اهداف سفر ولیعهد عربستان به آمریکا

نوع مطلب: مقاله

جواد حیران نیا؛ مدیر گروه مطالعات مسائل خلیج فارس و شبه جزیره عربستان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه

در بررسی مشارکت استراتژیک مدرن بین آمریکا و عربستان سعودی، اغلب به دیدار ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود، با فرانکلین دی. روزولت، رئیس‌جمهور آمریکا در ۱۴ فوریه ۱۹۴۵ اشاره می‌شود.

در آن دیدار تاریخی، دو رئیس‌دولت بر روی ناو یو. اس. اس. کویینسی نیروی دریایی آمریکا در دریاچه بزرگ کانال سوئز نشستند و با یکدیگر تبادل نظر کردند. از آن زمان تاکنون، دانشگاهیان، پژوهشگران، متخصصان رسانه، سیاستگذاران و متخصصان امور خارجه از هر طیفی، آن دیدار را «تاریخی» خوانده‌اند.

با این حال توافقات صورت گرفته میان عربستان و آمریکا متعاقب سفر «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان به آمریکا و دیدار با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا، روابط دو کشور را وارد مرحله عمیق تری از همکاری های چند جانبه خواهد کرد.

این سفر در شرایطی رخ داد که تحولات مهمی بر این سفر سایه افکنده بود و دستاوردهای این سفر به نوعی بر نظم امنیتی خلیج فارس تأثیرگذار خواهد بود.

یکی از اهداف سفر بن سلمان به امریکا پیگیری توافقات سفر ترامپ به عربستان در ماه اردیبهشت بود. در آن سفر عربستان برای سرمایه گذاری 600 میلیارد دلاری در آمریکا اعلام آمادگی کرده بود و در سفر جاری به آمریکا این رقم را یک تریلیون دلار افزایش داد.

در یک قلم و در پایان سال ۲۰۱۱ سرمایه‌گذاری‌های عربستان در اوراق قرضه و سهام فهرست‌شده آمریکا ۱۷٪ از دارایی‌های مالی خارجی عربستان را تشکیل می‌داد اما در سال ۲۰۲۴، سهم دارایی‌های مالی خارجی عربستان سرمایه‌گذاری‌شده در اوراق قرضه و سهام فهرست‌شده آمریکا به ۲۳٪ افزایش یافته بود.

از سویی دیگر ریاض نیز به دنبال افزایش سرمایه‌گذاری خارجی برای پیشبرد اصلاحات چشم‌انداز ۲۰۳۰ خود است، به‌ویژه در بخش‌هایی مانند هوش مصنوعی،  تراشه‌های رایانه‌ای پیشرفته، مراکز داده، تولیدات پیشرفته، مالی، گردشگری، سرگرمی، معدن و گاز طبیعی.

ایالات متحده می‌خواهد عربستان کالا‌ها و خدمات بیشتری از آن خریداری کند و سرمایه‌گذاری‌ها در شرکت‌های آمریکایی افزایش یابد، و عربستان به دنبال دسترسی گسترده‌تر به فناوری و نوآوری آمریکا برای حمایت از اصلاحات بلندپروازانه چشم‌انداز ۲۰۳۰ خود است.

گسترش همکاری اقتصادی عربستان با آمریکا متعاقب این سفر در حالی بود که واشنگتن از همکاری ریاض با پکن در خصوص تکنولوژی های پیشرفته، هوش مصنوعی و ... ابراز نگرانی می کرد و شرط کرده بود هرگونه گسترش همکاری در این زمینه منوط به توقف همکاری ریاض با پکن در این زمینه هاست.

بعد مهم دیگر این سفر توافق دفاعی میان ریاض و واشنگتن بوده است. عربستان با وجود همکاری گسترده نظامی آمریکا و قرار داشتن زیر چتر امنیتی آمریکا در منطقه، این میزان را کافی نمی داند. همکاری دو کشور شامل میلیارد‌ها دلار فروش تسلیحات آمریکایی، آموزش‌ها و رزمایش‌های مشترک نظامی میان آمریکا و عربستان، و مرکز آزمایش‌های یکپارچه «شن‌های سرخ» که با هدف مقابله با موشک‌ها و پهپاد‌های ایرانی بوده است.

همچنین همکاری دفاعی و امنیتی دو کشور از زمان استقرار نیرو‌های آمریکایی در عربستان سعودی طی جنگ خلیج فارس برای هدایت عملیات «نظارتی جنوبی» (Operation Southern Watch) و در دهه ۲۰۰۰، زمانی که القاعده در شبه‌جزیره عربی (AQAP) شورشی را در پادشاهی به راه انداخت و همچنان به انجام حملات مرگبار در داخل و از یمن ادامه می‌دهد، دگرگون شده بود.

با وجود این تحولات بعد از بهار عربی و به ویژه حمله صورت گرفته به آرامکو عربستان در سال 2019 و عدم واکنش کافی از سوی آمریکا در حمایت از عربستان باعث شده تا نگرانی از ناکاآمد بودن چتر حمایتی آمریکا نزد ریاض برجسته شود.

این موضوع به ویژه با حمله اسرائیل به قطر که اولین حمله اسرائیل به یک متحد آمریکا در منطقه بود برجستگی ویژه تری نیز پیدا کرد. هر چند ترامپ متعاقب این حمله با صدور فرمان اجرایی مبنی بر اینکه هر گونه تهدید و حمله به قطر را در زمره تهدید علیه آمریکا می داند، سعی کرد حمایت دوحه را جلب کند و اعراب ثروتمند منطقه را از تداوم سیاست حمایتی آمریکا مطمئن سازد.

با توجه به رقابت عربستان با قطر، ریاض انتظار دارد توافق دفاعی با آمریکا ویژگی ممتازتری هم داشته باشد. تعیین عربستان سعودی به عنوان «متحد اصلی غیر ناتو» و فروش جنگنده های اف 35 متعاقب سفر بن سلمان به آمریکا در این زمینه قابل ارزیابی است.

در این راستا، کاخ سفید در بیانیه‌ای اعلام کرد که ایالات متحده بر اساس توافق دفاعی استراتژیک دوجانبه (SDA) که در جریان سفر محمد بن سلمان به واشنگتن حاصل شد، به شریک استراتژیک اصلی عربستان سعودی تبدیل خواهد شد.

در این بیانیه آمده است: «رئیس‌جمهور ترامپ و ولیعهد محمد بن سلمان توافقنامه دفاع استراتژیک ایالات متحده و عربستان سعودی (SDA) را امضا کردند، توافقنامه‌ای تاریخی که همکاری دفاعی بیش از ۸۰ ساله ما را تقویت کرده و بازدارندگی را در سراسر خاورمیانه تقویت می‌کند. این توافقنامه یک پیروزی برای دستور کار «اول آمریکا» است و فعالیت شرکت‌های دفاعی ایالات متحده در عربستان سعودی را آسان‌تر می‌کند، بودجه‌های جدید تقسیم بار را از عربستان سعودی برای تأمین هزینه‌های ایالات متحده تضمین می‌کند و تأیید می‌کند که پادشاهی، ایالات متحده را به عنوان شریک استراتژیک اصلی خود می‌بیند.»

همچنین ترامپ فروش بسته دفاعی بزرگ، از جمله تحویل جنگنده‌های اف‌-۳۵ در آینده، را به عنوان بخشی از توافق برای خرید تقریباً ۳۰۰ تانک آمریکایی توسط عربستان سعودی تأیید کرد. فروش تسلیحات دیگری مانند پهپادهای «ام‌کیو-۹بی» و «گامبیت لویال وینگ‌من» هم مورد بحث قرار گرفته است.

بر این اساس، ترامپ روز سه‌شنبه 27 آبان ماه در جریان ضیافت شام با ولیعهد عربستان سعودی، گفت: «و اکنون شما بهترین دوستی را که تا به حال داشته‌اید، دارید، اما از آن زمان، کشورهای ما شرکای پایداری بوده‌اند و امشب با هم، این همکاری را نزدیک‌تر و قوی‌تر از همیشه می‌کنیم و هرگز چنین رابطه‌ای نداشته‌ایم... ما هماهنگی نظامی با عربستان سعودی را افزایش خواهیم داد.»

اگرچه فروش تسلیحات پیشرفته به اعراب خلیج فارس از جمله عربستان همواره از سوی اسرائیل با نگرانی دنبال می شود ولی ترامپ در این زمینه اعلام کرده «از نظر من، فکر می‌کنم هر دو در سطحی هستند که باید در بالاترین سطح قرار بگیرند. اسرائیل از این موضوع آگاه است و بسیار خوشحال خواهد شد.»

حال عضویت عربستان به عنوان «متحد اصلی غیرناتو» در کنار کویت، بحرین و قطر نه‌تنها جنبه نمادین دارد، می تواند امتیازاتی را نیز برای ریاض در پی خواهد داشته است.

یکی از مشکلات همیشگی در همکاری دفاعی دو کشور، تأخیر در تحویل تسلیحات خریداری‌شده عربستان از آمریکا بوده است. گزارش دفتر حسابرسی دولت آمریکا در سال ۲۰۲۴ نشان می دهد که وزارت دفاع این کشور در تحویل تسلیحات جدید «به‌طرز نگران‌کننده‌ای کند» عمل می‌کند. داشتن وضعیت متحد رسمی می‌تواند فرایند‌های اداری را در این زمینه تسهیل کند، هرچند مشکل اصلی بیشتر ساختاری است تا بروکراتیک.

این اطمینان خاطر دادن به ریاض در حالی است که عربستان به ویژه بعد از بهار عربی، متنوع سازی شرکای استراتژیک، استقلال در تولیدات نظامی، همکاری با چین در زمینه موشکی، پیهپادی را دنبال کرده و حتی موضوع همکاری هسته ای با پکن را نیز مطرح کرده بود.

سعودی‌ها تأخیر در تحویل تسلحات خریداری شده از آمریکا را فرصتی برای پیشبرد استراتژی تنوع‌بخشی روابط بین‌المللی خود می‌دانند. اما اتحاد رسمی با آمریکا می‌تواند تحویل تسلیحات را تسریع کند و بازی عربستان با موضوع تأخیر، که مشروعیتی به آن برای رفتن سراغ قدرت‌های دیگر را می داد بگیرد.

داشتن حق غنی سازی اورانیوم به صورت بومی یکی از شروط همکاری هسته ای عربستان با آمریکا عنوان شده بود. این در حالی است که آمریکا برای همکاری با کشورهای مختلف بر اساس قانون 123 حرکت می کند که متعاقب آن داشتن حق غنی سازی و بازفرآوری پلوتونیم مستثنی می شود.

در جریان سفر بن سلمان موضوع هسته ای نیز از محورهای مهم مذاکرات بین ریاض و واشنگتن بوده است. کاخ سفید  در بیانیه ای در این خصوص اعلام کرده است که ایالات متحده و عربستان سعودی در جریان سفر ولیعهد سعودی به واشنگتن، به توافقی در زمینه همکاری در زمینه انرژی هسته‌ای و مواد معدنی حیاتی دست یافته‌اند.

در این بیانیه آمده است: «ایالات متحده و عربستان سعودی اعلامیه مشترکی در مورد تکمیل مذاکرات در مورد همکاری انرژی هسته‌ای غیرنظامی امضا کردند که پایه قانونی برای یک همکاری چند میلیارد دلاری انرژی هسته‌ای چند دهه‌ای با پادشاهی را بنا می‌کند؛ تأیید می‌کند که ایالات متحده و شرکت‌های آمریکایی شرکای منتخب پادشاهی در زمینه همکاری هسته‌ای غیرنظامی خواهند بود؛ و تضمین می‌کند که تمام همکاری‌ها به شیوه‌ای سازگار با استانداردهای قوی عدم اشاعه انجام خواهد شد.»

با وجود این مشخص نیست «حق داشتن غنی سازی بومی» از سوی عربستان مورد توافق آمریکا قرار گرفته است یا خیر.

در خصوص عادی سازی روابط با اسرائیل که پیشتر به عنوان پیش شرط توافق امنیتی و فروش تسلیحات پیشرفته از سوی آمریکا به عربستان مطرح می شد، به رغم تمایل بن سلمان برای ورود به این فرآیند، مشروط به تشکیل کشور مستقل فلسطین شد. با وجود این یکی از دلایل تمایل رهبران سعودی به تحکیم روابط با آمریکا، پایین بودن احتمال عادی‌سازی روابط با اسرائیل بوده است.

آنان اسرائیل را پس از حملات بی‌رحمانه‌اش در غزه و لفاظی‌های افراطی دولت نتانیاهو، بازیگری سمی و بی‌ثبات‌کننده می‌دانند.

حمله اسرائیل به قطر در سپتامبر نیز بر احساسات ضداسرائیلی در عربستان افزوده است. در چنین فضایی، بحث عادی‌سازی روابط با اسرائیل در داخل عربستان حتی قابل طرح نیست.

گسترش توافق ابراهیم و مشارکت عربستان در این توافق است که منجر به گام‌های بعدی برای ورود سایر کشور‌ها از جمله سوریه، در آن خواهد شد.

با دشواری تصویب پیمان دفاعی در سنا، و تمایل رئیس‌جمهور آمریکا برای کاهش تعهدات نظامی خارجی، رهبران سعودی به دنبال توافق‌های دوجانبه‌ای هستند که بدون نیاز به عادی‌سازی با اسرائیل، روابط ریاض و واشنگتن را گسترش دهد.

موضوع ایران نیز از مسائل مورد رایزنی بن سلمان و ترامپ در این سفر بود. بن سلمان با اعلام اینکه دیدگاه عربستان به آمریکا درباره ایران نزدیک به هم است بر لزوم توافق با ایران تاکید کرد.

«بن سلمان» در این دیدار گفت که تمام تلاش خود را برای توافق میان ایران و آمریکا به کار خواهد بست و چهره او زمانی که ترامپ درباره حمله به ایران سخن می گفت، گرفته شد.

اگرچه عربستان از تضعیف ایران و نیروهای نیابتی آن در منطقه ابراز خرسندی می کند ولی هژمون شدن اسرائیل را هم نمی پذیرد. رویکرد ریاض به تهران در سالهای اخیر مبتنی بر عدم حذف ایران از نظم منطقه است. تجربه سالهای بعد از بهار عربی و جنگ یمن و پیشروی های کنونی اسرائیل در منطقه از دلایل این موضع عربستان بوده است.

عدم حذف ایران از نظم منطقه ای رویکردی است که اعراب خلیج فارس در نتیجه تجارب سالهای گذشته بر آن توافق دارند و در کنفرانس امنیتی اخیر در منامه بحرین نیز به صورت پر رنگ مورد تاکید قرار گرفت. در همین راستا عربستان یکی از حامیان اصلی مذاکرات ایران و آمریکا بوده است. این در حالی است که ریاض از مخالفان مذاکرات منجر به برجام در سال 2015 بود.

به صورت کلی سفر بن سلمان به آمریکا دستاوردهای دو جانبه برای دو کشور داشت و به نظر می رسد مسیر متنوع سازی مشارکت استراتژیک به ویژه با چین را در برخی زمینه ها متوقف یا کند خواهد کرد و این کشور به عنوان یک قدرت میانی را در کمپ آمریکا در نظم مبتنی بر رقابت قدرتهای بزرگ حفط خواهد کرد. همچنین این کشور را به شریکی قابل اعتماد در منطقه بیش از پیش تبدیل خواهد کرد. شریکی که می تواند توازن در سیاست خارجی خود بین منافع خود با آمریکا و ایران را برقرار کند. همچنین با همراهی با «پیمان ابراهیم» زمینه نظم مد نظر آمریکا را محقق سازد منتهی نه با دستور کار حداکثری اسرائیل.


نویسنده

جواد حیران نيا (مدیر گروه)

جواد حیران نیا مدیر گروه مطالعات خلیج فارس و کشورهای همجوار در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانش آموخته دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی آقای حیران نیا مسائل خاورمیانه و مطالعات خلیج فارس می باشد.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد