ایران حامی منطقهگرایی در قفقاز جنوبی و مخالف با پل ترامپ
حامد حکمتآرا، پژوهشگر دکتری ژئوپلیتیک دانشگاه تهران
ایالات متحده آمریکا اخیراً منافع خود در منطقه را از طریق گشایش و مدیریت یک کریدور استراتژیک ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی جهت اتصال اروپا به آسیای مرکزی از طریق قفقاز جنوبی با شدت بیشتری پیگیری مینماید. این کریدور پیشنهادی دولت ترامپ موسوم به «پل ترامپ» در قالب یک پروژه حمل و نقل ۴۲ کیلومتری جهت عبور از استان سیونیک ارمنستان طراحی شده که قرار است اروپا و ترکیه را از طریق جمهوری خودمختار نخجوان و با گذر از ارمنستان به بخش اصلی جمهوری آذربایجان و از آنجا به آسیای مرکزی متصل نماید. پیشنهادی که به نظر میرسد اقتباسی از طرحی است که مقامات جمهوری آذربایجان از آن به عنوان «کریدور زنگزور» و مقامات ارمنستان به عنوان «جاده سیونیک» نام میبرند.
این طرح به عنوان بخشی از تلاشهای ادعایی دولت ترامپ برای دستیابی به یک توافق صلح پایدار بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری آمریکا مطرح شده است. در همین راستا و براساس گزارشهایی که ابتدا توسط یک رسانه اسپانیایی منتشر شد، کریدور پل ترامپ برای مدت ۹۹ سال به مدیریت یک شرکت خصوصی آمریکایی واگذار میشود. در حالی که ارمنستان حاکمیت اسمی بر این کریدور را حفظ میکند، این شرکت آمریکایی مسئول عملیاتهای روزانه در کریدور خواهد بود و قرار است علاوه بر مدیریت، مسئولیت تأمین امنیت مسیر را نیز از طریق به کارگیری هزار پیمانکار نظامی برعهده گیرد؛ بدین ترتیب، امکان سفر بدون مانع ارمنستان برای شهروندان جمهوری آذربایجان و دیگر مسافران و کالاهای عبوری فراهم خواهد شد.
از طرفی، ترکیه و جمهوری آذربایجان صلح پایدار با ارمنستان را مشروط به گشایش کریدور زنگزور کردهاند؛ از طرف دیگر، دولت ترامپ در تلاش است توافقهای صلح منطقهای از جمله در قفقاز جنوبی را به گسترش پیمان ابراهیم پیوند بزند و در ادامه با افزودن کشورهای مسلمان آسیای مرکزی به آن، نقش آمریکا و رژیم اسرائیل را در منطقه بیش از پیش تقویت نماید. دولت ترامپ در همین راستا و جهت پیادهسازی همزمان اهداف ژئوپلیتیکی و امنیتی خود، پیوستن جمهوری آذربایجان و ارمنستان به پیمان ابراهیم را مشروط به دستیابی به صلح پایدار بین این دو کشور کرده است. در نتیجه، تحقق احتمالی کریدور زنگزور یا پل ترامپ در راستای منافع همپوشان همه این بازیگران که بعضاً منافع کلی متفاوتی دارند، قرار دارد و منافع بازیگران دیگر از جمله ایران و روسیه را در منطقه تضعیف مینماید.
منافع و مواضع ارمنستان
نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان اخیراً درباره طرح کریدور پل ترامپ اعلام کرد: «بله، ما از ایالات متحده پیشنهادهایی دریافت کردهایم. هر موضوعی تنها براساس اصول تمامیت ارضی، حاکمیت و صلاحیت قضایی جمهوری ارمنستان بررسی میشود.» مقامات وزارت امور خارجه ارمنستان نیز ضمن اعلام موافقت اولیه خود برای واگذاری کریدور زنگزور تحت مدیریت یک شرکت آمریکایی و استقبال ایروان از این ایده، بر مواضع نخستوزیر این کشور تأکید کردهاند. در همین راستا، دولت ارمنستان گزارش اولیه رسانه اسپانیایی را تبلیغات فریبکارانه و بخشی از جنگ ترکیبی علیه ایروان توصیف کرده است.
سخنگوی نخستوزیر ارمنستان در این زمینه گفته است: «دولت چنین گزینههایی را برای پیوندهای حمل و نقل که از قلمرو خود عبور میکنند و با تمامیت ارضی، حاکمیت و صلاحیت جمهوری ارمنستان ناسازگار هستند، مورد بحث قرار نمیدهد و نخواهد داد. اگرچه حاکمیت کشور را نمیتوان برونسپاری کرد، مدیریت تجاری راهآهن، خطوط لوله و خطوط برق را میتوان. ضمناً نگهداری و مدیریت بزرگراهها در ارمنستان، امروز و همیشه به شرکتهای خصوصی واگذار شده است.»
اما این توافق احتمالی با مخالفتهایی هم در داخل ارمنستان روبرو شده است. برخی گروههای داخلی و اعضای جامعه دیاسپورای ارمنی، توافق احتمالی با موضوع کریدور پل ترامپ را نوعی خیانت ملی از سوی دولت فعلی میدانند که مواضعی نزدیک به غرب دارد. این گروههای عمدتاً نزدیک به روسیه، واگذاری کنترل این کریدور حیاتی به آمریکا را تهدیدی برای تمامیت ارضی کشور میدانند. یکی از دلایل اصلی مخالفان این است که به شرکت نظامی خصوصی اجازه داده خواهد شد تا برای حفظ تمامیت این کریدور از زور هم استفاده کند و بدین ترتیب عملاً این بخش از ارمنستان از کنترل و حاکمیت ایروان خارج خواهد شد و در اختیار آمریکاییها قرار خواهد گرفت.
منافع و مواضع جمهوری آذربایجان
الهام علیاف رئیسجمهوری آذربایجان اخیراً اظهار داشته است: «کریدور زنگزور بسیاری از کشورها را به هم متصل خواهد کرد. وقتی صحبت از حمل و نقل ریلی و جادهای میشود، این موضوع نه تنها به اتصال بخش اصلی جمهوری آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان مربوط میشود، بلکه از نظر حمل و نقل بینالمللی نیز منطقی است. این اتفاق در مرز ما با ارمنستان و ایران در حال رخ دادن است و در بهار سال آینده ساخت بخش آذربایجانی این راهآهن به پایان خواهد رسید. در مورد بخش مربوط به خاک ارمنستان باید بگویم که در زمان شوروی، این راهآهن بخش جداییناپذیری از راهآهن جمهوری آذربایجان بود و به ساختار راهآهن ارمنستان تعلق نداشت؛ زیرا هیچ ارتباطی با شبکه راهآهن ارمنستان نداشت. بنابراین با افتتاح کریدور زنگزور، در واقع ما یک مسیر دیگر از مسیر شمال-جنوب را باز خواهیم کرد.»
مقامات جمهوری آذربایجان اظهار داشتهاند که چندین مسئله از جمله موضوع کریدور زنگزور باید قبل از امضای سند توافق بین این کشور و ارمنستان حل و فصل شوند. مدیر بخش سیاست خارجی نهاد ریاستجمهوری آذربایجان نیز در مورد گزارشهای منتشر شده در مورد نقش شرکت آمریکایی در پروژه کریدور زنگزور گفته است: «این موضوعی است که باید ارمنستان در مورد آن تصمیم بگیرد. اگر آنها (ارمنستانیها) با شرکتهای آمریکایی کار میکنند، این به خودشان مربوط است. ما سهم خود را انجام میدهیم؛ ما در حال تقویت ارتباطات حمل و نقل خود با گرجستان، ایران و روسیه هستیم. این پروژهها به نفع کل منطقه خواهد بود. اگر ارمنستان بخواهد، ما آمادهایم تا در کریدور ترانس قفقاز باهم همکاری کنیم.»
به گفته تحلیلگران، کریدور احتمالی زنگزور میتواند تا سال ۲۰۲۷ حدود 50 تا 100 میلیارد دلار سود سالانه بیشتر به همراه داشته باشد و همزمان با افزایش میزان صادرات نفت جمهوری آذربایجان به اروپا، وابستگی اروپا به منابع انرژی روسیه را نیز تا ۱۵ درصد کاهش دهد؛ چراکه اروپا همچنان به دنبال منابع نفت و گازی بیشتری است تا جایگزین خرید از روسیه در بحبوحه جنگ جاری با اوکراین شود. چشمانداز انرژی جهانی ۲۰۲۵ آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که اروپا تا سال ۲۰۳۰ به ۲۰ میلیارد متر مکعب گاز غیرروسی بیشتر نیاز دارد. عادیسازی مرزهای ارمنستان با ترکیه و جمهوری آذربایجان میتواند دسترسی به ذخایر دریای خزر را افزایش دهد و به طور بالقوه هزینههای واردات را برای شرکتهایی مانند بریتیش پترولیوم 10 تا 15 درصد کاهش دهد.
