از کریمه تا بالتیک و لهستان: الگوهای توسعه‌طلبی و فشار روسیه در اروپای شرقی

نوع مطلب: مقاله

عارف بیژن؛ پژوهشگر مهمان و دبیر گروه مطالعات سیاست خارجی روسیه و مسائل قفقاز

چکیده

تحرکات اخیر روسیه در منطقه بالتیک و مرزهای لهستان، از نقض حریم هوایی تا حملات سایبری و رزمایش‌های نظامی مشترک، نشان‌دهنده سیاست توسعه‌طلبانه و فرهنگ راهبردی چندبعدی این کشور است. این اقدامات هدفمند، توان دفاعی و انسجام ناتو را می‌آزماید و همزمان فشار سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک ایجاد می‌کند. کشورهای عضو ناتو با تقویت آمادگی دفاعی، برگزاری رزمایش‌های مشترک و توسعه سامانه‌های سایبری و اطلاعاتی واکنش نشان داده‌اند. بررسی این روندها چارچوبی تحلیلی برای فهم رقابت‌های ژئوپلیتیک، تهدیدات ترکیبی و بازدارندگی در اروپای شرقی فراهم می‌کند و اهمیت هماهنگی راهبردی ناتو را برجسته می‌سازد.

 

مقدمه

در سال‌های اخیر، توسعه‌طلبی روسیه در اروپای شرقی و تلاش برای بازسازی نفوذ منطقه‌ای خود، به یکی از مهم‌ترین تهدیدات امنیتی برای کشورهای بالتیک و لهستان تبدیل شده است. الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ و بحران دونباس نمونه‌های آشکاری از سیاست‌های تهاجمی روسیه هستند که نشان می‌دهند مسکو قصد دارد مرزهای نفوذ خود را فراتر از اوکراین گسترش دهد و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در کشورهای همسایه تثبیت کند. این رویکرد، به ویژه کشورهای بالتیک شامل استونی، لتونی و لیتوانی و شرق و شمال شرقی لهستان را در معرض تهدید مستقیم قرار داده است، چرا که این مناطق به لحاظ جغرافیایی و سیاسی مسیرهای کلیدی برای حضور و بازدارندگی ناتو محسوب می‌شوند. بایستی توجه داشت که فعالیت‌های روسیه در این مناطق تنها محدود به تحرکات نظامی نیست. فشار سیاسی، عملیات روانی، حملات سایبری و مانورهای مرزی همزمان، همگی بخشی از یک الگوی توسعه‌طلبانه گسترده هستند که امنیت، ثبات و اقتصاد منطقه را نشانه گرفته است. این تاکتیک‌ها نشان می‌دهد که سیاست توسعه‌طلبانه روسیه، نه صرفاً یک تهاجم نظامی، بلکه مجموعه‌ای از ابزارهای چندبعدی است که در چارچوب یک فرهنگ راهبردی طراحی شده است. طرح این مسأله اهمیت قابل توجهی دارد، اینکه روسیه چگونه با ترکیبی از فشار نظامی، سیاسی و سایبری، فضای امنیتی و سیاسی کشورهای بالتیک و لهستان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و چه الگوهایی در فرهنگ راهبردی و رفتار توسعه‌طلبانه آن قابل شناسایی است. بررسی این روندها می‌تواند چارچوبی تحلیلی برای فهم تغییرات قدرت و رقابت‌های ژئوپلیتیک در اروپای شرقی فراهم کند و نشان دهد که این کشورها در مرکز یک پویایی پیچیده راهبردی قرار دارند که فراتر از مرزهای ملی آنها گسترده است.

 

