فهم کشورهای آسیایی از امنیت خلیج فارس

نوع مطلب: متن های اساسی در خاورمیانه شناسی

 

 

Asian Perceptions of Gulf Security

Edited by

Li-Chen Sim and Jonathan Fulton

 

نویسندگان؛ جاناتان فولتون و لی چن سیم

2023/ راتلیج

تهیه: دکتر شهاب دلیلی، مدیر گروه مطالعات پیشرفته متون اساسی

 

 

توضیح پژوهشکده: «متن های پایه و تازه» آثار جدید و مهمی هستند که به قلم دانشوران سرشناس جهان نوشته و از سوی ناشران معتبر بین المللی منتشر می شوند. از آن جا «مرور ادبیات جهانی در باب خاورمیانه شناسی» بخش مهمی از پژوهش های اساسی را تشکیل می دهد ، گروه مطالعات پیشرفته متون اساسی، بر آن است که این متن ها را به صورت هفتگی معرفی و خلاصه ای از ادعاها و یافته های نویسندگان مطرح دنیا در باب خاورمیانه را منتشر کند. انتشار این آثار لزوماً به معنای تأیید محتوای آنها نیست اما اطلاع از این آثار دوران ساز و حرفه ای می تواند راهی باشد برای رهایی از تحقیقات کلی و تکراری و غیرکاربردی در زمینه پژوهش ها و مطالعات مربوط به خاورمیانه. اعضای گروه مطالعات متن های اساسی در نشست های ماهانه خود که به صورت منظم و بسته در پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه برگزار می گردد این متن ها را وارسی و به بحث نهاده و موارد متناسب را جهت انتشار در سایت مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه عرضه می نماید. در نظر است هر هفته یکی از این آثار را تلخیص و منتشر کنیم.

 

اول؛ جاناتان فولتون به همراه لی چن سیم در ادامه کتاب «قدرت های خارجی و پادشاهی های خلیج فارس[1]»(2019) کتاب «فهم آسیایی از امنیت خلیج فارس[2]» (2022) را منتشر و در آن به مسئله امنیت خلیج فارس و تغییر تحولات روابط میان آسیا و خاورمیانه پرداخته اند. به گفته نویسندگان، کتاب اول به بررسی روابط قدرت های فرامنطقه­ ای (آمریکا، روسیه، فرانسه، بریتانیا، برزیل، ترکیه، هند، چین، کره جنوبی و ژاپن) با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس پرداخته اما تمرکز دقیقی بر روی سیاست خارجی کشورهای آسیایی نداشته است. فولتون بیان می کند که هدف اصلی در کتاب «قدرت های خارجی و پادشاهی های خلیج فارس»، فهم روابط چندوجهی پادشاهی های خاورمیانه با قدرت های فرامنطقه ای بود؛ اما سوال مهمتر این است که چگونه این کشورها می توانند با طیف وسیعی از قدرت های فرامنطقه ای روابط اقتصادی داشته باشند و در عین حال با مسائل و مشکلات ژئوپولیتیکی کمتری روبرو شوند؟ به زبان ساده تر، در اغلب موارد روابط اقتصادی کشورهایی که در مناطق استراتژیک (مانند خاورمیانه) قرار دارند از یک رابطه اقتصادی به یک رابطه ژئوپولیتیکی متمایل می شود. فولتون و سیم معتقد هستند که پادشاهی های خلیج فارس به درستی این نکته را فهمیده و در حال رفتن به سمت نظم جدیدی هستند که سه ویژگی مهم دارد؛ 1) توزیع عمودی قدرت در این کشورها در حال تبدیل شدن به توزیع افقی است. 2) قدرت و نفوذ آمریکا در این کشورها کاهش می یابد و 3) تمام اصولی که به خاورمیانه از منظر سیاست بین المللی دوره جنگ سرد نگاه می کرد تغییر می کند.

 

دوم؛ از زمان انتشار کتاب «قدرت های خارجی و پادشاهی های خلیج فارس» (2019) تا به امروز فاصله عربستان و امارات متحده عربی با آمریکا به طور تعجب برانگیزی افزایش پیدا کرده و اعتماد این دو کشور به واشنگتن کمتر و کمتر شده است. فولتون و سیم در این کتاب به روند خروج آمریکا از خاورمیانه می پردازند تا نشان دهنده که کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه که از دوره اوباما شروع و در دوره ترامپ نیز پیگیری شد بود در دوره بایدن نیز بر خلاف انتظارها ادامه یافت. بایدن حتی نتوانست در فردای حمله پوتین به اوکراین با ریاض و ابوظبی یک تماس تلفنی برقرار کند تا در مورد جنگ در اوکراین و مهمتر از آن قیمت جهانی انرژی با بن سلمان و بن زاید صحبت کند. آنها از پاسخ به تماس تلفنی بایدن خودداری کردند.

 

فولتون و سیم با اشاره به گفته های انور قرقاش در سال 2021 معتقد هستند که کشورهای خاورمیانه با خروج آمریکا از افغانستان وارد یک آزمون نگران کننده شده اند. از یک سو واشنگتن به روشنی اقیانوس آرام و اقیانوس هند را در اولویت خود قرار داده و چین را رقیب استراتژیک خود می داند و از سوی دیگر به تهاجم روسیه به اوکراین و روابط فراآتلانتیک متمرکز شده است. در نتیجه خاورمیانه و مسائل مبتلابه آن بر خلاف گذشته از رتبه اول به رده سوم در سیاست خارجی آمریکا نقل مکان کرده است. کشورهای عربی خلیج فارس نیز در واکنش به این تغییر و تحولات به مشارکت های فرامنطقه ای خود تنوع بخشیده اند و دیگر مانند گذشته واشنگتن را به عنوان تنها گزینه موجود در نظر نمی گیرند. آنها حاضر شده اند برای اجتناب و دوری از تنش های منطقه ای با تهران و آنکارا نیز ارتباط برقرار کنند. به عقیده فولتون و سیم، کشورهای پادشاهی خاورمیانه در اثر ناپایداری ها و تنش های یک دهه گذشته و خروج آمریکا از خاورمیانه به این جمع بندی رسیده اند که دیگر نمی توانند اعتماد گذشته خود به واشنگتن را حفظ کنند و باید خود مسائل امنیتی خود را پیگیری کنند. در آن سو نیز قدرت های فرامنطقه ای به این جمع بندی رسیده اند که باید در نوع نگاه خود به جنوب غرب آسیا تجدیدنظر کنند. به عقیده فولتون و سیم واشنگتن نیز به این جمع بندی رسیده که تعهدات امنیتی که تا به امروز در قبال کشورهای عربی خلیج فارس داشته زاییده نظم دوران جنگ سرد بوده و امروز دیگر کارایی گذشته را ندارد و لذا دیگر نیازی به حفظ آن ندارد.

 

سوم؛ فولتون و سیم در این کتاب تلاش دارند تا تأثیر نظم در حال تحول خلیج فارس بر منافع منطقه ای کشورهای آسیایی (چین، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، هند و پاکستان) را بررسی کنند. به عقیده آنها هر یک از این کشورها در عین حالی که منافع استراتژیک در خاورمیانه دارند، با یکدیگر نیز اختلاف نیز دارند، مضاف بر این که کشورهایی آسیایی در برابر بی ثباتی در خلیج فارس نیز آسیب پذیر هستند. آنها می دانند که نمی توانند با پادشاهی های عربی خلیج فارس ارتباط اقتصادی داشته باشند اما سیاست های تهران، آنکارا و حتی تل آویو را نادیده بگیرند. کشورهای آسیایی به روشنی می دانند که برای ادامه روند رشد اقتصادی خود به انرژی خلیج فارس نیاز مبرم دارند. از سوی دیگر پادشاهی های عربی خلیج فارس نیز به منابع نیروی انسانی متخصص، نیروی کار ارزان، دانش فنی و... کشورهای آسیایی نیاز دارند. در چنین وضعیتی یک سوال مهم مطرح می شود مبنی بر این که کشورهای آسیایی چه تغییراتی در سیاست خارجی خود در قبال ملاحظات امنیتی خلیج فارس خواهند داد؟ و چگونه خود را با نظم جدید سازگار خواهند کرد؟ آیا خلیج فارس به منطقه ای برای رقابت کشورهای آسیایی تبدیل خواهد شد؟ به عقیده نویسندگان پیش از پاسخ به هر سوالی باید به صورت بدیهی پذیرفت که کشورهای منطقه با همسایگان خود تنش هایی را دارند و با حضور کشورهای آسیایی این تنش ها بیش تر خواهد شد. این یک فرض بدیهی است و در پاسخ به سوالات بالا باید در نظر گرفته شود. به عقیده فولتون و سیم آمریکا دیگر تمایلی ندارد جایگاه هژمونیک خود در منطقه را حفظ کند و با کاهش حضور خود در منطقه به طور غیر مستقیم این پیام را به پادشاهی های عربی خلیج فارس ارسال کرده که در سیاست خارجی خود تجدیدنظر داشته باشید. در وضعیت خاورمیانه پساآمریکایی هم کشورهای عربی و هم کشورهایی آسیایی با وضعیت پیچیده ای روبرو می شود؛ پادشاهی های عربی به سراغ تنش زدایی رفته و به گفتگو با همسایگان خود متمایل شده اند و در عین حال به کشورهای آسیایی به عنوان شرکای مهمی می نگرند که می توانند بخشی از انتظارات امنیتی آنها را برآورده کنند. پادشاهی های عربی منطقه معتقد هستند که قدرت های آسیایی می توانند متحدان مهم آینده باشند که از یک مجموعه بازیگران اقتصادی و تجاری به بازیگران تأثیرگذار بر ژئوپولیتیک منطقه تبدیل خواهند شد.

 

 

 

[1] - Fulton, Jonathan and Li-Chen Sim (2019) External Powers and the Gulf Monarchies. Relations

[2] - Fulton, Jonathan and Li-Chen Sim (2023) Asian Perceptions of Gulf Security. Changing Dynamics in Asia-Middle East, Relations

 

 

 


نویسنده

شهاب دلیلی (مدیر گروه)

شهاب دلیلی مدیر گروه متن های اساسی در خاورمیانه شناسی در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانش آموخته دکتری اندیشه سیاسی است. حوزه مطالعاتی دکتر دلیلی اندیشه سیاسی، تامل در مسائل اجتماعی و به طور مشخص توجه به تضارب های هویت و عدالت در ایران و خاورمیانه است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد