انتشار سرمقاله رئیس پژوهشکده دکتر کیهان برزگر در روزنامه شرق
توهم موشكی
بعد از چند روز تبوتاب رسانهای و تحلیلی درباره سرنوشت برجام (توافق هستهای ایران با قدرتهای بزرگ)، بالاخره ترامپ ترجیح داد با طرح شروطی، به تداوم لغو تحریمها رضایت دهد و از برجام حداقل تا چهار ماه دیگر خارج نشود.
از میان شروط برجامی ترامپ، بحثبرانگیزترین شرط مربوط به ضرورت انجام مذاكرات موشكی با ایران بهعنوان مكمل برجام برای محدودكردن تواناییها و برد موشكی ایران است. هدف ترامپ از طرح این بحث، بیشتر همراه كردن اروپا با خود در شكست احتمالی مذاكرات موشكی با ایران است.
ترامپ و مشاورانش بهخوبی میدانند مذاكرات موشكی با هدف ایجاد محدودیت و نظارت بر فعالیتها و برد موشكی، یك خط قرمز حاكمیتی برای ایران است و مقامات این كشور بههیچوجه راضی به مذاكره و مصالحه در موضوع بازدارندگیای نمیشوند كه مربوط به بقا و امنیت ملی كشور است. بهویژه اینكه ایران بهطور دائم موضوع تغییر رژیم از سوی آمریكا بوده و در معرض حمله مستقیم رژیم اسرائیل به تأسیسات اتمی خود قرار داشته است.
برخلاف مذاكرات برجام كه بر مبنای توافق برد - برد بود، فضاهای لازم را برای چانهزنی و اقدام متقابل فراهم میكرد و بیشتر در قالب حقوق و امنیت بینالمللی و منطقهای تعریف میشد (یعنی حفظ غنیسازی مستقل اورانیوم در خاك ایران در ازای تسلیحاتی نشدن برنامه هستهای)، مذاكرات موشكی با ایران بهطور آشكار بر یك مبنای برد - باخت قرار دارد. چون مختص به امنیت ملی ایران است و مابازای ارزشمندی برای آن كه منجر به مصالحه شود، وجود ندارد.
ضمن اینكه بر اساس عرف بینالمللی، مذاكرات كنترل تسلیحات و محدودیتهای موشكی تنها بهطور داوطلبانه انجام میشود و نمیتوان كشورها را به زور مجبور به آن كرد. مثلا آمریكا و روسیه برای دههها بهطور داوطلبانه درباره كنترل تسلیحات و تواناییهای موشكی مذاكره میكنند؛ اما نهتنها نتیجه مثبتی برای امنیت بینالمللی نداشته، بلكه تسلیحات متعارف جدیدی را با كیفیت بالاتر برای حفظ امنیت خود تولید كردهاند.
واقعیت این است كه اكنون بازی برجام برای ترامپ به نوعی تمام شده و او بیشتر برای قالببندی فعالیتهای موشكی و مهار نقش منطقهای ایران از آن استفاده میكند. مخالفان برجام در امریکا اتفاقا خواهان پایبندنبودن ترامپ به تحریمها نبوده و دنبال افزایش فشارها بر ایران برای فریمكردن مباحث موشكی و منطقهای هستند كه بیشتر خواسته سعودیها و اسرائیل است. برخلاف بسیاری از تأكیدهای داخلی و بینالمللی، متعهدماندن به یك تعهد بینالمللی (برجام)، اصلا اهمیتی برای ترامپ ندارد؛ كمااینكه او بهراحتی و با وجود انتقادات شدید بینالمللی و داخلی آمریكا، از «معاهده اقلیمی پاریس» یا قراردادهای اقتصادی دیگر خارج شد كه بیشتر در درون مجموعه غرب بودند.
اما درباره برجام، ترامپ سیاست پیچیدهتری را در پیش گرفته است. او قصد دارد مشروعیت بهدستآمده ایران از این توافق هستهای را به چالش بكشد و از این طریق، با ایجاد یك جبهه متحد با اروپا و سایر قدرتها، بار دیگر جهت تقابل را به سمت ایران برگرداند. به عبارت دیگر، ترامپ با آگاهی از احتمال بینتیجهبودن مذاكرات موشكی با ایران، سعی دارد اروپا را كه اكنون به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، پرستیژی و امنیتی طرفدار تداوم برجام است، در مسیر انتخاب ایران و آمریکا قرار داده و در نهایت با خود همراه کند. ائتلاف مجدد غربی می تواند زمینه های لازم برای خروج ایران از برجام را فراهم کند.