زمینه تاریخی و سیاست توسعه‌طلبانه روسیه

روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، همواره در تلاش بوده است تا نفوذ خود را در کشورهای همسایه بازسازی کند. این سیاست توسعه‌طلبانه به‌ویژه در دوران ریاست‌جمهوری ولادیمیر پوتین شدت یافته است. از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ و بحران دونباس در اوکراین گرفته تا تحرکات اخیر در منطقه بالتیک و مرزهای شرقی لهستان، روسیه نشان داده است که برای بازسازی حوزه نفوذ خود از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کند. در سال‌های اخیر، تحرکات نظامی روسیه در نزدیکی مرزهای لهستان و کشورهای بالتیک افزایش یافته است. برای مثال، در سپتامبر ۲۰۲۵، سه فروند جنگنده میگ-31 روسی وارد حریم هوایی استونی شدند و با وجود هشدارهای جنگنده‌های ناتو، به پرواز خود ادامه دادند. این اقدام، که چهارمین نقض حریم هوایی استونی در همان سال بود، نگرانی‌های جدی را در میان کشورهای ناتو ایجاد کرد. (1) همزمان با این تحرکات، روسیه و بلاروس در سپتامبر ۲۰۲۵، رزمایش نظامی مشترک «زاپاد-۲۰۲۵» را برگزار کردند. این رزمایش، که در نزدیکی مرزهای لهستان و کشورهای بالتیک برگزار شد، شامل تمریناتی برای مقابله با تهدیدات خارجی و بازپس‌گیری سرزمین‌های از دست رفته بود. برخی تحلیلگران این رزمایش را به‌عنوان آمادگی برای سناریوهای احتمالی در منطقه بالتیک و لهستان ارزیابی کرده‌اند. (2) در پاسخ به این تهدیدات، کشورهای ناتو اقدامات متعددی را در دستور کار قرار داده‌اند. برای نمونه، در سپتامبر ۲۰۲۵، جنگنده‌های نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در قالب مأموریت «سنتری شرقی» بر فراز لهستان گشت‌زنی کردند. این عملیات، که با مشارکت جنگنده‌های دانمارک، فرانسه و آلمان انجام شد، به‌منظور تقویت آمادگی دفاعی ناتو در برابر تهدیدات هوایی روسیه صورت گرفت. (3) همچنین، در واکنش به نقض حریم هوایی توسط پهپادهای روسی در سپتامبر ۲۰۲۵، لهستان ماده ۴ پیمان ناتو را فعال کرد و از هم‌پیمانان خود درخواست مشورت در خصوص تهدیدات احتمالی نمود. این اقدام نشان‌دهنده نگرانی فزاینده کشورهای ناتو از تحرکات روسیه در منطقه است. در مجموع، تحرکات اخیر روسیه در منطقه بالتیک و لهستان، نشان‌دهنده سیاست توسعه‌طلبانه‌ای است که هدف آن بازسازی حوزه نفوذ گذشته و تضعیف انسجام ناتو و اتحادیه اروپا می‌باشد. این تهدیدات، علاوه بر ابعاد نظامی، ابعاد سیاسی، اقتصادی و سایبری را نیز در بر می‌گیرد و نیازمند واکنش هماهنگ و مؤثر از سوی کشورهای ناتو است.

 

فرهنگ راهبردی روسیه

فرهنگ راهبردی روسیه در قبال اوکراین، کشورهای بالتیک و لهستان، با تکیه بر اصول ژئوپلیتیکی، تاریخی و امنیتی خاص خود، به‌طور فزاینده‌ای در حال تحول است. این تحول، به‌ویژه پس از آغاز جنگ در اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، به‌صورت آشکاری در رفتارهای نظامی، دیپلماتیک و اطلاعاتی روسیه نمایان شده است.

در قبال اوکراین، روسیه به‌طور مداوم از اصول «حوزه نفوذ» و «امنیت راهبردی» دفاع کرده است. این رویکرد، که در دکترین نظامی روسیه نیز منعکس شده است، نشان‌دهنده تمایل مسکو به جلوگیری از گسترش ناتو به سمت شرق و حفظ نفوذ خود در کشورهای همسایه است. در این راستا، روسیه به‌طور مکرر از ابزارهای نظامی و غیرنظامی برای اعمال فشار بر اوکراین استفاده کرده است. برای مثال، در سپتامبر ۲۰۲۵، روسیه با استفاده از پهپادها و موشک‌ها، حملات گسترده‌ای را به زیرساخت‌های حیاتی اوکراین انجام داد که منجر به کشته شدن و زخمی شدن ده‌ها نفر شد. (4) در قبال کشورهای بالتیک، روسیه به‌ویژه از تاکتیک‌های «جنگ ترکیبی» و «فشار چندبعدی» استفاده می‌کند. این تاکتیک‌ها شامل ترکیبی از تهدیدات نظامی، حملات سایبری، عملیات روانی و اقدامات دیپلماتیک است که هدف آن تضعیف انسجام داخلی و جمعی کشورهای هدف و تحت فشار قرار دادن ناتو و اتحادیه اروپا است. (5)

در قبال لهستان، روسیه از «تاکتیک‌های آزمایشی» برای سنجش واکنش‌های ناتو و ارزیابی آمادگی دفاعی این کشور استفاده می‌کند. این تاکتیک‌ها شامل نقض حریم هوایی، حملات سایبری و تهدیدات دیپلماتیک است که هدف آن ایجاد تفرقه در میان کشورهای ناتو و ارزیابی واکنش‌های آن‌ها به تهدیدات روسیه است. برای مثال، در سپتامبر ۲۰۲۵، لهستان با نقض حریم هوایی خود توسط پهپادهای روسی مواجه شد که منجر به فعال‌سازی ماده ۴ پیمان ناتو و درخواست مشورت از هم‌پیمانان شد. این رفتارها نشان‌دهنده تغییر در استراتژی روسیه است که به‌جای تمرکز صرف بر تهدیدات نظامی، به‌طور همزمان از ابزارهای غیرنظامی و اطلاعاتی برای اعمال فشار بر کشورهای هدف استفاده می‌کند. این رویکرد، که به‌عنوان «جنگ ترکیبی» شناخته می‌شود، نشان‌دهنده پیچیدگی و چندبعدی بودن تهدیدات روسیه در قبال کشورهای همسایه است. در مجموع، فرهنگ راهبردی روسیه در قبال این مناطق نشان‌دهنده تمایل مسکو به بازسازی حوزه نفوذ خود و اعمال فشار بر کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا است. این رفتارها، که از ترکیبی از ابزارهای نظامی، سایبری، اطلاعاتی و دیپلماتیک بهره می‌برد، در آینده نزدیک واکنش مؤثرتری را از سوی کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا دریافت خواهد کرد.

 

۴. پیامدها و سناریوهای احتمالی

تحرکات اخیر روسیه در منطقه بالتیک و لهستان، نشان‌دهنده تغییرات اساسی در سیاست‌های امنیتی و دفاعی این کشور است. این تغییرات می‌توانند پیامدهای گسترده‌ای برای امنیت منطقه‌ای و جهانی به همراه داشته باشند که مهمترین آن به شرح زیر بیان شده است.

۴.۱. تشدید تنش‌ها در مرزهای ناتو

نقض‌های مکرر حریم هوایی کشورهای بالتیک و لهستان توسط روسیه نشان‌دهنده افزایش فشار نظامی بر مرزهای شرقی ناتو است. این اقدامات بخشی از راهبرد روسیه برای آزمایش واکنش کشورهای عضو و سنجش آمادگی دفاع جمعی است. علاوه بر فشار هوایی، روسیه از حملات سایبری به زیرساخت‌های حیاتی کشورهای ناتو استفاده می‌کند تا بی‌ثباتی ایجاد کند. تحلیلگران روسی تأکید می‌کنند که این اقدامات برای حفظ نفوذ منطقه‌ای و ایجاد توازن راهبردی در مرزهای غربی روسیه انجام می‌شود. در نتیجه، تشدید تنش‌ها در مرزهای ناتو، فرصتی برای بازبینی و تقویت هماهنگی دفاعی و راهبردی کشورهای عضو ایجاد می‌کند.

۴.۲. افزایش آمادگی‌های دفاعی ناتو

واکنش ناتو به تهدیدات روسیه شامل تقویت آمادگی دفاعی و هماهنگی میان اعضا است. رزمایش‌های مشترک در لهستان و کشورهای بالتیک، مانند رزمایش «مدافعان بالتیک»، توان عملیاتی نیروهای واکنش سریع را مورد ارزیابی قرار می‌دهد و هماهنگی میان نیروهای هوایی، زمینی و دریایی را تقویت می‌کند. ناتو همچنین سامانه‌های دفاع هوایی مانند پاتریوت و ناسامز را در مرزهای شرقی مستقر کرده تا بازدارندگی موثری در برابر تهدیدات هوایی و موشکی ایجاد شود. افزون بر این، فعالیت‌های اطلاعاتی و سایبری تقویت شده تا تهدیدات روسیه به‌سرعت شناسایی و خنثی شوند. این اقدامات باعث افزایش حساسیت مسکو و فشار سیاسی بر کشورهای غربی می‌شود، زیرا هر اقدام نظامی روسیه به واکنش هماهنگ ناتو منجر خواهد شد. در نتیجه، تقویت آمادگی دفاعی ناتو هم جنبه بازدارندگی دارد و هم اطمینان سیاسی و امنیتی برای کشورهای عضو ایجاد می‌کند. این رویکرد نشان می‌دهد که ناتو همزمان به تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم پاسخ می‌دهد و ظرفیت دفاع جمعی خود را ارتقا می‌دهد.

۴.۳. احتمال تشدید جنگ ترکیبی

روسیه با توجه به محدودیت‌های مستقیم نظامی در مواجهه با ناتو، احتمال استفاده از جنگ ترکیبی را افزایش داده است. این رویکرد شامل ترکیبی از حملات سایبری، عملیات اطلاعاتی، تبلیغات روانی و فشارهای دیپلماتیک است تا انسجام داخلی کشورهای ناتو را تضعیف کند. حملات سایبری به زیرساخت‌های انرژی، ارتباطات و حمل و نقل در کشورهای بالتیک و لهستان نمونه‌ای از این تاکتیک‌ها هستند. از نگاه روسیه، جنگ ترکیبی ابزار مؤثری برای بازدارندگی غیرمستقیم و ایجاد ابهام در تصمیم‌گیری‌های راهبردی ناتو است. هدف مسکو این است که با اعمال فشار چندبعدی، توان پاسخگویی ناتو را در شرایط بحران محدود کند و همزمان هزینه‌های سیاسی و اقتصادی برای کشورهای عضو افزایش یابد. این روش می‌تواند موجب کاهش اعتماد میان کشورهای عضو و افزایش زمان واکنش ناتو شود. بنابراین، تشدید جنگ ترکیبی نه‌تنها تهدید مستقیم نظامی نیست، بلکه ابزاری راهبردی برای فشار و آزمایش راهبردهای دفاع جمعی ناتو محسوب می‌شود. این واقعیت بر ضرورت تقویت سازوکارهای هوشمند اطلاعاتی و دفاع سایبری در ناتو تأکید می‌کند.

۴.۴. پیامدهای اقتصادی و سیاسی

تحرکات نظامی و فشارهای راهبردی روسیه در منطقه بالتیک و لهستان پیامدهای مهم اقتصادی و سیاسی برای هر دو طرف ایجاد می‌کند. از منظر اقتصادی، تشدید تحرکات نظامی باعث افزایش هزینه‌های دفاعی کشورهای ناتو و همچنین هزینه‌های مرتبط با امنیت مرزها و زیرساخت‌ها می‌شود. کشورهای عضو ناتو مجبور به افزایش بودجه‌های دفاعی شده‌اند تا تجهیزات پیشرفته، سامانه‌های دفاع هوایی و نیروهای واکنش سریع را تأمین کنند. این افزایش هزینه‌ها در کوتاه‌مدت می‌تواند فشار اقتصادی داخلی ایجاد کند و بر اولویت‌های سیاسی دولت‌ها تأثیر بگذارد. در مقابل، روسیه نیز با اعمال این فشارها با تحریم‌های گسترده و محدودیت‌های تجاری مواجه است که اقتصاد آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. روس‌ها بر این باورند که ناتو و اتحادیه اروپا از ابزارهای اقتصادی برای محدود کردن نفوذ مسکو استفاده می‌کنند و این باعث تضعیف توانایی روسیه در تأمین مالی برنامه‌های نظامی و توسعه‌ای می‌شود. از منظر سیاسی، اقدامات روسیه ممکن است روابط آن با کشورهای غربی را بیشتر تیره کند و در عین حال، باعث افزایش همبستگی داخلی کشورهای عضو ناتو شود، زیرا تهدید مشترک انگیزه‌ای برای هماهنگی سیاست‌های دفاعی و دیپلماتیک فراهم می‌آورد. همچنین، تحرکات روسیه می‌تواند فشارهای دیپلماتیک جدیدی ایجاد کند؛ برای مثال، کشورهای عضو ناتو ممکن است مجبور شوند با متحدان غیرناتو، از جمله اوکراین و فنلاند، همکاری‌های امنیتی خود را گسترش دهند. این همکاری‌ها، در کوتاه‌مدت موجب پیچیدگی در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و مدیریت بحران می‌شوند، اما در بلندمدت توان بازدارندگی منطقه‌ای را افزایش می‌دهند. در مجموع، پیامدهای اقتصادی و سیاسی اقدامات روسیه نه تنها بر مسکو اثر می‌گذارد، بلکه راهبردهای دفاعی، سرمایه‌گذاری‌ها و سیاست خارجی کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا را نیز شکل می‌دهد و اهمیت یک پاسخ هماهنگ و جامع را برجسته می‌کند.

