ و تبعید و پذیرش گزارش های رسمی بسط یافت . در نتیجه در زبان و اندیشه ی یونانی krisisبرای اجتماع به غایت ضروریست و حاکی از امری عادلانه و سودمند است. برهمین اساس تنها فردی که به عنوان یک داور یا قاضی در اجتماع مشارکت داشت می توانست شهروند باشد. پس برای یونانیان krisis مفهومی بنیادین و محوری بود که از طریق آن عدالت و نظم سیاسی از مجرای تصمیمات قانونی شایسته به هماهنگی و انطباق می رسید. بنابراین بطور بالقوه مفهوم بحران در انطباق با همه ی موقعیت های تصمیم گیری در محدوده ی زندگی خصوصی و عمومی و یا فردی و اجتماعی قرار می گرفت و همواره شامل بررسی انتخاب های قطعی و نهایی بود که داوری های مناسب درمورد آن ها بایستی انجام می شد.

الهیات نیز در کنار قانون و طب از حوزه هایی بود که در تعیین مضامین چندگانه ی مفهوم بحران نقش مهمی داشت. مضمون قانونی و حقوقی krisis بطور کامل توسط ترجمه ی یونانی عهد جدید و قدیم اخذ شد. اما در همین حال این مفهوم وجه جدیدی نیز یافت. دادگاه در این جهان، در تداول یهودی آن، در پیوند با پروردگاریست که دریک زمان حاکم و داور مردمان خود است. از همین رو، داوری کردن و قضاوت متضمن وعده ی رستگاری نیز می باشد. اما فراتر از همه، اهمیت اساسی مفهوم بحران به دلیل پیش بینی های آخرالزمانی آن است. بدین گونه که krisis در پایان جهان و برای نخستین بار از عدالت واقعی پرده بر می دارد. مسیحیان در انتظار داوری نهایی (krisis = judicium ) در روز موعود در حال زندگی اند، که اگرچه زمان و مکان آن نامشخص است اما فرا رسیدن آن قطعی است . به واقع داروی نهایی خود نیز مانند یک محکمه عمل خواهد کرد.

درحالی که از نظر تاریخی مضمون قضایی مفهوم بحران به واسطه ی آموزه های الهیاتی در باب مسئله ی داوری نهایی تداوم یافت، دیگر کاربرد واژه ی krisis در حوزه ی نظریه ی طب در باب بحران قرار می گرفت که برآمده از مکتب بقراط بود. در حوزه ی طب و در مکتب بقراطی مفهوم بحران اشاره به مرحله ای از بیماری دارد که در آن سرنوشت مرگ یا حیات بیمار مشخص خواهد شد، مرحله ای که خبر از فرا رسیدن زمان اتخاذ تصمیم نهایی می دهد ولی هنوز تصمیمی گرفته نشده است.

در نهایت ورود مفهوم بحران، به مثابه مفهومی انتقالی و زمانمند، به زبان لاتینی سبب نفوذ و بسط آن به حوزه ی ادبیات سیاسی و اجتماعی شد. در این مرحله نیز بحران اشاره به نقطه ای از زمان دارد که وقت تصمیم قطعی فرا رسیده اما هنوز نهایی نشده است. اما در دوره ی روشنگری بود که مفهوم بحران ، مانند مفاهیم انقلاب و پیشرفت، از معنای طبیعی و فرازمانی خود فاصله گرفت و هرچه بیشتر به مفهومی زمانمند و تاریخی تبدیل شد. بُعد زمانی یا نظریه ای در باب زمان از مفروضات همیشگی چنین مفهومی بوده است. برهمین اساس همواره باید لحظه ی مناسبی از زمان برای موفقیت یک اقدام در نظر گرفته شود. در اینجا مفهوم بحران اشاره به فشاری از جانب زمان دارد. به واقع برای مانع شدن از وقوع فجایع و یا دستیابی به رستگاری، آگاه بودن از عدم قطعیت و ضرورت احتیاط و دوراندیشی همواره بخشی از هر اشاره ای درباب مفهوم بحران بوده است.

همچنین در میان مدل های معنایی که از سده ی نوزدهم میلادی پیرامون مفهوم بحران شکل گرفت الگویی نیز وجود دارد که بحران را به مثابه مفهومی دوران ساز و تکرار شونده در نظر می گیرد. در این الگو که تا اندازه ای نزدیک به مفهوم اقتصادی بحران است و اشاره به تعادل نمادین در مباحث اقتصادی سده ی هجدهم دارد، نمایان شدن بحران زمانیست که تعادل میان عرضه و تقاضا یا تولید و مصرف و یا چرخه ی مالی و چرخه ی کالا مختل شود که در نهایت این مسئله سبب بروز رکود اقتصادی فراگیرخواهد شد . پس براساس تجربه ی گذشته بشر افزایش عمومی تولید همواره بحرانی را درپی خواهد داشت. اما فراتر از مضامین اقتصادی، آن چه که اهمیت دارد دیالکتیکی است که در این الگو میان پیشرفت و بحران دیده می شود. به واقع هر پیشرفتی اعم از کوچک یا بزرگ میزانی از بحران را در خود جایی داده است. اگرچه که این الگو عمومن در حوزه ی اقتصاد، علوم طبیعی، تکنولوژی و صنعت قرار دارد اما می توان آن را به کل تاریخ بشریت تعمیم داد.

اما تامل آگاهانه در مفهوم بحران و اهتمام به بحران اندیشی برای انسان ایرانی نیز که در حال زیستن در چرخه ی مداومی از بحران هاست به فهم این مهم یاری می رساند که بحران ها علیرغم تمام مصائبی که به همراه دارند از آن جهت که بشر را وادار به اتخاذ تصمیماتی سخت و انتخاب هایی سرنوشت ساز می کنند فرصت هایی را برای تفکر نقادانه در جوامع ایجاد کرده اند. بحران به مثابه طوفانی سهمگین اند که بر مرداب اندیشه ی جوامع دچار انسداد و رکود می وزند تا بار دیگر آن ها را وادار به تکاپو برای نجات از زوال و انحطاط نمایند. پس زمانه ی بحران زمانه ی تعقل، انتخاب و تصمیم است آن چه که جز با رجوع مجدد به ظرفیت های عقلانی و کنار گذاشتن دگم های تاریخی ملت ها به دست نخواهد آمد.

 

منبع:

Reinhart Koselleck and Michaela W. Richter Journal of the History of Ideas, Vol. 67, No. 2 (Apr., 2006), pp. 357-400

 


[1] Epoch


نویسنده

عارف مسعودی (مدیر گروه)

عارف مسعودی دکتری رشته علوم سیاسی، گرایش جامعه شناسی ، دانشگاه شهید بهشتي تهران است. ایشان در سال 2017 پژوهشگر مهمان در دانشگاه یورک (تورنتو – کانادا) بوده اند . آقای مسعودی اکنون مدیر گروه سیاست و تمدن ایرانی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه هستند


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد