تشدید شکنندگی دولت ملت های خاورمیانه توسط هوش مصنوعی
نویسنده؛ شهاب دلیلی، پژوهشگر پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
مصطفی سلیمان، از مدیران ارشد هوش مصنوعی در شرکت مایکروسافت، در سال 2023 با انتشار کتاب «موج پیش رو[1]» جایزه سال فایننشیال تایمز را دریافت کرد و در فهرست 100 شخصیت برتر تأثیرگذار در هوش مصنوعی قرار گرفت. او معتقد است که مهمترین معضل قرن بیست و یکم رقابت بین هوش مصنوعی و قدرت دولت ـ ملتها است. این رقابت باعث تضعیف دولتها، تشدید تنش های منطقه ای، تقویت نظام های اقتدارگرا و بی ثباتی نظام های دموکراتیک شده است؛ خاورمیانه نیز از این قاعده مستثنا نمی باشد.
«هوش مصنوعی مرز هوش انسانی رسیده و بیش از چیزی بر سیاست و رقابت قدرت ها تأثیر گذاشته است. این فناوری چرخه باز توزیع قدرت در نظم دولت پایه را به نفع تکنولوژی و صاحبان آن تغییر داده است» (سلیمان، 2023 : 48)؛ لذا پیش از این که موج پیش رو بنیان نظم دولت پایه را تخریب کند، باید مهار شود. اما این سوال مطرح می شود که آیا فناوری های نوظهوری مانند هوش مصنوعی، رباتیک، مکانیک کوآنتومی، همجوشی هسته ای و... کنترل و مهار شدنی هستند؟ دولت ها چگونه می توانند هوش مصنوعی را مهار کنند؟ ترسناک تر این است که فناوران معتقدند که هوش مصنوعی به مرزی از پیشرفت رسیده که به سختی بتوان آینده و عواقب آن را برآورد کرد. مهمتر این که از قانون و اخلاق خاصی تبعیت نمی کند.
توانایی هوش مصنوعی در تضعیف دولت ملتها
برای مهار و کنترل فناوری نوظهوری چون هوش مصنوعی باید ابتدا به ویژگی هایی بپردازیم. «خودکار بودن» این فناوری در کنار ویژگی «فراگیر بودن»، «تکامل تصاعدی» و در نهایت «تأثیرات نامتقارن» از بارزترین ویژگی های هوش مصنوعی است که با تکیه بر آن نظم دولت پایه را تضعیف و تخریب می کند.
به بیان سلیمان «عصر ما عصر زندگی در سیستم های به هم پیوسته است. در نتیجه یک نرم افزار، یک تغییر ژنتیکی یا اساسا تغییر در هر نقطه ای توان تغییر در الباقی عرصه ها و حوزه ها را دارد» (سلیمان، 2023 : 107). دولت های خاورمیانه نیز در این شبکه تعریف و تحت تأثیر آن قرار می گیرند. هوش مصنوعی از این وضعیت بهره برداری کرده و به صورت نامتقارن در تصمیم گیری های روزمره مردمان خاورمیانه و مهمتر از آن در تصمیم گیری های سیاسی تأثیر می گذارد. مضاف بر این که زیرساخت های جمع آوری اطلاعات و دسترسی به داده ها نیز به سرعت در حال گسترش هستند. جهانی شدن استفاده از اینترنت آن هم پیش از این که آموزشی در مورد آن به کاربران داده شود، تأثیرات مخرب فناوری های نوظهور را دو چندان کرده است. در مقابل با قطعیت می توان گفت که در دنیای معاصر و پیش رو، حذف این فناوری ها امکان پذیر نیست. ویژگی کاربرد عمومی این فناوری ها نیز ابعاد مثبت و منفی دارد. امروز نمی توانیم به روشنی بگوییم که یک تکنولوژی خاص صرفا در بازی کامپیوتری مورد استفاده قرار می گیرد یا در هدایت ناوگانی از بمب افکن های خودکار نیز استفاده خواهد شد. ویژگی های حمله ژوئن 2025 اسرائیل به ایران نمونه ای بر این مدعا است. خودکار بودن فناوری های تسلیحات هوشمند در این نبرد، تأثیر مخرب هوش مصنوعی را دو چندان کرده است. خودکار بودن تسلیحات هوشمند به میزانی توسعه یافته که امروز به راحتی می تواند خود را ترمیم و کارایی خود را بهبود ببخشد.
سلیمان معتقد است که انگیزه مدیران و مالکان فناوری های نوظهوری مثل هوش مصنوعی توقف ناپذیر است (سلیمان، 2023 : 117). آنها این مسیر را بدون وقفه طی می کنند تا 1. غرور ملی و ضرورت استراتژیک کشور متبوع خود را ارتقاء دهند (رقابت چین و آمریکا بهترین نمونه این مدعا است). 2. اساسا دانش در جهان معاصر آزادی عمل فراوانی دارد و برای رفتن به فراسوی مرزهای کنونی دست به هر کاری می زند. 3. مضاف بر این که انگیزه های اقتصادی فناوران و دانشمندان را ترغیب می کند که بی وقفه پیش بروند. 4. از سوی دیگر برخی از فناوران و دانشمندان هم دغدغه های انسانی و اخلاقی داشته و برای مدیریت بحران ها و فائق آمدن بر بلایای طبیعی و مصائب زندگی بشر بی وقفه فعالیت می کنند. 5. در کنار انگیزه مالی و اخلاقی، برخی دیگر به منظور جاه طلبی و از سر خودخواهی در این مسیر گام بر می دارند. به عبارتی ساده تر «تحت تأثیر ناسیونالیسم، سرمایهداری، علم و خودخواهی، فناوری های نوظهور وارد مسیری بی بازگشت و توقف ناپذیر شده است» (سلیمان، 2023 : 142). به عقیده سلیمان آینده دنیای پیش رو به برخورد دولت ملت ها با روند توقف ناپذیر هوش مصنوعی و مهار و کنترل آن بستگی دارد.
سازوکار هوش مصنوعی در تضعیف دولت ملت ها
هوش مصنوعی برای ادامه پیشرفت بی وقفه خود، دولت ملت ها را اصلی ترین مانع می بیند و طبیعتا به دنبال تضعیف و تخریب آن است. هوش مصنوعی از مسیرهای موازی متعدد باعث رنجش اجتماعی مردم از نابرابری اجتماعی ـ اقتصادی و در مجموع تشدید شکنندگی دولت های غیر دموکراتیک و تقویت موج پوپولیسم در دولت های دموکراتیک خواهد شد. به این ترتیب با تضعیف دموکراسی، شرایط برای دولت های اقتدارگرا و پوپولیست بیش از پیش فراهم می شود.
سلیمان معتقد است که «تکنولوژی هوش مصنوعی در چند دهه اخیر قطبش سیاسی و شکنندگی نهادی را دو چندان کرده و باعث شکنندگی بیشتر دولت ها شده است» (سلیمان، 2023 : 155). به عقیده او در یک صد سال اخیر نظام های دموکراتیک و اساسا دموکراسی، هزینه های کلاسیک نقد سیاسی، کنش مدنی و... را کاهش داده، در نتیجه مردم در سایه فضای دموکراتیک می توانند از توانایی فناوری هایی چون هوش مصنوعی بهره برداری کرده و محتوای انتقادی با کیفیت تولید کنند. علاوه بر تضعیف دولت از جانب جامعه مدنی، دولت ها از سوی بازیگران غیر دولتی نیز متحمل خساراتی می شوند. گسترش استفاده از سلاح های رباتیک مثل پهپادها و... یا سلاح های خودکار توسط بازیگران غیردولتی فجایع عظیمی را به بار آورده است. آنها توانسته اند چتر امنیتی دولت بر سر شهروندان را مختل کرده و در نتیجه دولتی که نتواند وعده امنیت را برای شهروندان خود محقق کند، با بحران مشروعیت (انحصار استفاده انحصاری از خشونت) روبرو می شود. نباید فراموش کنیم که انتشار اطلاعات و اخبار جعلی نیز تأثیری کمتر از سلاح های هوشمند و رباتیک ندارد.
هوش مصنوعی علاوه بر تضعیف دموکراسی، تشدید شکنندگی دولت ها، افزایش منتقدان و... بخشی از جمعیت یقه سفیدها را نیز بیکار می کند و مسئولیت و انجام کارهای آنها را بر عهده می گیرد تا علاوه بر بیکاری بخش قابل توجهی از جامعه، دولت را با بحران دریافت های مالیاتی از کارمندان روبرو کند (سلیمان، 2023 : 182). به زبان ساده تر اگر مسئولیت یقه سفیدها را هوش مصنوعی بر عهده بگیرد، چه کسی به دولت مالیات بدهد؟ در نتیجه شکنندگی دولت تشدید خواهد شد.
آینده دولت ملتها
سلیمان معتقد است که شکنندگی دولت ها در موج پیش رو به یک میزان نخواهد بود. نظام های سیاسی دموکراتیک تضعیف و نظام های اقتدارگرا تقویت خواهند شد. با گسترش شرکت های خصوصی که بیشتر از دولت ها به دیتاها و اطلاعات دسترسی دارند، شکنندگی دولت ها دو چندان می شود. به این ترتیب که دولتهای دموکراتیک دچار چندپارگی و تمرکززدایی شده و دولت های اقتدارگرا به سمت نوع جدیدی از تمامیت خواهی تمایل پیدا می کنند (سلیمان، 2023 : 196). اما چرا تا به امروز راه مهار روشن و دقیقی برای کنترل هوش مصنوعی از سوی دولت ها مطرح نشده است؟ پاسخ قطعی این است که مقررات موجود ناکافی است و تنظیم کنندگان قانون و سیاستگذاران ظرفیت و توانایی لازم برای همراه شدن با تکامل فناوری های نوظهور را ندارند (سلیمان، 2023 : 231)، در نتیجه موج پیش رو جهان را تغییر می دهد. در اثر این تغییر انسان به شکل سابق، تنها عامل تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی نخواهد بود و حتی اکثر تعاملات انسان نیز نه با دیگر انسان ها که با هوش مصنوعی انجام می شود. «فارغ از این که این موج جذاب، ترسناک یا پوچ به نظر برسد، واقعیتی در حال وقوع است» (سلیمان، 2023 : ۲۸۴).
سخن آخر
هوش مصنوعی دولت های خاورمیانه را از یک سو به تکنولوژی های نوظهور وابسته کرده و از سوی دیگر با تشدید اعتراضات اجتماعی، تضعیف بحران های اقتصادی، شکنندگی دولت در انجام امور عمومی را بالا برده و منطقه خاورمیانه را وارد دوره نبردهای نظامی با تسلیحات هوشمند کرده است.
شرکتهای چینی فناوری نظارتی هوش مصنوعی را به 63 کشور جهان و به طور مشخص خاورمیانه و شمال آفریقا فروخته و آن را پشتیبانی می کنند. از این تعداد 36 کشور در مسیر طرح کمربند ـ جاده (BRI) قرار دارند. به این ترتیب امروزه بیشتر دولتهای کشورهای منطقه خاورمیانه از هوش مصنوعی وارداتی از چین استفاده می کنند. این شرکتها در اغلب موارد از حیطه مقررات دولتی و قوانین سازمان های بین المللی خارج هستند یا این قوانین را دور می زنند. بر اساس آمار شرکت های خصوصی بر خلاف تمایل دولتها به تلفیق هوش مصنوعی با تسلیحات نظامی، بیشتر به تلفیق هوش مصنوعی با اقتصاد و کسب درآمد تمایل دارند. بررسی ها نشان می دهد که با ورود هوش مصنوعی و دیگر جنبه های فناوریهای نوظهور به خاورمیانه، نابرابری های فعلی تشدید شده اند، چرا که با ورود هوش مصنوعی در روند تولید و توزیع، عواقب وحشتناکی بر جوامعی که نیروی کار آنها عمدتا کارگر می باشند، وارد می آید. بیکاری کارگران ساده در کنار بی عدالتی در توزیع سود حاصل از افزایش تولید و رشد اقتصادی گریبان بیشتر کشورهای حوزه خلیج فارس را خواهد گرفت.
طبق گزارش های اقتصادی، هوش مصنوعی تا سال 2030 حدود 15.7 تریلیون دلار درآمد تولید خواهد کرد و سهم خاورمیانه از این رقم 320 میلیارد دلار معادل دو درصد خواهد بود. این عایدی گویای آن است که فناوریهای نوظهور در خاورمیانه عمدتا امنیتی ـ نظامی هستند و کمتر به جنبه اقتصادی آن توجه شده است. بر اساس برآوردها، عربستان، امارات و مصر به ترتیب بیشترین سهم را از دو درصد تأثیرگذاری فناوری های نوظهور بر اقتصاد به دست می آورد. مضاف بر آن که تا سال 2030 هوش مصنوعی با آن که 10 میلیون شغل نوظهور در خاورمیانه ایجاد می کند اما 800 میلیون شغل (عمدتا خدماتی و...) را از بین خواهد برد. به بیان ساده، خاورمیانه به دلیل وجود صنایع و تکنولوژی های قدیمی از گسترش کاربرد هوش مصنوعی در عرصه اقتصادی متضرر می شود. مضاف بر این که در دو دهه اخیر بسیاری از اعتراضات خیابانی و تغییرات سیاسی حاصل از آن اعتراضات در نتیجه تلفیق فناوری های نوظهور و ارتباطات شهروندان در اعتراض به حاکمان اتفاق افتاده است؛ وضعیتی که در خاورمیانه و شمال آفریقا بارها شاهد آن هستیم. انقلاب سال 2011 تونس، انقلاب فیس بوکی در مصر و در ادامه بهار عربی تا به امروز و همچنین اعتراضات ترکیه در 2013 بخشی از تأثیر فناوری های جدید بر سیاست در خاورمیانه است.
علاوه بر گسترش اعتراضات و تضعیف توان اقتصادی دولت، هوش مصنوعی با افزایش توان تسلیحات تنش های نظامی خاورمیانه را دو چندان کرده است. تا جایی که امروز بخش اعظم استراتژی نظامی منطقه ای یک کشور از جمله ایران به رفتار نظامی همسایگان او وابسته است. امروزه تعداد زیادی از بازیگران منطقه خاورمیانه به سرعت در حال توسعه توان و میزان دستیابی خود به پهپادهای مسلح هستند. ارتقاء توان تسلیحات هوشمند در خاورمیانه از دو مسیر تولید داخلی (اسرائیل، ایران و ترکیه) و خرید خارجی (اردن، عراق، عربستان سعودی و امارات) محقق می شود. هر چند که تأثیر هوش مصنوعی و فناوری های نوظهور بر توان نظامی به تسلیحات هوشمند محدود نمی شود و می تواند در مقام تصمیم گیرنده و تعیین کننده استراتژی نظامی ـ امنیتی مورد استفاده قرار گیرد؛ چرا که دریافته اند در تقابل تصمیم گیری انسانی و تصمیم گیری هوش مصنوعی در یک نبرد نظامی، پردازش اطلاعات و تصمیم گیری انسانی بسیار محدودتر از ماشین عمل می کند و شکست قطعی را به بار می آورد.
به این ترتیب هوش مصنوعی با تولید تسلیحات نظامی هوشمند و تصمیم گیری های استراتژیک اثرات مخربی را بر وضعیت پرآشوب خاورمیانه می گذارد. این فناوری با سرعت بالای پردازش، سرعت اقدام در جنگ ها را افزایش داده و به همان میزان زمان تصمیم گیری را محدود کرده و کاهش داده است. در نتیجه از برآیند سرعت بالای نبردهای نظامی و تصمیم گیری محدود، روند بی ثباتی خاورمیانه تشدید خواهد شد. در نتیجه استفاده روزافزون از هوش مصنوعی، مناقشات منطقه ای افزایش پیدا می کند و احتمال تشدید رقابت های هسته ای نیز بیشتر می شود.
برخی از کشورهای خاورمیانه از جمله امارات در کنار بهره برداری از هوش مصنوعی در صنعت نظامی و دفاعی خود و همچنین تأمین امنیت شهرها، از این فناوری به منظور بالا بردن رشد اقتصادی استفاده می کنند تا توان رقابت پذیری خود با قدرت های اقتصادی منطقه و جهان را افزایش دهند. اما در این مسیر با چالش هایی نیز روبرو هستند. برای مثال با توجه به این که حجم فراوانی از کارگران مهاجر در این کشور حضور دارند، افزایش بهره برداری از هوش مصنوعی سبب بیکاری این حجم کارگر مهاجر می شود؛ این مسئله می تواند گریبان گیر کشورهایی با ویژگی های مشابه امارات نیز بشود. اقتصاد تک محصولی، نظام اقتصاد غیر شفاف و وابستگی به روند تکنولوژی قدیمی از بارزترین علل این وضعیت است. با آنکه هوش مصنوعی قادر است اقتصاد رانتی امارات و دیگر کشورهای منطقه را متحول سازد و به اقتصادی با منابع مالی متعدد بدل کند، اما نیازمند آن است که توأمان مهارت شهروندان و آموزش نسل جدید در این رابطه صورت گیرد و الگوی کار در سراسر آن کشور متحول شود. در نهایت به نظر می رسد که هر کشوری در خاورمیانه بتواند بر مشکلات بهره برداری از هوش مصنوعی فائق آید و این فناوری را در سطوح امنیت، اقتصاد، حکمرانی، آموزش و... عملیاتی نمایند و همچنین می تواند بر بخش عظیمی از تنگناهای استراتژیک سنتی خود (همچون وسعت کم، جمعیت اندک، اعتراضات خیابانی، کمبود آب، مشکلات محیط زیست و...) فائق آید.
[1] - Suleyman, Mustafa (2023) The Coming Wave: Technology, Power, and the Twenty-First Century's Greatest Dilemma. Penguin random House
نویسنده
شهاب دلیلی (مدیر گروه)
شهاب دلیلی مدیر گروه مطالعات ادبیات سیاسی و متن های اساسی در خاورمیانه شناسی در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. نامبرده دانش آموخته دکتری اندیشه سیاسی است. حوزه مطالعاتی دکتر دلیلی اندیشه سیاسی و مباحث مربوط به هویت و نظام انتخاباتی در خاورمیانه است.