 

نتیجه‌گیری

تحولات اخیر در مرزهای شرقی ناتو و منطقه بالتیک، شامل فعالیت‌های نظامی روسیه در استونی و لهستان، نقض مکرر حریم هوایی، حملات سایبری و اقدامات اطلاعاتی، نمایانگر یک تغییر راهبردی در رویکرد مسکو است. این تحرکات نشان می‌دهد که روسیه به جای تقابل مستقیم با ناتو، از تاکتیک‌های فشار چندوجهی و ترکیبی استفاده می‌کند تا توان واکنش و هماهنگی کشورهای عضو را ارزیابی کرده و بازدارندگی خود را تقویت کند. تحلیل این اقدامات، تصویری روشن از هدف راهبردی روسیه ارائه می‌دهد و آن ایجاد بی‌ثباتی در مرزهای ناتو، آزمایش پاسخ جمعی ائتلاف و همزمان اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی در اروپا است. از سوی دیگر، واکنش ناتو و کشورهای عضو، از جمله افزایش آمادگی دفاعی، برگزاری رزمایش‌های مشترک، تقویت سامانه‌های دفاع هوایی و همکاری‌های اطلاعاتی، نشان می‌دهد که تهدیدات روسیه موجب ارتقای هماهنگی و تقویت ظرفیت دفاعی جمعی شده است. علاوه بر بعد نظامی، پیامدهای اقتصادی و سیاسی تحرکات روسیه نیز قابل توجه است؛ افزایش هزینه‌های دفاعی، فشارهای تحریمی و ضرورت مدیریت بحران باعث می‌شود که تصمیم‌گیری‌های داخلی و سیاست خارجی کشورهای عضو ناتو پیچیده‌تر شده و در عین حال انسجام و همبستگی ائتلاف بیش از پیش مورد ارزیابی قرار گیرد. نگاه راهبردی به این تحولات نشان می‌دهد که مقابله با تهدیدات روسیه فراتر از اقدامات نظامی صرف است و نیازمند یک رویکرد جامع و چندلایه است که شامل آمادگی نظامی، بازدارندگی سایبری، هماهنگی دیپلماتیک و مدیریت اقتصادی باشد. در نهایت، این تحولات یک فرصت برای ناتو فراهم می‌آورد تا نقاط ضعف احتمالی خود را شناسایی، ظرفیت‌های بازدارندگی را تقویت و رویکردی پیشگیرانه در مواجهه با تهدیدات ترکیبی روسیه اتخاذ کند.

منابع

1. Andrius Sytas and Gram Slattery. (September 20, 2025). Russian jets enter Estonia's airspace in latest test for NATO. https://www.reuters.com/business/aerospace-defense/nato-member-estonia-says-three-russian-jets-violated-its-airspace-2025-09-19/

2. The Moscow Times. (Sep. 12, 2025). Russia and Belarus Begin Zapad-2025 Military Exercises. https://www.themoscowtimes.com/2025/09/12/russia-and-belarus-begin-zapad-2025-military-exercises-a90510

3. The Australian. (2025). RAF Typhoons patrol Poland in NATO mission after Russian provocations. https://www.theaustralian.com.au/world/raf-typhoons-patrol-poland-in-nato-mission-after-russian-provocations-in-poland-and-estonia/news-story/2e967317bc4c2176b81d85dbe9205e45&ved=2ahUKEwiOza_B-OmPAxUqwAIHHbT3DoUQFnoECBwQAQ&usg=AOvVaw39s1XysvnEVGw753ZNl6PX

4. Joe Coughlan and Amy Sedghi. (Sep. 12, 2025). Poland scrambles aircraft as Russia attacks Ukraine with hundreds of drones and missiles – as it happened. https://www.theguardian.com/world/live/2025/sep/20/poland-russia-estonia-ukraine-war-europe-latest-news-updates?filterKeyEvents=false

5. Emma Burrows. (2025). Russian jets over Estonia ignored signals from NATO pilots, officials say. https://apnews.com/article/russia-jets-estonia-nato-signals-ed46783ac2ce71622a9f3aa8f2ba9ad7


نویسنده

عارف بیژن

عارف بیژن، پژوهشگر مهمان سابق مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه  می باشد. وی دانشجوی دکتری علوم سیاسی و مطالعات منطقه­ ای دانشگاه دولتی سن پترزبورگ- روسیه است. حوزه مطالعاتی وی سیاست خارجی ایران و روسیه در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز، روابط روسیه-اسرائیل است.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد