عربستان: از معامله به بازی
نویسنده: دکتر حسین دهشیار، پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه
قلیل ترین فضیلتی که برای هر ساختار قدرت سیاسی می توان ترسیم ساخت همانا بهره مندی از ظرفیت فهم شرایط میباشد. تمامی حیطه های زیست بشری هر چند به نسبت های متفاوت، مداوما در حال تغییر و تحول هستند. برخورداری انسان از عقلانیت در شکل های پیشینی و پسینی آن گریز ناپذیری این پدیده را به صحنه می آورد. با در نظر گرفتن اجتناب ناپذیری عنصر دگرگونی در حیات بشری پر واضح میگردد که شرایط از پویایی ذاتی برخوردار گردند.
در گستره خاورمیانه به دلیل صیقل نیافتن بنیان های هویتی وعدم تناسب گزاره های اقتدار سیاسی با پیش فرضهای الگوی اقتصاد سرمایه داری بازاری محققا بستر حقیرتری برای پذیرایی از الزامات مرتبط با تغییر و تحول در قلمرو داخلی وجود دارد. آن کشورهایی در خاورمیانه امروزه سکاندار پیشتازی و جهت دهی میباشند که با وجود محدودیتهای ارزشی، ساختاری، هویتی و سیاسی برای پذیرش نیاز به تغییر درگستره ی بومی در سطحی که به شکوفایی مولفههای مدنی در اجتماع بیانجامد توانسته اند فزون ترین همسویی را با شرایط بین المللی متجلی سازند. ساختار قدرت سیاسی در عربستان سعودی که قهقرایی ترین در تمامی جهات میباشد را بدون شک پرچمدار در رابطه با درک شرایط بینالملل در منطقه بایستی قلمداد ساخت.
رهبران این سرزمین سطحی از بلوغ ادراکی در فهم شرایط به شدت در حال دگردیسی بین المللی را به نمایش گذاشته اند که نه تنها در منطقه بلکه در سطح تعامل با مطرحترین بازیگران جهانی کاملا مشهود میباشد. تحول در کیفیت روابط با آمریکا را میبایستی برجستهترین شاخص برای وقوف به بلوغ ادراکی رهبران عربستان سعودی یافت. کشوری که در سال ۱۹۳۲ به وسیله عبدالعزیز بن سعود یکپارچه گشت و رسمیت بین المللی یافت با وجود این که کمپانی استاندارد اویل جغرافیایی به وسعت ایالت تگزاس را برای کشف نفت به انحصار خود در آورد برای آمریکا از اهمیت برخوردار نبود. به دنبال پایان جنگ دوم تنها با توجه به رقابت ایدئولوژیک در گسترهی جهانی و اهمیت یافتن کلیدی نفت در گسترش سرمایهداری بود که عربستان سعودی در ضمیر استراتژیک آمریکاییان جای باز کرد.
معامله ای میان آمریکا و عربستان شکل گرفت که تا پایان قرن بیستم با صلابت تمام دوام آورد. دسترسی جهان سرمایهداری به نفت عربستان در برابر تضمین امنیتی آمریکا برای دفاع از عربستان دو ستون این معامله قرار گرفتند. رهبران عربستان با وقوف کامل به واقعیات جهان عرب که در زیر سلطه ایدئولوژی پان عربیسم التهاب تودهای را گریزناپذیر ساخته بود برای حفظ اریکه های قدرت، آگاهانه با در نظر گرفتن ظرفیتهای محدود در اختیارو مولفههای حقیر قدرت کفه معامله با آمریکا را برای این کشور سنگینتر نمودند.
در حیطه سیاست خارجی تصمیمات در وهله اول با در نظر گرفتن ملاحظات استراتژیک و منطقهای و اولویتهای آمریکا و در مرحلهی دوم با در نظر گرفتن دغدغههای عربستان قواره می یافتند. به دنبال پایان منازعات ایدئولوژیک و حرکت تدریجی آمریکا از مداخله مستقیم نظامی در منطقه به دنبال نتایج حاصل از جنگهای افغانستان و عراق و به طور همزمان نقشآفرینی فزونتر چین برای بسط نفوذ، رهبران عربستان ضرورت عبور از مناسبات مبتنی بر معامله با آمریکا را به بازی با آمریکا را با توجه به شرایط برای خود میسر و شدنی یافتند. شرایط بین المللی سطح بالاتر ادراکی را طلب کرد که عربستان ضرورت آن را سریعا متوجه شد و به گام برداشتن در این مسیر اقدام نمود. این بدان معناست که عربستان بر خلاف گذشته با توجه به منافع ملی و حکومتی اولویتها و سیاستها را طراحی میکند و در وهله دوم با در نظر گرفتن ملاحظات آمریکا به عنوان متحد استراتژیک آن را صیقل میدهد. معامله، وابستگی را برای عربستان به ارمغان آورد در حالی که استفاده از ظرفیتها و مولفههای قدرت به عنوان کارتهای بازی عربستان را قادر به ورود به تعامل پایاپای با آمریکا در بطن وابستگی متقابل برای هویت بخشیدن به سیاست ها نموده است.
جهت ارجاع علمی: حسین دهشیار، « عربستان: از معامله به بازی»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1402/5/ 16
نویسنده
حسین دهشیار (ناظر علمی)
حسین دهشیار پژوهشگر ارشد و ناظر علمی گروه ملاحظات استراتژیک امریکا - خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد. حوزه مطالعاتی دکتر دهشیار مسائل خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا است.