اكنون مكرون و فرانسه بهترین انتخاب برای اجرای این سیاست ترامپ با طرح مذاكرات موشكی هستند. ظاهرا مكرون با ترامپ توافق كرده مذاكرات موشكی با ایران را در قبال خارجنشدن آمریكا از برجام به جریان بیندازد. البته از نگاه فرانسوی، این مذاكرات موشكی با هدف حفظ برجام صورت میگیرد. در گذشته نیز فرانسویها در دقیقه ٩٠ مذاكرات هستهای با طرح مواضع جدید و فشارهای سیاسی (درباره وضعیت رآكتور اراك) و توجیه جلوگیری از حمله نظامی اسرائیل و وقوع جنگ، خواهان ایفای نقش منحصربهفرد خود شدهاند. در تفكر خلع سلاحی و منفعتمحورانه فرانسویها، گسترش تكنولوژی هستهای از سوی دیگر كشورها، امر خوبی نیست؛ بهویژه كه قابلیت موشكی پیدا کند و بهاصطلاح در اختیار گروههای غیردولتی قرار بگیرد.
البته زمان نیز برای فرانسه جهت ایفای یك نقش بزرگ اروپایی مناسب است. مسئله برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) و ضرورت متعادلكردن قدرت آلمان از طریق فرانسه در شرایط نبود بریتانیا، همراه با كمرنگشدن نقش رهبری جهانی آمریكا به ریاست ترامپ و شكاف در جبهه غربی، فرصت خوبی به مكرون برای ایفای یك نقش فعال منطقهای و بینالمللی میدهد. البته موضع كنونی فرانسه الزاما موضع تمام كشورهای اروپایی نیست.
بههرحال، دینامیسم تغییر در سیاست آمریكا با رویكارآمدن ترامپ، توافق هستهای با ایران را به نوعی به چالش میكشید. منطق بهقدرترسیدن ترامپ در ضدیت با ایدههای استراتژیك اوباما، ازجمله برجام بود. اكنون مسئله تفسیر و اندازهگیری منفعت برجام نزد كنگره و حتی افكار عمومی آمریكا همچنان زنده است و مخالفان میتوانند آن را بهراحتی به چالش بكشند.
طرح مذاكرات موشكی از سوی ترامپ، بیتردید وارد كردن فرانسه و اروپا به یك بازی بینتیجه است كه ترامپ امید دارد تا بار دیگر اروپا را به سمت خود بكشاند. ورود به این بحث، بر پیچیدگیهای مسائل منطقهای و حل بحرانهای جاری میافزاید. در این شرایط، ایران باید با تمام ابزارهای ممكن، مانع از پیوستن اروپا به ترامپ شود. نزدیكی اروپا و ترامپ، مواضع چین و روسیه را هم در قبال ایران مردد میكند. این خود زمینهای هرچند ضعیف، برای بازگشت ائتلاف بینالمللی علیه ایران میشود.
همزمان كشورمان باید با دیپلماسی فعال، منطق استراتژیك فعالیتهای موشكی خود در حوزه بازدارندگی و امنیت ملی را در سطح بینالمللی و منطقهای بیشتر توضیح دهد و اینکه خواهان پركردن خلأ استراتژیك و گسترش نفوذ ناشی از فروپاشی نهادها و ساختارهای حكومتی در منطقه نبوده و بیشتر دنبال پركردن خلأ امنیتی و عواقب منفی ناشی از تضعیف این نهادها و شكلگیری تروریسم بر امنیت ملی خود می باشد.
منبع: سرمقاله روزنامه شرق 25 دی 1396
نویسنده
کیهان برزگر
کیهان برزگر رئیس سابق پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه است. وی دانشیار روابط بینالملل در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. حوزه مطالعاتی دکتر برزگر مطالعات سیاست خارجی، مسائل خاورمیانه و خلیج فارس، روابط ایران و آمریکا، و مسائل هستهای ایران است.