منافع و مواضع آمریکا
دونالد ترامپ رئیسجمهوری ایالات متحده اخیراً درباره توافق جمهوری آذربایجان و ارمنستان گفته است: «ما در ارمنستان و جمهوری آذربایجان معجزه کردیم و نتیجه خیلی نزدیک است.» منظور او از معجزه، میانجیگری آمریکا جهت انعقاد توافق صلح بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان با تأکید بر پل ترامپ است. فرض بر این است که ۴0 درصد از درآمد کریدور پل ترامپ به شرکت آمریکایی، ۳0 درصد به ارمنستان و بقیه درآمد حاصله نیز در توسعه زیرساختهای حمل و نقل سرمایهگذاری خواهد شد؛ پس به لحاظ مالی هم این توافق به طور ناعادلانهای به نفع واشنگتن و به ضرر ایروان است. این مسئله همچنین نگرانیهایی در مورد کاهش عملی حاکمیت ارمنستان بر بخشی از خاک خود در استان سیونیک و در همسایگی ایران ایجاد کرده است؛ هرچند ایروان بهطور رسمی ادعا میکند که حاکمیت ملی خود را حفظ خواهد کرد.
ارمنستان در دوره دولت جدید خود، قصد خروج از سازمان پیمان امنیت جمعی تحت رهبری روسیه را دارد و از حضور مرزبانان روسی در مرزهای خود نیز امتناع میورزد. در همین راستا و پس از تحقق احتمالی کریدور پل ترامپ، ایالات متحده که پیش از این نیز با جمهوری آذربایجان و گرجستان روابط مطلوبی داشت و این دو جمهوری پساشوروی به تدریج از روسیه فاصله گرفته و به آمریکا نزدیکتر شده بودند؛ احتمالاً این بار با قدرت و دامنه بیشتری در منطقه حضور یافته، ارمنستان را به دژ خود در قفقاز جنوبی تبدیل کرده و به تدریج جایگزین متحد سابق روسیه در این منطقه خواهد شد.
در مجموع، تحولات مربوط به کریدور احتمالی زنگزور یا پل ترامپ، نه تنها منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی بزرگی برای ایالات متحده و متحدانش دربردارد، بلکه به مثابه گامی در جهت کاهش نفوذ روسیه و ایران در منطقه قفقاز جنوبی و نیز تسلط آمریکا بر بخش حیاتی کریدور میانی موردنظر سوی چین و جاده ابریشم جدید نیز تحلیل میشود. در همین راستا یکی از سناتورهای آمریکایی گفته است: «این توافق در شرف انجام، مسیر ژئوپلیتیک را به گونهای تغییر خواهد داد که نه تنها به نفع قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی، بلکه به نفع ایالات متحده و متحدان ما برای دهههای آینده نیز خواهد بود.»
منافع و مواضع ایران
مسعود پزشکیان رئیسجمهوری ایران در اظهارات اخیر خود گفته است: «اگر گسترش روابط و همکاریها با همسایگان و کشورهای منطقه را از منظری جامع ببینیم، نیاز نیست نگران برخی مسائل جزئیتر از جمله در موضوع گذرگاههای مرزی شمال غرب کشور باشیم. ما باید روابط خود با همسایگان را در چارچوب برداشتن موانع مرزی و اتصال و پیوند گسترده اقتصادهایمان ببینیم؛ باید حساسیتها را کاهش دهیم و به فکر گسترش تعاملات سازنده باشیم. باید با انشراح صدر، اشتراکات را محور قرار داده و اختلاف سلایق و تفاوت دیدگاهها را به حاشیه برانیم؛ اتحاد میان کشورهای همسایه و منطقه، همه ما را بسیار قدرتمند میکند. چرا کشورهای منطقه نتوانند مانند کشورهای اروپایی مرزهای خود را باز کرده، واحد پول یکسان داشته باشند و همکاریهای اقتصادیشان را گسترش دهند؟»
این واکنش از سوی ریاستجمهوری ایران نشان از آن دارد که دولت ایران مایل به گسترش همهجانبه روابط خود با همسایگان و همچنین روابط همسایگان با یکدیگر در چارچوب سیاست منطقهگرایی جهت بیشینهسازی منافع متقابل در سطح منطقه است. اما در عین حال باید تأکید کرد که عمده حساسیتها و نگرانیهای ایران در خصوص گشایش مسیرهای مواصلاتی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، نه از بابت برداشته شدن موانع مرزی و پیوند اقتصادهای منطقه، بلکه مربوط به تضعیف احتمالی حاکمیت ملی ارمنستان بر مرز مشترک با ایران است. این رویداد احتمالی میتواند تأثیرات منفی و دائمی عمدهای بر ژئوپلیتیک ایران به همراه داشته باشد.
به طور کلی، طرح پل ترامپ بیش از همه در راستای بیشینهسازی منافع آمریکا و متحدان آن در منطقه قفقاز جنوبی و همزمان در جهت محدود کردن قابلیتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی و منافع ملی دیگر کشورها از جمله ایران در منطقه ارزیابی میشود. به نظر میرسد ایالات متحده در درجه اول قصد دارد با تحقق کریدور پل ترامپ، کنترل مستحکم سیاسی، نظامی و اقتصادی بر مرز مشترک ایران و ارمنستان و ارتباطات بینالمللی در جریان از طریق این محدوده برقرار نماید و در مرزهای استراتژیک شمال غربی ایران حضور فعالی داشته باشد. به عبارت دیگر، نظامیسازی این کریدور توسط نیروهای نیابتی ایالات متحده در ظاهر فعالیت یک شرکت نظامی خصوصی با ایجاد یک پایگاه دائمی آمریکا در مرز ایران همراه خواهد بود و اهداف استراتژیک گستردهتری را برای دهههای آینده دنبال میکند.
جمعبندی
طرح پل ترامپ به معنی حضور نظامی آمریکاییها در مرز مشترک ایران و ارمنستان میتواند آثار منفی مخربتری برای ایران داشته باشد؛ نسبت به طرح کریدور زنگزور مدنظر ترکیه و جمهوری آذربایجان که با حضور احتمالی نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان در این کریدور همراه خواهد بود. در کل، هردو طرح باعث ایجاد محدودیتهای ژئوپلیتیکی برای ایران خواهند شد؛ از جمله اینکه با بلااستفاده شدن کریدور ارس عبوری از ایران، این کشور از کریدور میانی جاده ابریشم جدید نیز کنار گذاشته خواهد شد؛ همچنین مسیر جانبی کریدور شمال – جنوب جهت اتصال ایران از طریق ارمنستان و گرجستان به روسیه و دریای سیاه نیز حذف خواهد گردید.
اما تفاوت اینجاست که در صورت حضور احتمالی 99 ساله آمریکا در مرزهای شمال غربی ایران و با توجه به عدم وجود ارتباطات دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن، حتی در صورتی که حاکمیت ملی ارمنستان توسط آمریکاییها نقض هم نشود، اتصال مستقیم ایران با ارمنستان و حمل و نقل مسافر و کالا بین دو کشور با مخاطرات جدی مواجه شده و احتمالاً از این مسیر غیرممکن خواهد بود. همچنین ایران شاهد حضور نظامی آمریکا به عنوان قدرت اول جهان و کشوری که سابقه تجاوز نظامی مستقیم علیه ایران دارد، در مرزهای استراتژیک شمال غربی خود خواهد بود. پس در مجموع، عملیاتی شدن کریدور احتمالی پل ترامپ برای ایران حتی خطرناکتر از کریدور احتمالی زنگزور است.
در نتیجه، راهکار پیشنهادی ایران بر این اساس استوار است که ازسرگیری روابط و منطقهگرایی بین ایران و همسایگان و بین کشورهای همسایه از جمله بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان هم به نفع ایران و هم به نفع خود این کشورها است؛ چراکه تحقق این امر باعث میشود برخی حسیاسیتهای موجود درباره ارتباطات همسایگان با یکدیگر، از جمله درباره روابط ایران و ارمنستان و قطببندیهای کاذب از بین برود. به علاوه، گشایش مرزها باعث تقویت اقتصاد کشورهای منطقه شده، به شکلگیری منطقهای قویتر منجر گردیده و همسایگان با اقتصاد قویتر به نفع ایران نیز خواهند بود.
نهایتاً اینکه ازسرگیری روابط بین این کشورها زمینه حضور و بهانه کشورها و قدرتهای فرامنطقهای را در منطقه از بین خواهد برد. پس به طور کلی، گشایش همه مرزها و مسیرهای حمل و نقل بین ترکیه، ارمنستان و جمهوری آذربایجان، ضمن حفظ حاکمیت ملی هریک از این کشورها بر مسیرها و کریدورهای مواصلاتی که از خاک آنها میگذرد، به نفع منطقهگرایی و ضامن تقویت منافع متقابل کشورهای منطقه و از جمله ایران خواهد بود.
نویسنده
حامد حکمت آرا
حامد حکمت آرا، پژوهشگر مهمان مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گروهمطالعات هیدروپلیتیک و تغییرات اقلیمی خاورمیانه می باشد. وی دانشجوی مقطع دکتری در رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تهران و دانشآموخته دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه است. حوزه مطالعاتی نامبرده هیدروپلیتیک و مسائل اوراسیا است.