ترکیه از شرق تا غرب ، سیاست خارجی ترکیه به کدام سو میرود ؟

نوع مطلب: مقاله

 

 

گردآوری و تنظیم: سید محسن مصطفوی، مدیر گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه و دبیر پرونده

 

مقدمه

 

نام پرونده ویژه تابستان 1401 گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه را «ترکیه از شرق تا غرب ، سیاست خارجی ترکیه به کدام سو میرود؟ » انتخاب کردیم و آن به دلیل نقش فعال و پررنگ ترکیه در سال 2022 در عرصه بین الملل و منطقه ای بوده است . در همین ابتدا بهتر است که پاسخ اصلی سوال این مقاله را داد؛ سیاست خارجی ترکیه به کدام سو می رود ؟ مشخصا به سمت تامین حداکثر منافع ملی این کشور در عرصه بین الملل حتی اگر آن را جمع اضداد بنامیم .

رئیس جمهور اردوغان در بهار و تابستان امسال ، سال شلوغی را به لحاظ دیدارهای خارجی پشت سر گذاشت و البته هنوز نیز ادامه دارد ، از حضور در اجلاس سران ناتو که امسال نگاه ویژه ای به او بود که موافقت خود را برای عضویت سوئد و فنلاند در ناتو اعلام دارد و او نیز تلویحا با شرط و شروطی این حضور را پذیرفت تا حضور در تهران و جلسه سه جانبه با ایران و روسیه در مورد مسایل سوریه و اوکراین ، دیدار با پوتین در شهر سوچی روسیه و دیدار با رئیس جمهور زلنسکی در شهر لویو اکراین و قبل از آن نیز کارخانه تولید پهپادهای بایرکتار در اوکراین شروع به کار کرده بود ، پهبادهای که در جنگ اکراین و روسیه بلای جان تانک روسی شده است .

اردوغان تنها عضوی از سران ناتو است که از ابتدای بحران اوکراین دو مرتبه با پوتین دیدار کرده و به نوعی نقش میانجی را بازی کرده است و از جمله دست آوردهای این دیدارها اجازه صادرات غلات اوکراین به دنیا با واسطه ترکیه بوده است و حتی صحبت از میانجگری ترکیه برای دیدار مستقیم پوتین و زلنسکی می‌باشد .

از طرف دیگر شاهد آن هستیم که ترکیه در حال ترمیم روابط خود با اسرائیل است و دو کشور تصمیم گرفته اند که روابط دیپلماتیک خود را به بالاترین سطح رسانده و و به طور متقابل به انتصاب سفیر اقدام نمایند و در عین حال و به طور همزمان اردوغان به حمایت از حقوق مردم و حل مسئله فلسطین می‌پردازد !اردوغان حتی موضوع قتل خاشقچی در سفارت عربستان در ترکیه را از یاد برده و بن سلمان را به آنکارا دعوت و به توسعه روابط خود با عربستان مشغول است ، در سوریه نیز علیرغم اشغال بخشی از خاک سوریه و حمله به سربازهای سوری توسط نیروهای نظامی خود سعی در برقرای ارتباط با حکومت اسد دارد .

به نظر می‌رسد دولت ترکیه این روزها نقش پرنگی در عرصه روابط بین المل و منطقه ای برای خود ترسیم نموده است و تا مقدار زیادی نیز در این زمینه موفق بوده است و توانسته خود را به پلی میان شرق و غرب تبدیل نماید و در جهان اسلام و مسایل مرتبط به خاورمیانه نیز همه راه ها این روزها از ترکیه عبور می‌کند . تابستان داغ امسال به نظر توشه خوبی برای اردوغان است که در انتخابات سال آینده ،دوباره کامیاب گردد و در صدمین سالگرد جمهوری ترکیه در سال 2023 همچنان سکاندار دولت ترکیه باشد ، آرزوی که سالها در انتظار آن بوده است .

 

- سیاست خارجی ترکیه؛ جستجوی امنیت و احیای عثمانی گرایی

 

نویسنده: میکائیل سانیار، پژوهشگر مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

 

ترکیه کشوری برخاسته از امپراتوری بیمار عثمانی، اینک به دنبال احیای خلافت در نوع جدید آن است. در داخل با کُردها در تقابل است و بخشی از سیاست داخلی و خارجی ترکیه بر مبنای همین تقابل شکل گیری و تداوم یافته است و در منطقه همزمان با مسئله کردها، با مسئله قبرس روبروست و از سوی دیگر به دنبال احیاگری خلافت از نوع اردوغانی است. ترکیه دروازه ورود شرق به غرب است و ازین منظر منافع راهبردی برای این کشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی عاید شده است. روابط ترکیه با غرب در چند حوزه سیاسی، اقتصادی و نظامی قابل شناسایی است. این عناصر به هم مربوط بوده و در مجموع سیاست خارجه ترک ها را شکل بخشیده است.

رویکرد سیاست خارجی و داخلی ترکیه بر اساس یک مدل ترکیبی (رئالیسم در سیاست خارجه و اقتدارگرایی در داخل) قابل ارزیابی است. اردوغان و حزب حاکم در سطح خارجی (منطقه ای و بین المللی) به دنبال تامین منافع و امنیت ملی است و در سطح داخلی توسط مدل اقتدارگرایی به دنبال حفظ قدرت می باشد. در این یادداشت برآنم سیاست خارجی ترکیه را در بستر تحولات تاریخی و معادلات سیاسی منطقه مورد بررسی قرار داده و بر این مبنا دورنمایی از آینده ترسیم نمایم. متغیر کُردها در داخل و خارج و دکترین تهاجمی ترکیه برای احیای عثمانی گرایی به عنوان دو عامل تعیین کننده در سیاست خارجی ترکیه در نظر گرفته می شود.

 

ترکیه میراث دار امپراتوری عثمانی

ترکیه کشوری مخلوق از جنگ جهانی اول است. این کشور وارث خلافت و امپراتوری عثمانی است و از این حیث در جهان اسلام همواره دارای جایگاه خاص خود بوده است. با فروپاشی خلافت اسلامی، ملی گرایی افراطی کمالیستی شکل گرفته و آتاترک برای ایجاد مدرنیزاسیون، به تبع از غرب به تشکیل دولت _ ملت برآمد. ناسیونالیسم افراطی ترک، و ایجاد دولت _ ملت متمرکز و دلجویی قدرت های پیروز جنگ از ترکیه به سبب تجزیه عثمانی، سبب انکار هویت های دیگر در داخل شده و سرکوب مبارزات کُردها برای احقاق حقوق شهروندی و تداوم جنبش آزادی خواهی کُردها را به دنبال داشته است؛ امری که تمام دوران بعد از جنگ اول جهانی تا به کنون را شامل می شود. لذا بخش بزرگی از منابع کشور ترکیه و سیاست داخلی و خارجی آن در راستای سرکوب و حذف جنبش های کردی در داخل و خارج صرف شده است.

این کشور در سطح منطقه ای نیز با مسئله قبرس روبرو بوده و پس از تحولات جهان عرب، به دنبال پازپس گیری قدرت گذشته در جهان اسلام است و در این زمینه عفرین، گری سپی و سریکانی و برخی دیگر از مناطق شمالی تحت مدیریت خودگران کردی سوریه را اشغال نموده است. این سیاست ترکیه از نظر تحلیل گران تحت عنوان نئوعثمانی گرایی مورد بررسی قرار گرفته است. لذا ترکیه هرگونه مخالفت با آن را به معنای اقدام برعلیه امنیت ملی اش می داند. از آنجا که امنیت ملی تابعی از شرایط داخلی و خارجی است، لذا لازم است برای هرگونه بررسی و تحلیل سیاست خارجی یک دولت، لازم است همزمان مسائل داخلی و خارجی آن را مورد توجه قرار داد.

 

رویکرد رئالیستی در سیاست خارجی ترکیه

"سازه انگاران برآنند که امنیت ملی آن چیزی است که دولت ها از آن می فهمند".

امنیت و منافع ملی تابع شرایط داخلی و خارجی است. از نظر رئالیست ها، روابط بین الملل آنارشیک بوده و در فقدان نظم، دولت ها به دنبال تامین امنیت ملی به هر طریق ممکن هستند. همکاری وجود ندارد و به ناچار دولت ها متکی بر اصل "خودیاری" می باشند. از آنجائی که امنیت ملی را دولتمردان و حکومت ها تعریف می کنند، لذا ممکن است امنیت ملی یک کشور در تقابل با امنیت ملی دیگران باشد و این آغاز جنگ است. دولت ها برای تامین منافع خود، گاهاً دست به ائتلاف زده و در این راستا دیگران را با خود همراه می کنند و حاضرند هزینه های این همراهی را نیز بپردازند. سیاست خارجی ترکیه، همواره متاثر از شرایط بوده و تغییرات چشم گیری به خود دیده است و این تغییرات از وابستگی به غرب و همراهی با آنان و درخواست برای ورود به اتحادیه اروپا، تا روی گردانی از غرب و تعامل با شرق و روسیه را شامل می شود.

 

در دو دهه اخیر می توان سه رویکرد عمده را در سیاست خارجی ترکیه شناسایی کرد:

۱. رویکرد لیبرالی (٢٠٠٩ -٢٠٠٢)، این رویکرد متاثر از دکترین "عمق استراتژیک" احمد داوود اوغلو بود و در سطح داخلی توانست رشد اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری خارجی و بهبود وضعیت اشتغال و بهداشت را به همراه داشته و حل مسئله اقلیت ها خصوصا کُردها را در دستور کار قرار داده و برای اولین بار پروسه صلح میان دولت و حزب کارگران کردستان جهت حل بحران آغاز شد. در سطح خارجی نیز، کاهش تنش با همسایگان و ورود ترکیه به عنوان یک کشوری مستقل و مرکزی را که در تلاش برای همگرایی و صلح جهانی است مد نظر قرار داد.

۲. نوعثمانی گرایی (٢٠١٥- ٢٠٠٩)، که با حذف داوود اوغلو و وقوع بهار موسوم به عربی به رویکرد اساسی تبدیل شد و با ظهور داعش تداوم یافت. در این دوره اردوغان در داخل با هدف تثبیت قدرت شخصی و حزبی به اقتدارگرایی روی آورده، پروسه صلح با کردها را از مسیر خارج نموده و بار دیگر جنگ آغاز گردید، و از سوی دیگر در تلاش برای حذف مخالفان داخلی برآمد. اردوغان در سطح خارجی به حمایت از اخوانی گری پرداخته و به دنبال ساقط کردن حکومت و دولت سوریه بود و در این راستا اقدام به نفوذ، گسترش و بسط ژئوپلیتیک کرده و بخش هایی از شمال و شمال شرق سوریه را ضمیمه خاک خود نموده است. به لیبی نیرو گسیل داشته و به بهانه مبارزه با پ ک ک، مناطق مرزی اقلیم کردستان را بمباران می کند.

۳. رویکرد هم این و هم آن (بازی در زمین غرب و شرق)، که پس از کودتای نافرجام 2016 و افول داعش آغاز شده است و سبب اقتدارگرایی بیشتر ترکیه در داخل گشته و در سیاست خارجی نیز رویکرد رئالیسم را جهت پیش بردن منافع و آنچه امنیت ملی می خواند برگزیده است. ترکیه در این رویکرد، با همگان بر سر تامین منافعش در تعامل است. ( این رویکرد شامل کُردها در داخل و در سوریه نبوده است)

 

اقتدارگرایی به مثابه سیاست داخلی

حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان کارنامه خوبی در زمینه اقتصادی داشته است. البته در یک دهه اخیر، اقدامات تهاجمی و سیاست های توسعه طلبانه و نئوعثمانی اردوغان، سبب سقوط چشمگیر ارزش لیر و مشکلات اقتصادی عدیده گردیده است. سیاست آک‌پارتی و در راس آن اردوغان بر علیه مخالفان داخلی نشان از اقتدارگرایی نوینی است که بعد از کودتای بدون فرجام جولای 2016 شدت گرفته است. سرکوب، کشتار و زندانی کردن هزاران نفر از روزنامه نگاران، معلمان و مخالفان و لغو مصونیت نمایندگان کُرد و زندانی کردن آنها و برکناری شهرداران منتخب حزب کردی دمکراتیک خلق ها (HDP) نمونه هایی از اقتدارگرایی اردوغان و حزب حاکم است.

ترکیه همواره به دلیل نقض حقوق بشر در داخل و خصوصا در مناطق کردنشین و مسئله قبرس از سوی اتحادیه اروپا مورد انتقاد قرار گرفته است. اگرچه تراز تجاری ترکیه با اروپا و بازی زیرکانه با بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، باعث چشم پوشی غرب از بسیاری اقدامات غیرسازنده ترکیه در داخل و خارج شده است، اما این کشور به دو دلیل عمده ای که ذکر شد (کردها و مسئله قبرس)، و همچنین حمایت های پنهانی اش از داعش و بنیادگرایی افراطی در جهت سیاست نئوعثمانیگرایی، هیچگاه نتوانسته وارد اتحادیه اروپا شود.

ترکیه مخالف با قدرت گیری کُردها بوده و آن را در تقابل با امنیت ملی خود می داند و ازین رهگذر بر پایه سیاست های نو واقع گرایی خود در تلاش برای ابتکار عمل و بازپس گیری قدرت گذشته واحیای امپراتوری جدید عثمانی می باشد. در این راستا با دشمن شماره یک جهان اسلام یعنی اسرائیل وارد رابطه سیاسی و حتی نظامی (مورد جنگ آذربایجان و ارمنستان) شده و همزمان نگاه به فلسطین دارد. از سوی دیگر از روسیه رسماً عذرخواهی می کند و یا اختلافات دیرین اش با عربستان و امارات را کنار گذارده و با آنها وارد تعامل سیاسی و اقتصادی گردیده و در پی سیاست ثبات انرژی بوده و بر ضد کردها حتی با بشار اسد نیز متحد می شود.

 

ترکیه به کدام سو می رود؟

با آنچه گفته شد بطور کلی می توان سیاست خارجی ترکیه را به عنوان ترکیبی از رهیافت واقع گرایی و اقتدارگرایی مورد بررسی قرار داد. آنکارا برای حفظ منافع و امنیت ملی خود از یکسو با تکیه بر اصل "خودیاری" به دنبال تامین امنیت ملی خود بوده و نمونه واضح آن، اشغال مناطقی از شمال و شرق فرات است و از سوی دیگر به دلیل سرخوردگی از عدم همراهی غرب با سیاست هایش به سیاست اوراسیاگرایی روی آورده است. حزب عدالت و توسعه هم به دنبال تامین امنیت ملی است و هم به دنبال حفظ قدرت. به لحاظ رئالیسم، دولت آکپارتی با همگان در تعامل است. هم از طریق ارتباط با داعش به دنبال عثمانی گری و منطقه گرایی است (کشته شدن دو خلیفه داعش و بسیاری از امیران رده بالای داعش در مناطق اشغال شده شمال و شمال شرق سوریه و تحت کنترل ترکیه از سوی ائتلاف موید این نکته است)، هم با عربستان و امارات وارد ارتباط اقتصادی و سیاسیِ دوباره می شود، از سویی با رژیم اسرائیل و از سوی دیگر با روسیه و جمهوری اسلامی ایران و سوریه، و همزمان با غرب در تعامل است. با ایران در جهت حفظ موازنه قدرت است و از ارتباط با روسیه جهت اخذ امتیاز از ناتو و غرب استفاده می کند. هم به اوکراین پهپاد می فروشد و هم از روسیه حمایت می کند و مدعی تلاش برای ایجاد صلح میان روسیه و اوکراین می شود ،اقدامات ترکیه بیشتر متمرکز به سطح منطقه ای است که به آن چاشنی بین المللی داده است.

در ارتباط با اقتدارگرایی نیز، به نظر می رسد حزب عدالت و توسعه و در راس آن رجب طیب اردوغان در تلاش است تا بار دیگر در انتخابات پیروز شود و قدرت را همچنان در اختیار داشته باشد. وضعیت نامناسب اقتصادی و کاهش شدید ارزش لیر و سیاست های اقتدارگرایانه اردوغان در داخل، مخالفت دو حزب مهم اپوزیسیون JHP) ) وحزب کردی (HDP)را به همراه داشته است. نظرسنجی ها حکایت از کاهش چشم گیر آرای حزب عدالت و توسعه در انتخابات پیش رو دارد. اردوغان در این راستا و برای حفظ قدرت، بار دیگر خود را به نظامیان و حزب ملی گرای MHP نزدیک تر کرده است. حکومت های ترکیه هرگاه ضعیف می شوند به دنبال حمایت ملی گرایان خواهند رفت و آن راهی نیست به جز آغاز جنگ دیگر ، یعنی جنگ با کُردها چه در پارلمان و چه در خارج از آن و به این منظور در تلاش است تا حزب کردی ه د پ را که سومین حزب بزرگ ترکیه در پارلمان است منحل کرده و به بهانه مبارزه با پ ک ک و تروریسم به خارج از مرزها حمله نماید.

ترکیه هم اینک در تلاش تمام عیار برای گرفتن حمایت امریکا، روسیه و ایران است تا مناطقی دیگر از سوریه را که تحت کنترل نیروهای کُردی است به تصرف درآورد، لیکن تا به این لحظه موفق نبوده است. علی باباجان رئیس حزب دموکراسی و پیشرفت(( DEVA در سخنانی با انتقاد از سیاست های حکومت ترکیه، هدف حکومت از تصمیم برای حمله به سوریه را سرپوش گذاشتن بر روی بحران اقتصادی در داخل کشور در آستانه انتخابات آتی توصیف کرد. این سخنان فرضیه این مقاله را تقویت می کند.

نتایج انتخابات پیش روی ترکیه تا حدودی آشکار خواهد کرد که ترکیه به کدام سو می رود. در صورت پیروزی اپوزیسیون می توان سیاست های نرم تری در سطح داخلی و خارجی را پیش بینی نمود و اگر اردوغان و حزب متبوعش پیروز گردد، احتمالا تداوم سیاست های کنونی را می توان متصور گردید.

 

- دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر سیاست خارجی توسعه گرا ترکیه

 

نویسنده: پرهام پوررمضان، پژوهشگر مهمان پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه

 

در سال ۲۰۰۳ میلادی که مصادف شده بود با پشت سرگذاشتن بحـران‌هـای تورم و رکود در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ ، دولتی در ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان بر سر کار آمد که در حکمرانی شیوه‌ی اسلامگرایی را در پیش گرفت. نخبگان سیاسی این دولت از روز‌های آغازین روی کار آمدن بسیاری از کارشناسان، خبرگان سیاسی و اقتصادی این کشور را دور یکدیگر جمع کردند و از آن‌ها خواستند که برنامه‌های مدونی را در جهت برون رفت از وضعیت کنونی به عرصه‌ ی جدید طراحی کنند. این برنامه‌ ها یک هدف مشخص را دنبال می‌کرد که از آن به عنوان ارتقای ساختار‌های رقابتی ترکیه که تضمین کننده رشد پایدار صادرات است می‌توان یاد کرد.

نخبگان سیاسی این کشور در ابتدا به سیاستگذاری در رفع تنگنا‌های صادرات مبادرت کردند که مسئله ای بسیار مهم ، حساس و حیاتی بود با رخ دادن این اتفاق این کشور شاهد بهبود مزیت‌هـای رقابتی پایدار شرکت‌های کوچک و متوسط شد. مجموع صادرات کالا ی کشور ترکیه در سال ۲۰۱۷ ، ۱۶۶ میلیارد دلار بود که همین امر این کشور را به بیست و هفتمین صادر کننده بزرگ جهان تبدیل کرده بود . تعداد رایزن‌های تجاری و اقتصادی این کشور در کشورهای منطقه و آفریقا هم بسیار زیاد است.این نوع از نگاه به اقتصاد به طور آگاهانه در واقع همان دیپلماسی اقتصادی بود و دولت وقت ترکیه با استفاده از ابزار دیپلماسـی اقتصـادی توانست اقدامات مهمی را از جمله چرخیدن اقتصاد داخلی حول که یک مسئله مهم یعنی ایجاد ایدئولوژی تولید استفاده کند و به تبع آن راهی بـرای رسیدن به بازار‌های کشور‌های سراسر جهان پیدا کند و در نتیجه‌ی این امر قطعا منجر به رونق داخلی نیز می‌شد.

نگرش صحیحی که در جامعه‌ی نخبگانی ترکیه رخ داد این بود که در ایـن دوره میزان رشد سـرمایه گـذاری‌هـای مسـتقیم خارجی و همچنین سرمایه پذیری‌های مستمر نیز به پویائی و تحرک اقتصاد داخلی و خارجی این کشور کمـک‌های فزاینده‌ای کردنـد و این نوع از سیاستگذاری توانست میزان تولیـد ناخالص داخلی این کشور در سال‌های اخیر را به رقم بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار نزدیـک کند

این اتفاق به قدری جذاب رقم خورد که یک از وزرای سابق اقتصادی این کشور در سال‌های اخیر از رشد ۳۱ درصدی سالیانه‌ ی سیاستگذاری‌های تشویقی در رابطه با سرمایه گذاری خارجی صحبت کرد و در نطقی گفت که ترکیه تنها کشوری در جهان است که از جـذابتـرین سیستم تشویق به سرمایه گذاری برخوردار است.

در این جا لازم است کمی در رابطه با نگرش نخبگان سیاسی ترکیه نسبت به سیاست خارجی به نکاتی اشاره کنم، شاید امروزه با بیانی راسخ بتوان گفت که دکترین سیاست خارجی ترکیه، یک سیاست خارجی اقتصاد محور است و در این دکترین نقش دو فرد یعنی رجب طیب اردوغان و احمد داوود اوغلو به طرز شایانی قابل ذکر است و این پارامتر به شکلی است که از سال ۲۰۰۳ به بعد نمی‌توان از نقش داوود اوغلو در این دکترین غافل بود.او در یک نطق در سال‌های اواخر دهه‌ی ۸۰ شمسی کشور ترکیه را به مثابه یک انسان می‌داند.

وزیر خارجه سابق ترکیه معتقد است که یک انسان برای قدم نهادن در مسیر تکامل باید تمامی اعضای بدنش به درستی کار کنند و نمی‌تواند با داشـتن عضـلات قوی همراه با معده‌ی ضعیف و یا قلب مشکل دار و یک مغز متوسط رو به تکامل گام بر دارد ، از این رو باید در سیاست گذاری خود به بحث عدالت توجه بیشتری داشته باشیم بنـابراین بایــد در سراســر کشــور فعالیــتهــای اقتصــادی بــه صــورت برابــر صــورت گیــرد تا از این طریق انسجام ملی ترکیه تامین شود.

هارتلند در ادبیات سیاسی بدین معناست که سرزمینی است که به واسطه داشتن موقعیتی خاص و پتانسیل‌های خاص جغرافیایی و استراتژیکی چنان مهم است که در صورت فرمانروایی برآن فرمانروایی بر جهان محقق خواهد شد. از این رو نخبگان سیاسی ترکیه با الهام گرفتن از این مفهوم در پی این بودند که ترکیه را به عنوان سرزمین اصـلی بـا هویـت هـای چندگانـه منطقـه‌ای کـه نمـی‌توانـد بـه یـک نقـش تـک گانـه بسـنده کنـند به اذهان جهانیان معرفی کند.

ترکیه یک موقعیت خاص جغرافیایی دارد که این موقعیت یعنی قرار گرفتن در منطقه‌ی نزدیک به مرکز بالکان، خاورمیانه و قفقاز و بـه طـور کلـی اوراسیا و نیز در کنار منطقه‌ی کمربند مدیترانه به سوی پاسیفیک قرار گرفته و همچنین دریای سیاه، مدیترانه‌ ی شرقی به ترکیه کمک شایان و فزاینده‌ای کرده است تا به یک بازیگر در عرصه بین الملل تبدیل شود. اگرچه ژئوپلیتیک به عنوان یک بازیگر اصلی در تفکر داووداوغلو بـازی میکرد، اما به وسیله‌ی یک پازل به تکامل رسید که قطعات این پازل شامل مواردی همچون اصول لیبرالی از قبیل قدرت نرم، حل منازعات و پیشـرفت برپایـه‌ی برد- برد بود که توانست تکمیلی بر سیاست خارجی این کشور باشد.

  • خارجه سابق ترکیه معتقد است که دیپلماسی اقتصادی صرفا یک مفهوم نظری نیست و باید نسبت به آن دیدگاه صادرات محور داشت و همچنین باید بر جسـتجوی بازارهـای خـارجی جدیـد بـرای محصـولات داخلی و ایجاد بستر جهت واردات کالا‌های اصلی تمرکز فزاینده‌ای کرد.

از این رو بخش دیپلماسی وزارت خارجه‌ی این کشور با به کارگیری دیپلمات‌های ماهر تحقق این خواسته و تغییر مهم و بلندپروازانه و همچنین استراتژیک را برای این کشور ممکن ساخت و در نظر نخبگان سیاسی کشور ترکیه در راستای کسب تضمین امنیت و ثبات خود، بایسـتی بیشـترین فعالیـت را در مجاور مرز‌های خود و همچنین در فضا‌های هم جوار آن از طریق دیپلماسی مشـارکتی دنبـال و بـه اقتضای هدف خود یعنی صلح و امنیت منطقه‌ای تلاش کند.

  • در اینجای بحث در رابطه با سیاست خارجی ترکیه این پرسش پیش بیاید که نخبگان سیاسی ترکیه با این ابزار در پی کسب چه هستند اکنون می‌توان در پاسخی گفت که در واقع هدف آن‌ها از نظریه‌ی عمق اسـتراتژیک، بـه کـارگیری دیپلماسی چندبعدی و دخالت دادن همه‌ی مولفه‌های قدرت این کشور در نظام بین الملل و در نهایت معرفی ترکیه به عنوان قدرت نرم است.

سیاست خارجی ترکیه نیز به تبع این نگرش‌های نخبگان سیاسی گام‌ها و اهداف خود را اینگونه سیاستگذاری کرد که در ابتدا گام‌های خود را به سمت همه‌ ی مناطق هم جوار بردارد و روابط خود را با همه‌ی بازیگران بین المللی به ویژه روسیه و چین گسترش دهد و در گام بعدی از یکجانبه گرایی پرهیز کند و تنها سیاست وابستگی به روابـط بـا اتحادیـه‌ی اروپـا و ایالات متحده را دنبال نکند. از این رو شاهد هستیم که با ترکیب این معیار‌های چندبعدی نقش این کشور نیز در مناطقی مانند آسیای مرکزی و خاورمیانه به طور مشخص باید احیا و تغییرات گسترده یابد.

  • کشور با سیاستگذاری و اجرای دکترین عمق استراتژیک دست به طراحی پنج اصل اساسی در سیاست خارجی زد که از این موارد می‌توان به توازن داخلی بین امنیت و دموکراسی، رسیدن به مشکل صـفر بـا همسایگان، روابـط روزافـزون بـا همسـایگان منطقـه‌ای و فرامنطقـه ای، سیاسـت خـارجی چندبعـدی و دیپلماسـی متـوازن بـین کشـور‌های غربـی و کشـور‌های درحـال توسـعه اشاره کرد.
  • که مطرح می‌شود این است این عمق استراتژیک با اذهان نخبگان سیاسی ترک چه کرد در پاسخ به این پرسش باید بیان کرد که دیدگاه‌های اردوغان و وزیر امورخارجه اش موجب تغییر در گفتمان‌های متفاوتی اعم از چشم انداز‌ها و به وجودآمدن تصورات جدید در اذهـان سیاست مداران این کشور درباره‌ی کشور‌های منطقه شد.همچنین توانست با استفاده از راهکار‌های جدید گزینه‌های متفاوتی را در سیاست خارجی این کشور به عرصه تحلیل بگذارد و در طرف مقابل نیز متقابلاً تصمیم گیران سیاست خارجی کشور‌های منطقه به ویژه خاورمیانه، بالکان و روسیه با توجه به ریشه‌ها و شـعار‌های اسـلام خـواهی و صـلح جـوئی دولت مردان جدید، سیاست خارجی خود را براساس تحـولات جدیـد طراحـی کردنـد و به زودی اعتماد متقابل بین طرفین به وجود آمد و راه برای اجرای سیاست خـارجی جدیـد ترکیه براساس همکاری‌های اقتصادی به دور از مسائل امنیتی هموار شد.
  • امروز و سیاست خارجه امروز آن (که شاید برخی آن را تهاجمی بدانند ) حاصل چنین ریل گذاری اقتصادی در ابتدای قرن بیست و یکم بود.

 

- مناسبات قدرت میان ترکیه و روسیه با تاکید بر پهپاد بیرقدار تی‌بی 2

 

نویسنده: بابک شفیعی، کارشناس مسائل بین الملل

 

با پیشرفت فناوری هوایی و فضای سایبری انتظار آن که نقش جغرافیا کمرنگ شود همواره وجود داشته است و این مهم در چند سال اخیر با عملیات های نظامی ایران، آمریکا، اسرائیل و ترکیه در منطقه منا ( خاورمیانه و شاخ آفریقا ) ، قفقاز جنوبی و هم اکنون در شرق اروپا خود نمایی می کند. اما نماد این خود نمایی چیست؟

جواب این سوال پهپاد است، پهپادها سلاح های هستند که نیاز به نیروی انسانی در منطقه رزم ندارند، سقف عملیاتی گسترده ای دارند و دست بلند کشورها در جنگ محسوب می شوند. هریک از این کشورها ذکر شده در بالا با انگیزه و شیوه های مختلفی دست به تولید این پرنده های بی سرنشین زده اند. در این بین ترکیه از سال 2009 پس از نا امیدی از کمک کشورهای هم پیمان خود در ناتو و اسرائیل جهت مقابله با کُرد ها دست به تولید هواپیماهای بدون سرنشین زده است که در آن توفیقات تبلیغاتی و به تبع آن اقتصادی گسترده ای دست یافته است. در میان مدل های مختلف پرنده های بی سرنشین ترکیه پهپاد بیرقدار تی‌بی 2 چون جواهری در صدر اخبار جهان می درخشد. نتایج عملکرد این نوع پهپاد ضدونقیض است برخی آن را کارآمد و برخی آن را نا کارآمد می دانند.

در دانش مهندسی ساخت و طراحی این پرنده از موارد کامپوزیتی استفاده می شود که در کنار سرعت کم پهپاد (جابه جایی آهسته پهپاد، شناسایی آن را توسط سامانه های راداری دشوار می کند.) آن را از دید سامانه های راداری پنهان کند. این پهباد دوام پروازی 24 ساعته داشته و قابلیت شناسایی و حمله با موشک های لیزری دارد و تا ارتفاع 22500 فوتی پرواز می کند.

بیرقدار در جنگ قره باغ خوش درخشید، اما آیا این پهپاد خاص است؟ در جواب باید گفت این پهپاد خاص نیست و قابلیت ویژه ای در مقایسه با دیگر پهپاد های ساخته شده در آمریکا، ایران و ... ندارد. در حال حاضر در خود ترکیه مدل های از پهپاد های وجود دارند که از خود بیرقدار بهتر عمل می کنند و ارزان تر و کارآمد تر هستند اما توجه رسانه ها را به خود جلب نکرده اند. دلیل آن را می توان در نام پهپاد بیرقدار و همنامی آن با نام داماد رجب طیب اردوغان یعنی سلجوق بیرقدار نسب داد. این حمایت خانوادگی به قدری گسترده است که پس از پایان جنگ قره باغ الهام الیف رئیس جمهور آذربایجان به پاس قدردانی از ترکیه و رجب طیب اردوغان به سلجوق بیرقدار رئیس شرکت بایکتار نشان ویژه قره باغ اعطا نمود.

حضور پهپاد بیرقدار ترکیه در جنگ لیبی در شمال آفریقا ، در جنگ قره‌باغ در قفقاز جنوبی و هم‌اکنون در شرق اروپا و در اوکراین باعث شده موفقیت‌های رزمی چشم گیری به دست آورد ، بیرقدار تی بی 2 یک دشمن بیش‌تر ندارد و آن‌هم سامانه‌های پدافند روسی (پانیستر، تورام 1 و سامانه های پدافندی اس) که احتمالاً تی بی 2 را هم را هم سرنگون کرده اند ولی در تعداد بسیار محدود . دلیل این موفقیت، نبود سامانه‌های راداری جستجو و اخطار اولیه در مناطق رزم بوده که فضا را برای جولان دادن بیرقدار فراهم کرده است . روسیه به‌رغم داشتن فناوری هوایی و داشتن شرکت‌های معروف هوایی چون میگ و سوخو در توسعه پهپادهای رزمی موفق عمل‌نکرده است.

حضور ترکیه در خارج نزدیک روسیه مبتنی بر منافع ژئوپلیتیکی است اما آیا سیاست خارجی ترکیه نیز تهدیدی علیه خارج نزدیک روسیه است؟ در جواب باید این‌گونه گفت که دستگاه سیاست خارجی ترکیه به‌صورت چندلایه مبتنی بر منافع ملی ترکیه در گردش است که در قلب خود آرزوهای ژئوپلیتیکی چون عثمانیسم در منا، پان‌ترکیسم در قفقاز جنوبی، آسیای مرکزی و اروپایی بودن در اروپا را جای‌داده است که به‌صورت چندلایه درحرکت هستند که اتفاقاً هم در مناطق بیان‌شده در رودررویی باقدرتی به نام روسیه است.

به نظرمی رسد مناسبات قدرت شکل‌گرفته میان روسیه وترکیه بیش‌تر ژئوپلیتیکی است تا سیاست خارجی یعنی مناسبات قدرتی با عمق بیشتر، دوام پایدارتر که نه به دلیل مسائل سیاسی، ایدئولوژیکی، اقتصادی (تحت تأثیر گروهای ذی‌نفوذ قرار دارند) بلکه بر بنیادهای جغرافیایی بناشده‌اند.

مناسبات قدرت شکل‌گرفته بین روسیه و ترکیه با تأکید بر پهپاد بیرقدار در قبال مناطق خارج نزدیک روسیه که زمانی جزو امپراتوری شوروی بودند دو بعد قدرت نرم و سخت را پوشش می‌دهد. قدرت نرم از این نظر که صادرات این پهپادها ، روابط دفاعی با کشورهای استقلال یافته پس از فروپاشی شوروی را تعمیق می‌بخشد و قدرت سخت به دلیل که با استفاده از این پهپادها برای حمله به اهداف نظامی موردحمایت روسیه در مناطق درگیری لطمه وارد می‌کند( به رخ کشیدن نوعی از قدرت نظامی ) .

در مجموع می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که ترکیه باقدرتی هوشمند متشکل از قدرت نرم و سخت به اهداف جاه‌طلبانه خود در منطقه پیرامونی خود دست‌درازی می‌کند و پهپاد بیرقدار بی 2 نیز خارج از این سناریو جاه‌طلبی ترکیه عمل نمی‌کند.

 

- ترکیه و روابط آن با شرق و غرب

 

نویسنده: عبدالعزیز مولودی،پژوهشگر مهمان در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه

 

ترکیه کشوری است که از آغاز قرن بیست و یکم تا کنون علیرغم کسب موقعیت کاندیدای عضویت در اتحادیه اروپا هنوز پشت درهای آن مانده است و در سیاست خارجی و داخلی خود متاثر از این امر بوده است. بنابراین می توان ادعا کرد که از بعد از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در این کشور و کاندید شدن ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا، سیاست خارجی و داخلی این کشور در راستای تحقق هنجارهای اروپایی یا به عبارت دیگر اصلاحات لازم در ترکیه بوده است. حتی نوعثمانیگری که در سیاست های حزب حاکم یکی از اهداف اصلی به نظر می رسد، نتوانسته است نقش و تاثیر هنجارهای اروپایی یا سیاست همگامی با اروپای ترکیه را تحت تاثیر قرار دهد.

رجب طیب اردوغان که از یک خط مشی سیال در این زمینه پیروی می کند، بارها اعلام کرده است که نیازی به عضویت در اتحادیه اروپا ندارد. اما آنچه در عمل صورت گرفته ادامه سیاست اروپایی شدن ترکیه بوده است. باید در نظر داشت که اروپایی شدن ترکیه این کشور را در معرض هویت دیگری قرار می دهد که ممکن با عناصر هویتی موجود در این کشور یعنی تاکید بر عنصر ترکی ( ناسیونالیسم ترکی) و اسلامی (اسلامگرایی ) و به عبارت دیگر نوعثمانی گری چندان هم خوان به نظر نرسد.

اما چنانکه اشاره شد از بین سه جریان هویتی کشور ترکیه یعنی هویت اروپایی، ترکی و اسلامی آنچه در لایه زیرین سیاست داخلی و خارجی ترکیه در جریان است، اولویت هویت اروپایی در کنار تاکید بر عناصر دیگراست.

باید در نظر داشت که ترکیه تنها کشور عضو ناتو است که علاوه بر ابعاد اقتصادی، از روابط نزدیک با روسیه در زمینه های امنیتی _ نظامی برخوردار است ، این ویژگی از دوران اردوغان بیشتر شکل گرفته است بیانگر رفتاری نسبتا مستقل از آمریکا( شاید به علت اینکه آمریکا در بحران سوریه ابتدا در کنار کُردها ایستاده بود و از آنها حمایت می کرد) است.

به عبارت دیگر پیگیری سیاست فعال در خاورمیانه مخصوصا در ارتباط با کشورهای همسایه مانند سوریه، عراق، ایران و آذربایجان این کشور را در شرایطی قرار داده است که بتواند وارد رابطه مستقیم با روسیه شود. این در حالیست که ترکیه روابط خود را با غرب همواره به صورت چهارچوب دار حفظ کرده است.

البته قبلا ترکیه با رهبری اردوغان تلاش می کرد تا نظام حاکم بر سوریه را سرنگون نماید، حمایت از ارتش آزاد سوریه در این راستا بود و این امر در تعارض با سیاست روسیه در سوریه بود ، از این نظر نوعی از رقابت میان دو کشور درگرفت، با این حال، اگرچه روسیه محدودیت هایی را برای ایران در سوریه ایجاد کرد اما در مورد ترکیه با نرمش بیشتری برخورد کرد یا حداقل دست ترکیه را از سوریه قطع نکرده است.

این در واقع نشان دهنده نقش برتر ترکیه با حمایت یا همکاری ضمنی آقای پوتین در منطقه است ، این همکاری در بحران اوکراین نیز تاثیر خود را داشت. توافق دوکشور روسیه و ترکیه مبنی بر ایجاد امکان صدور غلات اوکراین از مبداء بندر اودسا به استانبول و عرضه آن به بازار جهانی، از جمله تاثیرات همکاری دوجانبه روسیه و ترکیه است. در واقع ترکیه با تکیه بر نقش برتر خود در منطقه، خود را به عنوان قدرتی منطقه ای که نوعی از تعادل را در روابط میان ناتو و روسیه ایجاد کرده، نشان داده است.

اتخاذ این خط مشی از سوی اردوغان که دوره طولانی قدرت را تجربه کرده است، پیرامون تداوم وضع موجود و حفظ قدرت در دستان وی، به قیمت از دست دادن برخی از حمایت های همراهان قدیمی او در حزب عدالت و توسعه تمام شده است. به نظر می رسد آنچه را محمد رضاشاه پهلوی در ارتباط با آمریکا و روسیه (شوروی سابق) در نظر داشت و نتوانست تحقق بخشد، اردوغان هر چند با هزینه های زیاد به انجام رسانده است.

البته این مانع از آن نیست که مشکلات ترکیه در سیاست داخلی و به تبع آن خارجی را نادیده گرفت ، اصلاحات مورد نظر اروپا برای پذیرش ترکیه در این اتحادیه از جمله موانعی است که تاکنون تحقق رویای اروپایی شدن ترکیه را در شرایط معلق قرار داده است. نحوه ارتباط دولت ترکیه با کُردها و عدم تلاش برای بهبود شرایط آنها که مورد توجه اروپا است یکی از مشکلات اصلی در این زمینه است.

موضوع گروه های مورد حمایت ترکیه در سوریه که در واقع اکنون نقش خود را تقریبا در منازعات این کشور از دست داده یا بسیار کم رنگ شده اند موضوع دیگری است که دولت ترکیه را در مقام اتهام قرار داده است و به عنوان دولتی که از گروه های اسلامی تندرو حمایت کرده یا می کند و این از نظر اروپا مانع ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا تلقی می شود.

  • نهایت می توان ادعا کرد که ترکیه اگرچه در سیاست داخلی و خارجی خود با مشکلاتی روبرو است که منتقدان آنها را مبنای فروپاشی دولت مورد حمایت حزب عدالت و توسعه می دانند، تاکید دولت ترکیه به سیاست ارتباط همزمان با شرق و غرب و ایجاد تعادل نسبی در این رابطه این کشور را در معرض نوعی از ثبات قدرت قرار داده است و در شرایط نبود یک اپوزیسیون منسجم و متحد که بتواند در انتخابات پیش رو حداکثر رای لازم برای تشکیل دولت بدون نیاز به حضور حزب عدالت و توسعه را بدست بیاورد کم است و مانند سال های گذشته حزب عدالت و توسعه می تواند باز هم (هرچند با اکثریت ضعیف تر) قدرت بماند، چرا که احزاب دیگر ترکیه به نظر می رسد در ارتباط با عناصر هویتی این کشور، تنها بر یک یا دو عنصر از عناصر هویتی سه گانه تاکید می کنند که مانع از به قدرت رسیدن آنها در سپهر سیاسی ترکیه می شود.

 

جهت ارجاع علمی: سید محسن مصطفوی، میکائیل سانیار، پرهام پوررمضان، عبدالعزیز مولودی و بابک شفیعی،« ترکیه از شرق تا غرب ، سیاست خارجی ترکیه به کدام سو میرود ؟»، تاریخ انتشار در سایت مرکز: 1401/6/9


نویسنده

سید محسن (ميلاد) مصطفوی (مدیر گروه)

سید محسن (ميلاد) مصطفوی مدیر گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانش آموخته دکتری رشته روابط بین الملل در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال می باشد. حوزه مطالعاتی آقای مصطفوی مسائل خاورمیانه می باشد.


عبدالعزیز مولودی

عبدالعزیز مولودی، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه می باشد. وی دانش آموخته مقطع دکتری در رشته علوم سیاسی با گرایش جامعه شناسی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حوزه مطالعاتی نامبرده مسایل استراتژیک و روندهای فکری در خاورمیانه است.


پرهام پوررمضان

پرهام پوررمضان، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه است. وی دانشجوی دکتری علوم سیاسی در دانشگاه تهران است. حوزه مطالعاتی آقای پوررمضان هیدروپلیتیک و مسایل خاورمیانه می باشد.


میکائیل سانیار

میکائیل سانیار، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز می باشد.حوزه مطالعاتی نامبرده مسائل آمریکا و خاورمیانه می باشد.


1.دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد
2.پیام هایی که حاوی تهمت یا بی احترامی به اشخاص باشد منتشر نخواهد شد
3.پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد