سیاست خارجی و تمدن ایرانی

تعداد 53

انحلالِ دانایی؛ زوالِ ایرانی

۸ مهر ۱۴۰۲

اندیشیدن، از دیرباز خاصیت ایرانی‌ ها بود. خاصیتی که نه‌ تنها وجه تفاوت ایرانی و اَنیرانی را رقم زد که تأثیرات تمدنی خود را نیز بر نیمه دیگر جهان گذاشت. ایران از اندک سرزمین­ هایی است که دارای «تاریخِ اندیشیدن» است ...

تقی ارانی ، ملی گرای ماتریالیست

نویسنده: عارف مسعودی (مدیر گروه)  |   ۱۳ شهریور ۱۴۰۲

در حوالی سال هایی که طالبوف تبریزی در رساله ی گرانمایه ی خود یعنی «مسائل الحیات»، در قلمرو عالم خیال خلاق و ‌در مصاحبت با فرزند موهوم خود « احمد» سرنمونی نفسی را بشارت می داد که به مثل امیل روسو «اهل چون و چرا» گفتن بود و می‌توانست از «خاک وطن چینی بسازد ، سنگش را بلور کند، ریگ صحرا را شیشه کند...و هر چه طبیعت در ناف او گذاشته و پنهان نموده را در آورد»، از قضا در همان تبریز طفلی زاده شد که بشارت از حلول فرزند خیالی طالبوف را می داد. این احمد هبوط یافته نامش تقی ارانی بود. او تمثال همان نفس مشروطه خواهی بود که در پی کمال مدنی، سرور ملی و رشد وطنی و تاریخی بود. نفسی که سعادت خویش را با سعادت ایران و کمال خویش را با ترقی وطن پیوند می داد.

سرنوشت هویت­ های ملی در خاورمیانه: یک تقلید ناموفق

نویسنده: مریم خالقی نژاد  |   ۱۰ مرداد ۱۴۰۲

نمونه اولیه دولت - ملت مدرن که هویت "شهروند ملی" از آن متولد شد، از اوایل قرن نوزدهم به عنوان الگوی سازمان سیاسی غالب رایج گشت. این تحول ساختاری که تا حد زیادی نتیجه توسعه سیاسی و فرهنگی خاص اروپا بود، ویژگی "تکرارپذیری" داشت، همان طور که بندیکت اندرسون تاکید داشت، خیلی زود در همه جا نفوذ کرد و زمینه ساز نفوذ اروپا در جوامع مختلف شد.

فیلسوفِ زوال‌اندیش: تاملی در آراء استاد سیدجواد طباطبایی

۴ اردیبهشت ۱۴۰۲

گروه مطالعات سياست و تمدن ایرانی به همراه گروه روندهای فکریِ پژوهشکده مطالعات پیشرفته خاورمیانه به پاس ارج ‌نهادن به تلاش‌های پژوهنده‌ی سخت‌کوش اندیشه سیاسی ایران ، دکتر سیدجواد طباطبایی ، برگزار می‌کنند:

منی که از راه رسیده است

نویسنده: عارف مسعودی (مدیر گروه)  |   ۲۰ دی ۱۴۰۱

چندی پیش زمانی که از دانشجویی دلیل عدم‌ حضور چند باره اش در کلاس را جویا شدم، با همان رندی خاص دانشجویان کارشناسی جوابی‌ داد که بنابر احوالات اینجا و اکنون ما در خور تامل بود: « من در اعتصاب یک نفره بودم!». این «من» در حال اعتصاب که بازیگوشانه بر یکه گی خود اصرار داشت و در مقابل من افسون زده و در حال زوال ایستاده بود از کجا می آمد؟