اصلاحات داخلی و بازتعریف راهبرد خاورمیانه ای عربستان سعودی در دوره پس از سال ۲۰۱۹
فهیمه قربانی؛ پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
عربستان سعودی به عنوان یکی از بازیگران مهم در منطقه خاورمیانه و شورای همکاری خلیج فارس، تحولات معنادار و بااهمیتی را در عرصه های داخلی و منطقه ای تجربه کرده است؛ تحولاتی که بعضا شگفتی و تحسین ناظران و تحلیلگران را در برخی موارد برانگیخته است. ازجمله این تحولات مهم، اجرای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در حوزه داخلی و پیامدهای منطقه ای آن بوده است. اتخاذ راهبرد اصلاحات نوگرایانه به ویژه برنامه های توسعه اقتصادی و حرکت از مشروعیت سنتی به سوی مشروعیت مدرن، یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بوده که به تغییر تدریجی راهبرد خاورمیانه ای ریاض، کاهش محسوس رقابت های ژئوپلیتیکی منطقه ای آن، و کاهش شدید انگیزه این کشور برای ورود به درگیری های خاورمیانه در دوره پس از سال 2019 منجر شده است.
به طور کلی، عربستان سعودی با چالش های فکری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متعددی در برهه های مختلف مواجه بوده است. در این میان، بروز بهار عربی در سال 2011 به عنوان نقطه ای عطف، چالشی وجودی و شوکی بزرگ، به صدا در آوردن زنگ هشداری جدی برای بیشتر سرباز کردن مشکلات و چالش های داخلی این کشور بود؛ چالش هایی همچون افزایش جمعیت جوان، طبقه جدید زنان تحصیلکرده، جریانات فکری گوناگون با مطالبات خاص خود برای انجام تغییرات، وعاظ وهابی رادیکال، رشد طبقه متوسط و انتظارات فزاینده آنها، بیکاری، اقلیت های سرکوب شده، و نقدهای گسترده از کاستی ها، کمبودها و عملکرد حکمرانی از طریق شبکه های مجازی. در مطالعات مضاوی الرشید، پژوهشگر برجسته مسائل عربستان نیز چالش های مذکور به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است. همچنین، دیوید راندل پژوهشگر برجسته مطالعات عربستان سعودی و دیپلمات آمریکا در کشورهای عربی از جمله عربستان (به مدت 30 سال) در کتاب خود با عنوان «رؤیا یا سراب: عربستان سعودی بر سر دوراهی» (2023) می نویسد: «همان نیروهایی که از لحاظ تاریخی در دیگر پادشاهیها موجب تغییر شدند، اکنون در عربستان ظهور یافته اند: پایان تمکین اجتماعی، کاهش اسلام وهابی و ظهور فردگرایی. سفر و ماهواره موجب تجربه جهان خارج توسط سعودی ها شده است و فارغ التحصیلان سعودیِ به کشور بازگشته جوامعی متفاوت از جامعه خود را تجربه کرده اند؛ از این رو، تسلیم در برابر پذیرش ساختارهای سلسله مراتبی و مردمحور به تدریج دارد کمرنگ می شود» (ص. 330). انباشت این چالش ها و کمبود مشروعیت داخلی منتج از آنها، حاکمان سعودی را متوجه ضرورت حیاتی اجرای اصلاحات نوگرایانه در کشور کرده است. درگیری های نظامی منطقه ای نتوانستند دیدگاه جوانان سعودی به حاکمیت را به نحو مثبتی تغییر دهند؛ چرا که مهم ترین خواسته آنها تغییر فرهنگ محافظه کارانه عربستان بوده است؛ بنابراین، ولیعهد سعودی اجرای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی لیبرال را در قالب چشمانداز ۲۰۳۰ و برنامه تحول ملی برای دستیابی به این اهداف درپیش گرفته است: کسب حمایت جوانان سعودی (با توجه به آنکه ساختار سنی جمعیت عمدتا جوان است؛ به طوری که 73 درصد از کل جمعیت در سال 2023، در گروه سنی 15 تا 64 سال قرار داشتند)، پرداختن به مساله بیکاری جوانان، آینده سیاسی خود و کشور، ترسیم چهره ای مدرن از عربستان در انطباق با استانداردهای مدرن جهانی، جذب سرمایه گذاری خارجی با هدف تنوع اقتصادی و جلوگیری از بروز ناآرامی های داخلی.
«کسری مشروعیت» حاصل از چالش های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در عربستان سعودی، در نهایت تصمیم گیرندگان این کشور را به اتخاذ راهبرد از بالا به پایین اصلاحات اجتماعی ـ اقتصادی (بدون تمرکز بر توسعه سیاسی) به منظور مشروعیت سازی و کاهش کسری مشروعیت واداشت. در مورد مفهوم «کسری مشروعیت» بایست گفت که این مفهوم به عنوان تضعیف «کشش انطباق» نهادها تعریف شده است که به نوبه خود دستاوردهایی را که از همکاری بین المللی ناشی می شود، به خطر می اندازد. کسری مشروعیت زمانی پدیدار میشود که یک نهاد ثابت باقی بماند؛ اما محیط هنجاری و سیاسی آن تغییر کند. طبق تعریف، عربستان به ویژه پس از تحولات بهار عربی با چالش و کسری مشروعیت مواجه شده بود؛ محیط هنجاری و فکری عربستان در سال 2011 با توجه به پدیداری جریانهای فکری و چالشهای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تغییر یافته بود؛ در حالی که اساسا نهادهای اجتماعی و سیاسی ثابت و بدون انطباق با مطالبات جدید باقی مانده بودند. افزون بر این، به تاثیر مؤلفه خارجی در ضرورت اجرای اصلاحات داخلی نیز بایست توجه کرد؛ بدین معنا که عربستان فشار بسیار زیادی را بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001 تجربه کرد و نام این کشور در افکار عمومی و رسانههای جهانی مترادف با آموزه های مذهبی رادیکال، نابرابری جنسیتی و مطالبات برآورده نشده جوانان بود. در این راستا، اتخاذ رویکرد اصلاحات نوگرایانه ـ برای مثال، اجرای اصلاحات مهم در حوزه های زنان و قضایی ـ در دوره ملک سلمان به عنوان پیشران داخلی مهم نه تنها به مشروعیت سازی و کاهش کسری مشروعیت نظام سیاسی به طرز معناداری کمک کرده و منجر به تغییر دیدگاه جوانان سعودی نسبت به حکومت (شکل گیری ذهنیت مثبت) شده است، بلکه بر سیاست خارجی و سیاست منطقه ای ریاض در خاورمیانه نیز تاثیر به سزایی گذاشته است.
به طور کلی، پویایی های داخلی نه تنها بر رفتار و سبک سیاست خارجی و سیاست منطقه ای کشورها تاثیر می گذارند، بلکه حتی راهبرد منطقه ای آنها را می توانند شکل دهند. در این راستا، «تمرکز» عربستان بر اصلاحات نوگرایانه، به ویژه برنامه های توسعه اقتصادی از سال 2019 به بعد، به عنوان یکی از مؤلفه های مهم داخلی، به تدریج موجب تغییر در راهبرد خاورمیانهای این کشور شده است. چنانچه بازه زمانی 2015 تا 2023 درنظر گرفته شود، سهم هزینههای نظامی از تولید ناخالص داخلی عربستان از سال ۲۰۱۹ به بعد کاهش یافته و از 8/7 درصد در سال ۲۰۱۹ به 1/7 درصد از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۳ رسید. بیشترین سهم هزینه نظامی در این بازه زمانی، به سال 2015 (13 درصد) اختصاص داشت که هم زمان با آغاز جنگ یمن بود. این امر را میتوان به «تمرکز» عربستان بر راهبرد اصلاحات به خصوص توسعه اقتصادی از سال 2019 به این سو و درنتیجه، تغییر تدریجی راهبرد خاورمیانه ای عربستان تعبیر کرد که پیامدهای آن به ویژه در تنوع بودجه از منابع درآمدی غیرنفتی در سالهای بعد آشکار شد؛ 32 درصد درآمد غیرنفتی از کل درآمد در سال 2022، با وجود قیمت بالای نفت، نسبت به تقریبا 8 درصد در یک دهه قبل از آن. در واقع، از سال 2019 به بعد، با «تمرکز» ریاض بر راهبرد اصلاحات به ویژه برنامه های توسعه اقتصادی و حرکت از مشروعیت سنتی به سوی مشروعیت مدرن (بازطراحی قرارداد اجتماعی براساس افزایش آزادی های اجتماعی و اقتصادی درعین حفظ حکومت پادشاهی و برخلاف برنامه حامی ـ پیرو قبلی بین دولت و جامعه)، تعدیل رقابت های ژئوپلیتیکی، تغییر تدریجی راهبرد خاورمیانه ای این کشور و درنتیجه، کاهش شدید انگیزه های آن برای ورود به درگیری های منطقهای یا تشدید این نوع درگیری ها آغاز شده است.
در واقع، تغییرات داخلی تغییر تدریجی راهبرد منطقهای ریاض را موجب شده است که تجلی بارز آن، توافق مارس 2023 ایران و عربستان و ازسرگیری روابط دیپلماتیک پس از بیش از هفت سال قطع روابط بوده است. یکی از انگیزههای مهم ریاض برای امضای توافق مزبور، اجتناب از درگیری ها و کاهش تنش های منطقه ای با ایران (حوزه سیاست خارجی) به منظور حمایت از برنامه توسعه اجتماعی و اقتصادی «چشم انداز 2030» بوده است. عربستان میلیاردها دلار برای اجرای این طرح سرمایهگذاری کرده و درنتیجه، اجتناب از تشدید تنش ها با ایران ضروری است؛ زیرا تشدید تنش ها تهدیدی برای تامین مالی پروژه های اقتصادی، عامل بازدارنده جدی برای سرمایه گذاری خارجی و به خطر انداختن آرزوی عربستان برای تبدیل شدن به یک مرکز منطقه ای و جهانی برای لجستیک، تجارت و صنعت است. از جمله دیگر نمونه ها که حاکی از اقدامات مثبت دیپلماتیک ریاض در حوزه های منطقه ای و بین المللی و نیز تغییر رویکرد سیاست خارجی آن (تغییرجهت از تمرکز صرف بر رقابت های منطقه ای و ژئوپلیتیکی به رویکرد مبتنی بر تنوع سازی سیاست خارجی و میانجی گری فعال با هدف جذب سرمایه گذاری خارجی بیشتر و ترسیم چهره ای مثبت و صلح جو در جهان) است، به این موارد می توان اشاره کرد: تلاش قابل توجه برای حل و فصل اختلافات با همسایگان از جمله پایان دادن به محاصره تقریباً چهار ساله قطر در ژانویه 2021 و گسترش تعاملات اقتصادی با عراق؛ تاسیس شورای کشورهای عربی و آفریقایی هم مرز دریای سرخ و خلیج عدن در سال 2020، تلاش برای اجتناب از درگیری های مستقیم در دریای سرخ، و پذیرفته شدن به عنوان «شریک گفتگو» در سازمان همکاری شانگهای در سال 2023. علاوه بر این، عربستان میزبان اجلاس های مهمی با شورای همکاری خلیج فارس، آمریکا، چین و کشورهای آسیای مرکزی بوده و همچنین، میزبان مذاکرات مربوط به جنگ های سودان و اوکراین بوده است.
در جمع بندی نهایی باید گفت که توجه به سیاست داخلی کشورها برای درک سیاست های خارجی و منطقهای آنها ضروری است. رابطهای دوسویه میان سیاست داخلی و سیاست خارجی وجود دارد؛ از یک سو، پویایی ها و پیشران های داخلی بر رفتار سیاست خارجی و راهبرد منطقهای تاثیر می گذارند و از سوی دیگر، سبک و اقدامات سیاست خارجی دارای پیامدهای داخلی است. در این راستا، تاثیر «تمرکز» عربستان بر راهبرد اصلاحات به ویژه توسعه اقتصادی از سال 2019 به بعد، بر سیاست های خارجی و منطقه ای این کشور به طور اختصار مورد بررسی قرار گرفت. از سال 2019 به بعد، «تمرکز» عربستان بر اصلاحات اقتصادی ـ اجتماعی بهویژه برنامه های توسعه اقتصادی و حرکت از مشروعیت سنتی به سوی مشروعیت مدرن، به تدریج موجب کاهش محسوس رقابت های ژئوپلیتیکی این کشور با ایران و تغییر تدریجی راهبرد خاورمیانه ای آن شده است. توافق مارس 2023 ایران و عربستان به عنوان نماد بارز این تغییر قابل توجه است؛ رقابت های فزاینده ژئوپلیتیکی که دو نقطه زمانی شاخص داشتند: سقوط نظام بعثی عراق در سال 2003 و بروز بهار عربی در سال 2011. از سوی دیگر، مجموعه اقدامات جدید منطقه ای عربستان طی چند سال اخیر و تغییر تدریجی راهبرد منطقه ای ریاض، خود منجر به مشروعیت سازی داخلی برای نظام سیاسی این کشور شده است؛ اما این بار نه از طریق درگیری های منطقه ای، بلکه از طریق گسترش و تنوع سازی روابط خارجی، اقدامات دیپلماتیک مثبت در عرصه های منطقه ای و بین المللی و حل و فصل اختلافات با کنشگران منطقه ای.
نویسنده
فهیمه قربانی
فهیمه قربانی پژوهشگر مهمان در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه می باشد. نامبرده دانش آموخته مقطع دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است. حوزه مطالعاتی وی شامل مسایل خلیج فارس است. این پژوهشگر عضو پیوسته گروه مطالعات مسایل خلیج فارس و شبه جزیره عربستان و عضو وابسته گروه های مطالعات کشمکش و همکاری در خاورمیانه و مطالعات ادبیات سیاسی و متن های اساسی در باب خاورمیانه می باشد.